responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقالات نویسنده : مقالات    جلد : 1  صفحه : 31

بررسي جمع بين دو نماز از ديدگاه شيعه و اهل سنت

کد مطلب: ٦٢٩٢ تاریخ انتشار: ٠٩ مهر ١٣٩٣ تعداد بازدید: 4730 مقالات » عمومي بررسي جمع بين دو نماز از ديدگاه شيعه و اهل سنت

 

بررسي جمع بين دو نماز از ديدگاه شيعه و اهل سنت

 

بخش اول؛ نظر شيعه

روايات استحباب جدا خواندن دو نماز

روايت اول:

روايت دوم:

تصحيح اين روايات از سوي فقهاي شيعه

روايات جواز جمع بين دو نماز

دسته اول: گزارش سيره رسول خدا (ص)‌ در جمع بين دو نماز

روايت اول: از امام باقر عليه السلام (سند صحيح)

تصحيح سند روايت:

روايت دوم: از امام صادق عليه السلام (سند صحيح)

تصحيح سند روايت از سوي علماي شيعه:

1. علامه محمد تقي مجلسي:

2. محقق بحراني:

3. محقق نراقي:

4. صاحب جواهر:

5. آقا رضا همداني:

روايت دوم: از امام صادق عليه السلام (سند صحيح)

بررسي سند روايت:

1. الحسين بن احمد بن ادريس:

2. احمد بن ادريس القمي:

3. احمد بن محمد بن عيسي اشعري قمي:

4. علي بن الحكم الانباري:

5. اسحاق بن عمار الصيرفي:

روايت سوم: (موثقه زراره)

تصحيح سند روايت:

دسته دوم، تأييد جمع بين دو نماز از سوي امام باقر و امام صادق (عليهما السلام)

روايت اول : (سند معتبر)

تصحيح سند اين روايت:

روايت دوم (سند معتبر)

روايت سوم: (سند معتبر)

بررسي سند روايت:

احمد بن محمد بن عيسي

حسن بن محبوب:

علي بن رئاب:

دسته سوم: دستور امام باقر (ع) به جمع بين نمازها (با سند معتبر)

روايت اول: (با سند صحيح)

بررسي سند روايت:

1. محمد بن عيسي بن عبيد:

2. عبد الله بن ميمون القداح:

روايت دوم:

بخش دوم؛ نظر اهل سنت

1. جمع بين نمازها در سفر:

2. جمع بين نمازها در حال باران:

3. جمع بين نمازها در صورت مريضي و عذر:

روايات صحيح اهل سنت در جمع بين الصلاتين در غير سفر و عذر

روايت اول: جمع بين نمازها در غير خوف و سفر

روايت دوم: جمع بين نمازها در غير خوف و باران

روايت سوم: جمع بين نمازها در وطن (بدون عذر و مشكل)

روايت چهارم: (ابن عباس: در زمان رسول خدا بين نمازها جمع مي كرديم)

نتيجه:

 مقدمه:

يكي از مسايل اختلافي ميان شيعه و اهل سنت، جمع و جدا خواندن نمازهايي است كه وقت مشترك دارند؛‌ همانند نمازهاي ظهر و عصر، مغرب و عشاء.

نوشتار حاضر اين موضوع را از ديدگاه فريقين بررسي مي‌نمايد؛ از اين رو، مطالب آن در قالب دو بخش، ارائه خواهد شد.

بررسي ديدگاه شيعه و اهل سنت در جمع بين دو نماز

براي تشريح بحث و توضيح بيشتر ‌آن لازم است ابتدا در بخش نخست ديدگاه شيعه و اهل سنت را در اين موضوع به صورت مختصر اشاره شود.

بخش اول؛ نظر شيعه

همه مسلمانان اتفاق نظر دارند كه در عرفه جمع بين دو نماز ظهر و عصر و در مزدلفه بين نماز مغرب و عشاء، جايز و مستحب است. چنانچه آيت الله سبحاني مي‌نويسد:

فجميع الفقهاء يجوزون الجمع بين الصلاتين : الظهر والعصر في عرفة والمغرب والعشاء في المزدلفة .

السبحاني، الشيخ جعفر، العقيدة الإسلامية على ضوء مدرسة أهل البيت (ع) ، ص 340 ،‌ تحقيق : نقل إلى العربية : جعفر الهادي، ناشر : مؤسسة الإمام الصادق (ع) ، چاپخانه : اعتماد – قم، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1419 - 1998 م

همه فقهاء (شيعه و اهل سنت) جمع بين دو نماز ظهر و عصر را در عرفه و مغرب و عشاء را در مزدلفه، جايز مي‌دانند.

