بسندي المتّصل إلى محمّد بن يعقوب عن علىّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن النّوفلي، عن السّكوني، عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: من كان في قلبه حبّة من خردل من عصبيّة، بعثه اللّه يوم القيامة مع أعراب الجاهليّة. [1] ترجمه «سكونى از حضرت صادق، عليه السلام، نقل كند كه فرمود: فرمود رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله: «كسى كه بوده باشد در دل او دانه خردلى از عصبيت، بر انگيزاند خدا او را روز قيامت با عربهاى جاهليت.» شرح «خردل» را در فرس قديم «اسپندان» گويند، و در فارسى اين زمان «خردل» گويند. و آن دوايى است معروف كه خواص بسيار دارد، و از آن مشمّع سازند. [1] و «عصبى» كسى است كه حمايت كند خويشاوندان خود را در ظلم. و «عصبة» اقرباء از جانب پدر است، زيرا كه آنها احاطه كنند به او و او شديد شود به واسطه آنها. و «عصبيت» و «تعصب» حمايت كردن و مدافعه نمودن است. اينها كه ذكر شد كلمات اهل لغت بود.
فقير گويد: عصبيّت يكى از اخلاق باطنه نفسانيه است كه آثار آن مدافعه كردن و حمايت نمودن از خويشاوندان و مطلق متعلقان است، چه تعلق دينى و مذهبى و مسلكى باشد، يا تعلق وطنى و آب و خاكى يا غير آن، مثل تعلق شغلى و استاد و شاگردى و جز اينها. و اين از اخلاق فاسده و ملكات رذيلهاى است كه منشأ
[1] مشمّع: اندود شده با موم يا شمع. پارچه پنبهاى و نازك است كه يك روى آن مقدارى چسب آميخته با مادّه دارويى ماليده شده و در مقابل كمى گرما خاصيت چسبندگى بر روى جلد پيدا مىكند، همين كلمه است كه در تداول به صورت «مشمّا» در آمده است. فرهنگ معين، ج 3، ص 4154.
______________________________
[1] اصول كافى، ج 2، ص 308، «كتاب ايمان و كفر»، «باب العصبيّة»، حديث 3.