مال و راحت خود را در راه هدايت تو فدا كردند و با اشدّ مصيبتها و ابتلا كشته شدند و زن و فرزند آنها اسير و دستگير شد- همه در راه هدايت و نجات تو، در عوض آنكه تشكر از زحمات آنها كنى و پاس مراحم آنها را نگاه دارى، چنين ظلم فاحشى كنى و گمان كنى كه فقط ظلم به نفس كردى. قدرى از خواب غفلت بيدار شو و پيش نفس خود خجلت بكش، و بگذار آنها را با همان ظلمهايى كه از اعداى دين ديدند، ديگر تو كه دعوى دوستى مىكنى به آنها ظلم مكن كه ظلم از دوست و مدعى دوستى ناگوارتر است و زشتتر.
فصل در تعداد هواهاى نفسانيه است
بايد دانست كه هواهاى نفسانى بسيار مختلف و گوناگون است به حسب مراتب و متعلقات. و گاهى به قدرى دقيق است كه انسان خود نيز از آن غافل شود كه آن كيد شيطانى و هواى نفسانى است، مگر آنكه او را تنبه دهند و از غفلت بيدار كنند. و با همه اختلاف تمامت آنها در سدّ راه حق و منع طريق خدا شركت دارند، گرچه در مراتب آن متفاوتاند: چنانچه اهل أهويه باطله و اتخاذ خدايان از طلا و غير آن- چنانچه خداى تعالى از آنها خبر دهد: أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ. [1] و ديگر آيات شريفه- به طورى از خدا باز مانند. و اهل متابعت هواهاى نفسانى و اباطيل شيطانى در ساير عقايد باطله يا اخلاق فاسده، طور ديگر از حق محجوب شوند. و اهل معاصى كبيره و صغيره و موبقات و مهلكات، به حسب درجات آن، به نوعى از سبيل حقّ باز مانند. و اهل متابعت هواى نفس در مشتهيات نفسانيه مباحه و صرف همت و كثرت اشتغال به آن، نوع ديگر از راه حقيقت باز مانند. و اهل مناسك و اطاعات صوريه براى تعمير عالم آخرت و اداره مشتهيات نفسانيه و رسيدن به درجات يا خوف از عذاب و رهايى از دركات، به طورى ديگر محجوب از حق و سبيل آن مانند. و اصحاب تهذيب نفس و ارتياض آن براى ظهور قدرت نفس و رسيدن به جنت صفات، به نوعى محجوب از حق و از لقاء آن هستند. و اهل معارف و سلوك و جذبات و مقامات عارفين، كه نظرى جز لقاء حق و وصول به مقام قرب ندارند، نيز نوعى ديگر محجوب از حق و از تجليات خاص محروماند چون در آنها نيز تلوين
[1] «پس آيا ديدى آنكه هوس خود را خداى خويش گرفته؟ (جاثيه- 23).