اما اختلاف در غير اين دو مورد است كه ديدگاه شيعه و اهل سنت در آن با هم تفاوت دارند.

 طبق مذهب اهل بيت (عليهم السلام) جمع بين نمازهاي (ظهر و عصر، مغرب و عشاء) مطلقا در هر شرايطي (در وطن و يا در مسافرت ، مريضي و سلامتي، با عذر و بدون عذر، شرايط باراني و غير باراني) جايز است.

شهيد اول نظر شيعه را اين‌گونه بيان كرده است:

الخامسة : لا خلاف عندنا في جواز الجمع بين الظهر والعصر ، حضرا وسفرا ، للمختار وغيره . ورواه العامة عن : علي عليه السلام وابن عباس وابن عمر وأبو موسى وجابر وسعد بن أبي وقاص وعائشة. وروى ابن عباس : ان النبي صلى الله عليه وآله جمع بين الظهرين والعشائين من غير خوف ولا سفر وفي لفظ آخر : من غير خوف ولا مطر وكلاهما في الصحاح .

العاملي الجزيني، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول (متوفاي786 ه‍ ـ) ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، ج 2، ص332، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث – قم، الطبعة الأولى 1419

در ميان علماي شيعه در جواز جمع بين نماز ظهر و عصر در حال حضر و مسافرت براي كسي كه مختار و آزاد و يا مجبور باشد، اختلافي نيست. اهل سنت از علي عليه السلام، ابن عباس، ابن عمر، ابو موسي، جابر، سعد بن ابي وقاص، عايشه نقل كرده اند. از ابن عباس نقل شده است كه رسول خدا ميان نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء جمع كرد بدون اين كه خوفي دركار باشد و يا در حال مسافرت باشد....

اما تفريق بين نمازها و انجام دادن هر كدام آنها را در وقت خودش، از نظر فقه شيعه مستحب است و در كتب فقهي بر اين مطلب تصريح شده است؛ چنانچه شهيد اول مي‌فرمايد:

وبالجملة كما علم من مذهب الإمامية جواز الجمع بين الصلاتين مطلقا ، علم منه استحباب التفريق بينهما بشهادة النصوص والمصنفات بذلك .

العاملي الجزيني، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول، ج 2 ، ص 335

به طور كلي همانگونه كه در مذهب شيعه، جمع خواندن (با هم خواندن «ظهر و عصر» ،‌ «مغرب و عشاء») در هر شرايطي جايز است، جدا خواندن اين نمازها نيز مستحب است. و بر اين مطلب روايات و كتابهايي كه تأليف شده شهادت مي‌دهند.

صاحب عروه نيز مي‌فرمايد:

يستحب التفريق بين الصلاتين المشتركتين في الوقت كالظهرين والعشاءين.

الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم (متوفاي 1337هـ) العروة الوثقى، ج 2 ، ص 262 ، تحقيق : مؤسسة النشر الإسلامي، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1417

جدا خواندن دو نمازي كه وقت مشترك دارند همانند نماز «ظهر و عصر» و «مغرب و عشاء» ، مستحب است.

روايات استحباب جدا خواندن دو نماز

 رواياتي كه در استحباب جدا خواندن بين اين نمازها وارد شده، مفيد اين نكته هستند كه در وقت مشترك، نافله هاي اين نمازها انجام شود و اگر نافله انجام نشود جمع صدق مي‌كند؛ دو روايت بر اثبات اين مطلب، مورد استناد فقهاء واقع شده است :

روايت اول:

[3] مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِذَا جَمَعْتَ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ فَلَا تَطَوَّعْ بَيْنَهُمَا.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي ، ج 3 ص 287، ح3، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

محمد بن حكيم مي‌گويد:‌ از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه مي‌فرمود: هنگامي‌كه خواستي نمازها را با هم بجا آوريد، نافله بين آنجا نخوانيد.  

روايت دوم:

 [4] عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ حَكِيمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عليه السلام يَقُولُ الْجَمْعُ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ إِذَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُمَا تَطَوُّعٌ فَإِذَا كَانَ بَيْنَهُمَا تَطَوُّعٌ فَلَا جَمْعَ.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب،الكافي، ج 3، ص 287، ح4

محمد بن حكيم مي‌گويد:‌ از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه مي‌فرمود: جمع ميان نمازها در صورتي است كه بين آ‌نها نافله انجام نشود، اما اگر نافله انجام شود، جمع صدق نمي‌كند.

تصحيح اين روايات از سوي فقهاي شيعه

اين روايات از نظر فقهاي شيعه معتبر است و در كلمات آنها بر اين مطلب تصريح شده است.

محقق بحراني، علاوه بر استدلال به اين روايت، بر موثقه بودن آن تصريح مي‌كند:

ومما يدل على أن الجمع عبارة عن عدم النافلة بين الفرضين وأنه مع النافلة لا جمع وإن كان في وقت واحد موثقة محمد بن حكيم قال: سمعت أبا الحسن (عليه السلام) يقول الجمع بين الصلاتين إذا لم يكن بينهما تطوع فإذا كان بينهما تطوع فلا جمع.

البحراني، الشيخ يوسف، (متوفاي1186هـ)، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة،‌ ج 7، ص 379، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة،‌ طبق برنامه مكتبه اهل البيت.

از جمله دليلي كه دلالت مي‌كند، جمع ميان نمازها به نخواندن نافله آنهاست، و اين كه اگر نافله انجام شود هرچند در يك وقت باشد جمع صدق نمي‌كند، موثقه محمد بن حكيم است كه مي‌گويد، از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه فرمود: ...

مرحوم صاحب جواهر نيز هردو روايت را در مقام استدلال به آنها، موثق مي‌داند و مي‌نويسد:

ولقول أبي الحسن (ع) في موثق محمد بن حكيم المروي في الكافي (إذا جمعت بين الصلاتين فلا تطوع بينهما) بل في موثقة الآخر عنه (ع) أيضا (الجمع بين الصلاتين إذا لم يكن بينهما تطوع ، فإذا كان بينهما تطوع فلا جمع).

النجفي، الشيخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج 9 ، ص 38، تحقيق وتعليق وتصحيح: محمود القوچاني، ناشر: دار الكتب الاسلامية ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش.

و به خاطر فرمايش امام كاظم عليه السلام در موثقه محمد بن حكيم كه در كتاب كافي روايت شده، «هنگامي‌كه خواستي نمازها را با هم بخوانيد، نافله در ميان آنها بجا نياور»؛ بلكه در موثقه ديگر از آن حضرت آمده است: جمع ميان نمازها در صورتي است كه بين آ‌نها نافله انجام نشود، اما اگر نافله انجام شود، جمع صدق نمي‌كند.

آقا رضا همداني نيز هردوي اين روايت را موثق مي‌داند و مي‌نويسد:

بعض الأخبار الدالة على حصول التفريق بين الصلاتين بفعل النافلة كموثقة محمد بن حكيم قال سمعت أبا الحسن موسى عليه السلام يقول الجمع بين الصلاتين إذا لم يكن بينهما تطوع فإذا كان بينهما تطوع فلا جمع وموثقته الأخرى قال سمعت أبا الحسن عليه السلام يقول إذا جمعت بين الصلاتين فلا تطوع بينهما.

الهمداني، آقا رضا (متوفاي1322هـ)، مصباح الفقيه (ط.ق)، ج 2، ق 1 ص 209، ناشر: منشورات مكتبة الصدر – طهران، چاپخانه: حيدري، توضيحات: طبعة حجرية، طبق برنامه كتابخانه اهل البيت عليهم السلام.

برخي رواياتي‌كه ثابت مي‌كند جدايي ميان نمازها با خواندن نافله حاصل مي‌شود، مانند موثق محمد بن حكيم است كه مي‌گويد: از امام كاظم عليه السلام شنيدم آن حضرت فرمود:  جمع ميان نمازها در صورتي است كه بين آ‌نها نافله انجام نشود، اما اگر نافله انجام شود، جمع صدق نمي‌كند.

و روايت موثقه ديگر ايشان كه امام كاظم عليه السلام فرمود: وقتي خواستي ميان دو نماز جمع كنيد، نماز نافله ميان آنها نيست.

مرحوم شيخ عبد الكريم حائري نيز بر موثقه بودن هر دو روايت تصريح كرده است:

ويدل على ذلك أيضا موثقة محمد بن حكيم قال سمعت أبا الحسن موسى عليه السلام يقول الجمع بين الصلاتين إذا لم يكن بينهما تطوع فإذا كان بينهما تطوع فلا جمع وبهذا المضمون موثقته الأخرى .

الحائري، شيخ عبد الكريم كتاب الصلاة، ص 117، ناشر : مركز انتشارات دفتر تبليغات إسلامي - قم – ايران، سال چاپ : 1362

بر اثبات جمع ميان دو نماز بدون انجام نافله، موثقه محمد بن حكيم دلالت مي‌كند. .... و به همين مضمون است روايت موثقه ديگري ايشان.

تا اينجا روشن شد:

اولا: از نظر شيعه، طبق اين روايات معتبر، جدا خواندن نمازهاي كه وقت مشترك دارند، مستحب است؛

ثانيا: يكي از راه هاي جمع بين دو نماز، اين است كه نافله هاي آن نمازها، انجام نشود و به عبارت ديگر، انجام نافله، مانع جمع ميان دو نماز است؛ چنانچه آقا رضا همداني بعد از استدلال و نقل روايات فوق مي‌نويسد:

فالموثقة الأولى بظاهرها تدل على أن الفصل بين الفريضتين بالتطوع مانع عن حصول الجمع بينهما والظاهر أنه أريد به مانعيته حقيقة لامر باب التعبد الشرعي فتدل بالفحوى على ممانعة سائر المشاغل التي لا تعلق لها بالصلاة ...

الهمداني، آقا رضا (متوفاي1322هـ)، مصباح الفقيه ، ج 2 ق 1 ص 209

ظاهر موثقه اول دلالت مي‌كند كه جدايي ميان دو نماز به واسطه انجام نافله، مانع از جمع ميان دو نماز است. ظاهر اين است كه مانع بودن نافله، مانعيت حقيقي از باب تعبد شرعي، پس اين روايت به طريق اولي دلالت مي‌كند كه ساير مشغوليت هاي كه ربطي به نماز ندارند، مانع جمع نمازها است. ...

روايات جواز جمع بين دو نماز

طبق روايات شيعه، جمع بين دو نماز در حال سفر و موقعي كه انسان عذر دارد، جايز است و در اين مطلب جاي ترديدي نيست، اما در مواقعي كه عذر هم نباشد، جمع بين دو نماز جايز است. روايات شيعه در اين موضوع به چند دسته تقسيم مي‌شود:

دسته اول: گزارش سيره رسول خدا (ص)‌ در جمع بين دو نماز

انبوه روايات منقول از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام)، سيره و روش رسول خدا (صلي الله عليه وآله) را در موضوع جمع بين نمازها (در موارد عادي) بيان كرده اند.

روايت اول: از امام باقر عليه السلام (سند صحيح)

در روايت صحيح، امام باقر (عليه السلام) فرمود: رسول خدا (صلي الله عليه وآله ) نماز ظهر و عصر را با يك اذان و دو اقامه و نماز مغرب و عشاء‌ را با يك اذان و دو اقامه برگزار كردند:

روي الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ رَهْطٍ مِنْهُمُ الْفُضَيْلُ وَ زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَمَعَ بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ بِأَذَانٍ وَ إِقَامَتَيْنِ وَ جَمَعَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ بِأَذَانٍ وَاحِدٍ وَ إِقَامَتَيْنِ .

      الشيخ الطوسي، تهذيب الأحكام، ج 3، ص 18

زراره از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ميان نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء با يك اذان و دو اقامه جمع مي‌كرده است.

تصحيح سند روايت:

اين روايت از سوي علماي شيعه تصحيح شده كه سخنان برخي از آنها را ذكر مي‌كنيم. علامه محمد باقر مجلسي در كتاب «ملاذ الاخيار» مي‌نويسد:

الحديث السادس و الستون: صحيح.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار ؛ ج‏4 ، ص 674.

روايت شصت و شش، صحيح است.

محقق بحراني نيز در ذيل يك روايت ديگر، به صحت اين روايت تصريح كرده است:

ويؤيده اطلاق ما رواه في التهذيب في الصحيح عن رهط : منهم - الفضيل وزرارة عن أبي جعفر (عليه السلام) أن رسول الله (صلى الله عليه وآله) جمع بين الظهر والعصر وكذلك المغرب والعشاء الآخرة بأذان واحد وإقامتين.

البحراني، الشيخ يوسف، (متوفاي1186هـ)، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة،‌ ج6، ص193، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة،‌ طبق برنامه مكتبه اهل البيت.

اين روايت را اطلاق آن روايتي كه شيخ ‌آن را در كتاب تهذيب با سند صحيح از گروهي از جمله فضيل و زراره از امام باقر عليه السلام نقل كرده، تأييد مي‌كند. ...

مرحوم صاحب جواهر نيز مي‌نويسد:

وفي صحيح عمر بن أذينة عن رهط منهم الفضيل وزرارة عن أبي جعفر (ع) (أن رسول الله صلى الله عليه وآله) جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين ، وجمع بين المغرب والعشاء بأذان واحد وإقامتين)

النجفي، الشيخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج9، ص33

در روايت صحيح عمر بن اذينه از گروهي از جمله فضيل و زاره از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه رسول خدا ...

ما به صراحت سخنان اين بزرگان در اثبات صحت سند روايت اكتفا مي كنيم و از بررسي سند خود داري مي‌كنيم و در نتيجه طبق اين روايت صحيح ، رسول خدا صلي الله عليه و آله نمازهاي مشترك را در حالت عادي جمع مي خواندند.

روايت دوم: از امام صادق عليه السلام (سند صحيح)

امام صادق (عليه السلام) در روايات متعددي سيره رسول خدا (صلي الله عليه و‌آله) را در جمع بين دو نماز گزارش كرده و از جمله در اين روايت صحيح مي‌فرمايد:

886- و رَوَي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَمَعَ بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ بِأَذَانٍ وَ إِقَامَتَيْنِ وَ جَمَعَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فِي الْحَضَرِ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ بِأَذَانٍ وَاحِدٍ وَ إِقَامَتَيْنِ.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص287، ح 886، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.

عبد الله بن سنان از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله بين نماز ظهر و عصر با يك اذان و دو اقامه و ميان نماز مغرب و عشاء در حال حضر (غير مسافرت) بدون كدام علتي با يك اذان و دو اقامه جمع كرده است.

در كتاب «من لا يحضره الفقيه» سند روايت فوق به صورت كامل نيامده؛ اما صاحب معالم سند كاملش را اين ‌گونه آورده است:

محمد بن علي بن الحسين ، عن أبيه ، عن عبد الله بن الجعفر الحميري ، عن أيوب بن نوح ، عن محمد بن أبي عمير ، عن عبد الله بن سنان ، عن الصادق عليه السلام أن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين ، وجمع ين المغرب والعشاء في الحضر من غير علة بأذان وإقامتين.

منتقى الجمان - الشيخ حسن صاحب المعالم - ج 1 ص 390

تصحيح سند روايت از سوي علماي شيعه:

اين روايت نيز از نظر سند صحيح است و علماي بزرگ شيعه بر صحت آن تصريح كرده اند؛ از اين جهت از بررسي تك تك روايان صرف نظر كرده و در اين جا به سخنان برخي از علماء در تصحيح اين روايت، اكتفا مي‌كنيم:

1. علامه محمد تقي مجلسي:

ايشان بعد از نقل روايت مي‌نويسد:

«و روى عبد الله بن سنان» في الصحيح‏ «عن الصادق عليه السلام إلخ» و يدل على جواز الجمع بين الصلاتين في وقت واحد في الحضر من غير علة و في معناه أخبار كثيرة، و في بعضها ليتسع الوقت على أمته فما وقع من التفريق محمول على الاستحباب‏.

مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة) ؛ ج‏2 ؛ ص236

عبد الله بن سنان در روايت صحيح از امام صادق عليه السلام روايت كرده است ....

از اين روايت به دست مي آيد كه با هم خواندن نمازها در يك وقت در وطن نيز بدون هيچ مشكلي (مثل باران ، ترس و ...) جايز است. بر اين مضمون روايات زيادي وجود دارد كه در بعضي از آنها آمده است كه دليل اين كار اين است كه امت از وقتشان بيشتر استفاده كنند. (زيرا در صورت جدا خواندن نمازها، وقت مردم بيشتر گرفته مي‌شود) بنابراين آن رواياتي كه مي فرمايند نمازها را جدا از هم بخوانيد،‌ مستحب بودن اين عمل را مي‌رساند.

2. محقق بحراني:

ايشان نيز مي‌گويد:

وما رواه الصدوق في الفقيه في الصحيح عن عبد الله بن سنان عن الصادق ( عليه السلام ) أن رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين وجمع بين المغرب والعشاء في الحضر من غير علة بأذان وإقامتين.

البحراني، الشيخ يوسف، (متوفاي1186هـ)، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة،‌ ج 6، ص192

آنچه را شيخ صدوق در كتاب «من لا يحضره الفقيه» در روايت صحيح از عبد الله بن سنان روايت كرده اين است كه رسول خدا بين نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء بدون هيچ مشكلي و با يك اذان و دو اقامه جمع كرد.

3. محقق نراقي:

ايشان نيز بعد از اقامه دليل اول بر استحباب جمع بر صحت اين روايت تصريح كرده است:

مع أنه صرح في الأخبار بأنه قد كان يجمع من غير علة أيضا ، كما في صحيحة ابن سنان : ( إن رسول الله صلى الله عليه وآله جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين ، وجمع بين المغرب والعشاء في الحضر من غير علة بأذان وإقامتين ) .

