responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 221

الحديث الرابع عشر

بسندى المتّصل إلى محمّد بن يعقوب، ثقة الإسلام و عماد المسلمين، عن عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن علىّ بن حديد، عن منصور بن يونس، عن الحارث بن المغيرة، أو أبيه، عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام، قال قلت له: ما [كان‌] فى وصيّة لقمان؟ قال: كان فيها الأعاجيب، و كان أعجب ما كان فيها أن قال لابنه: خف اللّه عزّ و جلّ خيفة لو جئته ببرّ الثّقلين لعذّبك، و ارج اللّه رجاء لو جئته بذنوب الثّقلين لرحمك. ثمّ قال أبو عبد اللّه، عليه السّلام، كان أبي يقول: إنّه ليس من عبد مؤمن إلّا و في قلبه نوران: نور خيفة، و نور رجاء، لو وزن هذا لم يزد على هذا، و لو وزن هذا لم يزد على هذا. [1] ترجمه راوى گويد: «گفتم به حضرت صادق، عليه السلام، چه چيز بود وصيت لقمان. گفت: بود در آن شگفتها. و عج‌بتر چيزى كه بود در آن اين بود كه گفت مر پسر خويش را: «بترس خداى عز و جل را ترسيدنى كه اگر آورده باشى به طاعت جن و انس، هر آينه عذاب كند تو را، و اميدوار باش خداوند را اميدى كه اگر آورده باشى او را به گناههاى جن و انس، هر آينه بيامرزد تورا.» پس از آن گفت حضرت صادق، عليه السلام، بود پدرم كه مى‌گفت: «همانا نيست بنده مؤمنى مگر در دل او دو نور است: نور ترس و نور اميد. اگر كشيده شود اين، افزون نشود بر اين، و اگر كشيده شود اين، افزون نيايد بر اين.» شرح جوهرى [1] در صحاح گويد كه گويا «اعاجيب» جمع «اعجوبه» است، چنانچه‌


[1] اسماعيل بن حمّاد جوهرى (332- 393 يا 398) پيشواى لغت‌دانان و اديبان است، و در كلام و اصول نيز متبحّر بوده است، از شاگردان أبو على فارسى و أبو سعيد سيرافى مى‌باشد، مهمترين اثر وى «الصحاح» در لغت است.

______________________________

[1] اصول كافى، ج 2، ص 67، «كتاب ايمان و كفر»، «باب خوف و رجاء»، حديث 1.

نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 221
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست