بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة و لتغربلنّ غربلة. [1] و در كافى شريف، در باب تمحيص و امتحان، ابن ابى يعفور از حضرت صادق، عليه السلام، نقل كند كه قال: لا بدّ للنّاس من أن يمحّصوا و يميّزوا و يغربلوا و يستخرج في الغربال خلق كثير. [1] فرمود: «لابد است از براى مردم از اينكه خالص شوند و امتحان گردند و تميز داده شوند و غربال شوند، و استخراج شود در غربال خلق بسيارى.» و بإسناده عن منصور، قال قال لي أبو عبد اللّه، عليه السّلام: يا منصور، إنّ هذا الأمر لا يأتيكم إلّا بعد إياس [و لا] و اللّه حتى تميّزوا و لا و اللّه حتّى تمحّصوا، و لا و اللّه حتّى يشقى من يشقى و يسعد من يسعد. [2] فرمود: «اى منصور، همانا اين امر (يعنى قيام قائم) نمىآيد شما را مگر بعد از مأيوس [شدن]. و نه به خدا قسم تا تميز داده شويد، و نه به خدا قسم تا خالص شويد، و نه به خدا قسم تا شقى شود هر كس شقى مىشود و سعيد شود هر كس سعيد مىشود.» و در حديث ديگر است از حضرت أبو الحسن، عليه السلام، قال: يخلّصون كما يخلّص الذّهب. [3] و در كافى شريف، در باب ابتلا و اختبار، سند به حضرت صادق، عليه السلام، رساند، قال: ما من قبض و لا بسط إلّا و للّه فيه مشيئة و قضاء و ابتلا. [2] و در حديث ديگر از حضرت منقول است، قال: إنّه ليس شيء فيه قبض أو بسط ممّا أمر اللّه به أو نهى عنه إلّا و فيه للّه عزّ و جلّ ابتلا و قضاء. [4] يعنى «نيست چيزى كه در آن منع و عطايى باشد از چيزهايى كه امر فرموده خداوند تعالى به آن يا نهى فرموده از آن، مگر آنكه در آن از براى خداى عزّ و جلّ امتحان و حكمى است. و «قبض» در لغت امساك و منع و اخذ است، و «بسط» نشر و اعطاست. پس، هر عطا و توسعه و منعى و هر امر و نهى و تكليفى براى امتحان است.
پس، معلوم شد كه بعث رسل و نشر كتب آسمانى- همه براى امتياز بشر و جدا شدن اشقيا از سعدا و مطيعين از عاصين است. و معنى امتحان و اختبار حق همين امتياز واقعى خود بشر است از يكديگر، نه علم به امتياز، زيرا كه علم حق تعالى
[1] «سوگند به آن كسى كه پيغمبر را بحق فرستاد هر آينه در هم آميخته شويد و از هم بيخته و جدا گرديد. «نهج البلاغة فيض اسلام، ص 57 «خطبه» 16.
[2] امام صادق (ع) فرمود: «هيچ تنگى و فراخى نيست مگر آنكه خداوند در آن مشيّت و حكم و امتحان دارد.» اصول كافى، ج 1، ص 152، «كتاب توحيد»، «باب الابتلاء و الاختبار»، حديث 1.
______________________________
[1] اصول كافى ج 1، ص 370، «كتاب الحجّة»، «باب التمحيص و الامتحان»، حديث 2.
[2] اصول كافى ج 1، ص 370، «كتاب الحجّة»، «باب التمحيص و الامتحان»، حديث 3.
[3] اصول كافى ج 1، ص 370، «كتاب الحجّة»، «باب التمحيص و الامتحان»، حديث 4، ابو الحسن (ع) فرمود: «خالص مىشوند همان طور كه طلا خالص مىشود.»
[4] اصول كافى ج 1، ص 152، «كتاب توحيد»، «باب الابتلاء و الاختبار»، حديث 2.