النراقي، المولي أحمد بن محمد مهدي (متوفاي1245هـ)، مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج4، ص140، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - مشهد المقدسة، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم، اپخانه: ستارة، چاپ: الأولى1415

علاوه بر آن، در روايات نيز تصريح شده كه رسول خدا ميان دو نماز بدون علت جمع مي‌كرده است؛ چنانچه در صحيحه ابن سنان آمده است ...

4. صاحب جواهر:

صاحب جواهر نيز مي‌گويد:

ففي صحيح عبد الله ابن سنان عن الصادق (ع) (أن رسول الله صلى الله عليه وآله) جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين، وجمع بين المغرب والعشاء في الحضر من غير علة بأذان وإقامتين).

النجفي، الشيخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج9، ص33، تحقيق وتعليق وتصحيح: محمود القوچاني، ناشر: دار الكتب الاسلامية ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش.

در روايت صحيح عبد الله بن سنان از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله بين نماز ظهر و عصر ....

5. آقا رضا همداني:

ايشان نيز اين روايت را صحيح مي‌داند:

صحيحة عبد الله بن سنان عن الصادق عليه السلام ان رسول الله صلى الله عليه وآله جمع بين الظهر والعصر بأذان وإقامتين ....

الهمداني، آقا رضا (متوفاي1322هـ)، مصباح الفقيه (ط.ق)، ج 2 ق 1 ص 208، ناشر: منشورات مكتبة الصدر – طهران، چاپخانه: حيدري، توضيحات: طبعة حجرية، طبق برنامه كتابخانه اهل البيت عليهم السلام.

روايت دوم: از امام صادق عليه السلام (سند صحيح)

در روايت صحيح ديگر، امام صادق (عليه السلام) تصريح مي‌كند كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله)‌ بدون عذر و سبب، نماز ظهر و عصر را يكجا بجا آوردند و دليل آن را آسان گيري بر امت، بيان كرده اند:

1 حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ فِي مَكَانٍ وَاحِدٍ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ وَ لَا سَبَبٍ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ وَ كَانَ أَجْرَأَ الْقَوْمِ عَلَيْهِ أَ حَدَثَ فِي الصَّلَاةِ شَيْ‏ءٌ قَالَ لَا وَ لَكِنْ أَرَدْتُ أَنْ أُوَسِّعَ عَلَى أُمَّتِي.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381هـ)، علل الشرائع، ج‏2، ص 321، تحقيق وتقديم : السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر : منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، الطبع: 1385 - 1966 م

امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا نماز ظهر و عصر را در يك مكان بدون هيچ عذري يكجا به جا آورد. عمر بن خطاب گفت: آيا در باره نماز چيز جديدي آمده؟ حضرت فرمود: نه. ولي خواستم كه بر امتم آسان بگيرم.

بررسي سند روايت:

افرادي كه در سند اين روايت قرار دارند، از نظر علماي رجال موثق و مورد اعتماد هستند:

1. الحسين بن احمد بن ادريس:

ايشان از مشايخ شيخ صدوق رحمة‌ الله و از مشايخ اجازه بوده است. شيخ طوسي در باره ايشان مي نويسد:

الحسين بن أحمد بن إدريس القمي الأشعري ، يكنى أبا عبد الله ، روى عنه التلعكبري ، وله منه إجازة .

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، رجال الطوسي، ص423، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الأولى، 1415هـ.

حسين بن احمد بن ادريس قمي اشعري، كنيه اش ابو عبد الله است. از وي تلعكبري روايت كرده و از ايشان اجازه نقل روايت داشته است.

شيخ صدوق رحمة‌ الله عليه در بسياري از موارد، بر ايشان ترحم و ترضي كرده و اين مطلب نشان مي‌دهد كه ايشان در نزد شيخ صدوق موثق بوده است؛ چنانچه بر اين مطلب بسياري از علماي شيعه تصريح كرده اند .

آقاي وحيد بهبهاني بعد از نقل اين مطلب كه شيخ صدوق فراتر از صد مرتبه بر ايشان ترضي و ترحم كرده، مي‌نويسد:

وهذا يشير إلى غاية الجلالة وكثرة الرواية إلى القوة وكذا مقبولية الرواية وكذا رواية الجليل عنه ...

الوحيد البهبهاني (متوفاي 1205هـ)، تعليقة على منهج المقال، ص 138

(ترحم شيخ صدوق) به نهايت جلالت و عظمت او اشاره دارد و نقل بسيار صدوق از او ، نشان از قوت آن راوي و مورد قبول بودن روايتش مي باشد و نيز افراد بزرگوار ديگري كه از ايشان روايت نقل كرده اند،‌ دليل بر مقبوليت وي خواهد بود...

