«استدراج» است. چنانچه خداى تعالى مىفرمايد: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ. وَ أُمْلي لَهُمْ إنَّ كَيدي مَتينٌ. [1] يعنى «زود است كه نعمت دهيم آنها [را] درجه درجه از جهتى كه نمىدانند. و مهلت دهيم آنها را. همانا اخذ من شديد است.» و مىفرمايد: وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأنْفُسِهِمْ إنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مهين. [2] يعنى «گمان نكنند آنان كه كافر شدند اينكه مهلت ما براى آنها خير است، همانا چنين است كه مهلت داديم آنها را تا زياد كنند گناه را. و از براى آنها عذاب دردناك است.» و در مجمع البيان روايت كند از حضرت صادق، عليه السلام: أنّه قال: إذا أحدث العبد ذنبا، جدّد له نعمة فيدع الاستغفار. فهو الاستدراج [3] فرمود: «وقتى حادث كند بنده گناهى را، تجديد شود براى او نعمتى، پس واگذارد استغفار را. پس آن استدراج است.»
فصل در اينكه شدت بليّات روحيه تابع شدت ادراك است
در ذيل حديث شريف كه مىفرمايد: و من سخف دينه و ضعف عقله قلّ بلاؤه چنين ظاهر شود كه بليّات اعم از جسمانيه و روحانيه است، زيرا كه اشخاص ضعيف العقل و كم ادراك به مقدار ضعف عقل و ادراك خود از بليّات روحانيه و ناملايمات عقليه مأموناند. به خلاف كسانى كه عقلشان كامل و ادراكشان شديد است، كه به مقدار كمال عقل و شدت ادراك خود بليّات روحانى آنها زياد شود. و هر چه ادراكات كاملتر و روحانيت قوىتر باشد، بليّات بيشتر و ادراك ناملايمات افزون گردد. و تواند بود كه فرموده حضرت رسالت پناه، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، كه فرمود: ما أوذى نبىّ مثل ما أوذيت. [4] يعنى «اذيت نشد پيغمبرى مثل اذيتى كه من شدم.» نيز به اين معنى برگردد. زيرا كه هر كس عظمت و جلالت ربوبيت را بيشتر ادراك كند و مقام مقدّس حق جل و علا را زيادتر بشناسد، از عصيان بندگان و هتك حرمت آنها بيشتر متأثر و متألم گردد، و نيز هر كس رحمتش و عنايت و لطفش به بندگان خدا بيشتر باشد، از اعوجاج و شقاوت آنها بيشتر اذيت مىشود، و البته خاتم النبيين، صلّى اللّه عليه و آله، در اين مقامات و ساير مدارج كماليه از انبيا و اوليا