يعنى گواه؛ در اصطلاح، تجلّى را گويند و نيز به معنى مرد كامل، مرشد، و ولىّ به كار رفته است.
شب قدر
شبى است كه قرآن كريم، در آن بر پيامبر اكرم (ص) فرود آمد و «از هزار ماه برتر است». در لسان اهل عرفان، شبى است كه سالك به تجلّيات خاص واصل مىشود و وصول وى در معرفت آغاز مىگردد.
شراب
مى، باده. در ادبيات عرفانى، بهطور مطلق، كنايه از سكر محبّت و جذبه حق است. عشق و ذوق سكر را نيز به شراب تشبيه كردهاند.
شراب معرفت
مقصود بادهى خدايى، شراب الهى و شراب فضيلت است؛ و نيز مقصود، همان معرفت است كه خداوند به هركه خواهد عطا كند.
شطح
سخنانى است كه در حال وجد و بىخودى از اهل معرفت صادر گردد و شنيدن آن بر ارباب ظاهر، سخت دشوار آيد و بدگمانى و انكار را سبب شود.
شفا
از مهمترين آثار دانشمند بزرگ سده پنجم، ابو على سيناست و شامل بخشهاى منطق، طبيعيّات، رياضيّات و الهيّات است.
شكر
اداى سپاس است؛ و در اخلاق و عرفان، اعتراف به نعمتهاست، به دل و زبان.
شمع
نور خداى تعالى را گويند و نيز به معنى وجود آدمى، باطن، عمل باطنى، عمل نيك و بد آدمى است.