آقاي نمازي شاهرودي نيز مي‌نويسد:

وكلما ذكره الصدوق ترحم وترضى عليه ، بل عن المج ترحم عليه أزيد من ألف مرة . فيستفاد من ذلك كله جلالته ووثاقته .

الشاهرودي، الشيخ علي النمازي (متوفاي1405هـ)، ج3، ص84، مستدركات علم رجال الحديث، ناشر: ابن المؤلف، چاپخانه: شفق – طهران، الأولى1412هـ

هر زماني كه صدوق ايشان را ذكر كرده، نسبت به او عبارات «خداوند رحمتش کند» ، «خداوند از او راضی باشد» را به کار برده است. بلكه از كتاب (منهج المقال) بر مي‌آيد كه شيخ، فراتر از هزار مرتبه بر وي رحمت فرستاده است. از تمام اين موارد جلالت و ثاقت ايشان استفاده مي شود.

علامه حلي در كتاب «خلاصة الاقوال»‌ بر وثاقت وي تصريح كرده و مي‌نويسد:

الحسين الأشعري القمي ، أبو عبد الله ، ثقة.

الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى726هـ) خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص119، تحقيق: فضيلة الشيخ جواد القيومي، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى، 1417هـ.

حسين اشعري قمي كنيه اش ابو عبد الله ثقه است.

علماء بحث كرده اند كه ‌آيا اين «حسين اشعري قمي»‌ كه علامه توثيقش كرده، همان احمد بن ادريس است يا نه؟ سيد محسن امين و برخي ديگر گفته اند كه آنها يك نفر هستند. سيد محسن مي‌نويسد:

الحسين الأشعري القمي أبو عبد الله ذكره العلامة في الخلاصة وقال ثقة وفي منهج المقال الظاهر أنه ابن أحمد بن إدريس المتقدم لا ابن محمد بن عمران الآتي اه وفي التعليقة كونه ابن أحمد لا يخلو من بعد لان النجاشي نص على توثيق ابن محمد واما ابن أحمد فلم ينص على توثيقه مع أن ابن أحمد لعله أشهر وأكثر ورودا في الاخبار من ابن محمد فكيف يترك الأول ويذكر الثاني موثقا .

الأمين، السيد محسن (متوفاي1371هـ)، أعيان الشيعة، ج 5، ص 458، تحقيق وتخريج: حسن الأمين،  ناشر: دار التعارف للمطبوعات - بيروت – لبنان، سال چاپ : 1403 - 1983 م

ابو عبد الله حسين اشعري قمي را علامه حلی در كتاب «خلاصة الاقوال» ذكركرده و او را توثيق نموده است. در كتاب «منهج المقال» نيز آمده است: ظاهرا حسين اشعري همان احمد بن ادريس است كه گذشت نه حسن بن محمد بن عمران كه بعدا ذكر می کنيم. در كتاب «تعليقه بر منهج المقال » آمده كه اگر مراد از حسين اشعري، احمد بن ادريس باشد بعيد نيست؛ چرا كه نجاشي حسين بن محمد بن عمران را صراحتا توثيق كرده اما  حسين بن احمد بن ادريس را صراحتا توثيق نكرده است، با اين كه حسين بن احمد از حسين بن محمد مشهور تر است و نامش در روايات بيش از حسين بن محمد آمده؛ پس چگونه ممكن است كه علامه حلي، حسين بن احمد را رها كند و حسين بن محمد بن عمران را توثيق كند.

در نتيجه حسين بن احمد بن ادريس از نظر علامه موثق است و از نظر بزرگان ديگر ترحم و ترضي شيخ صدوق، جلالت و عظمت و وثاقت ايشان را ثابت مي‌كند.

2. احمد بن ادريس القمي:

ايشان پدر حسين بن احمد بن ادريس است كه راوي قبل بود و از نظر علماي رجال شيعه ثقه است. نجاشي درباره ايشان مي‌نويسد:

أحمد بن إدريس بن أحمد أبو علي الأشعري القمي كان ثقة ، فقيها ، في أصحابنا ، كثير الحديث ، صحيح الرواية.

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، ص92، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

احمد بن ادريس بن احمد،ابو علي اشعري قمي، وي فردي مورد وثوق و از فقيهان شيعه مي باشد، احاديث بسياري دارد و روايتش صحيح است.

3. احمد بن محمد بن عيسي اشعري قمي:

ايشان نيز از بزرگان شيعه و مورد اعتماد و موثق است. نجاشي درباره او مي‌نويسد:

أحمد بن محمد بن عيسى ... الأشعري. .... يكنى أبا جعفر، وأبو جعفر رحمه الله شيخ القميين، ووجههم، وفقيههم،

النجاشي الأسدي الكوفي، أحمد بن علي ، رجال النجاشي، ص 82.

احمد بن محمد بن عيسي اشعري، كنيه اش ابو جعفر است. و ابوجعفر رحمة‌ الله عليه بزرگ علماي قم و فردي موجه مي باشد (داري جايگاه رفيعي است) و فقيه آنان است.

4. علي بن الحكم الانباري:

نجاشي ايشان را اين گونه معرفي كرده است:

علي بن الحكم بن الزبير النخعي أبو الحسن الضرير ...

النجاشي الأسدي الكوفي، أحمد بن علي ، رجال النجاشي ، ص 274

علي بن حكم بن زبير نخعي كنيه اش ابو الحسن ضرير است.

و شيخ طوسي به صراحت ايشان را توثيق كره و مي‌نويسد:

علي بن الحكم الكوفي ، ثقة ، جليل القدر .

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الفهرست، ص151، تحقيق: الشيخ جواد القيومي،‌ ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة،‌ چاپخانه: مؤسسة النشر الإسلامي، الطبعة الأولى1417

علي بن حكم كوفي مورد اطمينان و شخصي عالي مقام است.

در ميان علماي رجال، اختلاف است كه آيا علي بن حكم انباري همان علي بن الحكم كوفي است كه شيخ توثيق كرده، يا آنها دو نفر هستند؟.

مرحوم كلباسي تصريح مي‌كند كه قول به اتحاد اين دو راوي، عقيده متأخرين است و به اسامي دوازده تن از علماي متأخرين اشاره نموده كه اين عقيده را داشته اند:

فعن المتأخرين القول بأنه متحد، وحديثه صحيح. وعن شيخنا البهائي القول بالاتحاد، وتخطئة القول بالتعدد . ...

متأخرين عقيده دارند كه آنها يك نفر هستند و روايتش صحيح است. شيخ بهايي عقيده به اتحاد  دارد و تعدد را باطل مي‌داند. ...

بعد از ذكر اسامي علماء خودش نيز عقيده بر اتحاد دارد و مي‌گويد:

والأظهر القول بالاتحاد ؛ لوجوه : ...

الكلباسي، أبي المعالي محمد بن محمد ابراهيم (متوفاي 1315هـ)، الرسائل الرجالية، ج 3 ، ص310، تحقيق : محمد حسين الدرايتي،‌ ناشر: دار الحديث للطباعة والنشر ـ قم، چاپ : الأولى 1423 - 1381ش

اظهر عقيده اتحاد است به چند دليل ...

مرحوم حاجي نوري در «خاتمة المستدرك» آنها را يك نفر مي‌دانند و احتمال تعدد را يك توهم فاسد تلقي كرده است:

وعلي بن الحكم هو الكوفي الأنباري الثقة الجليل ، كثير الرواية ، ابن أخت داود بن النعمان بياع الأنماط ، وتلميذ ابن أبي عمير ..

 واحتمال التعدد فيه لأن الكشي ذكره ووصفه بالأنباري ، والنجاشي بالنخعي، والفهرست بالكوفي، توهم فاسد ، وقرائن الاتحاد كثيرة مذكورة في الكتب المبسوطة.

الطبرسي، ميرزا الشيخ حسين النوري (متوفاي1320هـ) خاتمة المستدرك، ج4، ص492، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم – ايران، الطبعة الاولي 1415

علي بن حكم، همان كوفي انباري ثقه و جليل القدر است كه روايات فراوان دارد. وي پسر خواهر داود بن نعمان بياع و شاگرد ابن ابي عمير است. ...

احتمال تعدد كه (از توصيف كشي به انباري و نجاشي به نخعي، و شيخ به كوفي ناشي شده) يك توهم فاسد است و قرائني كه اتحاد را نشان مي‌دهد در كتب به صورت مبسوط بيان شده است.

آقاي نمازي شاهرودي عقيده علامه مامقاني را نيز نقل كرده كه عقيده به اتحاد داشته اند:

وقال المامقاني : واختار الاتحاد جمع من الأواخر . ثم ذكرهم واستشهد للاتحاد بأمور سبعة واختار هو الاتحاد .

مقامقاني گفته است: اتحاد اين دو راوي را گروه از متأخران اختيار كرده سپس نام آنها را ذكر كرده و به هفت دليل بر اتحاد آنها استدلال كرده و عقيده خودش نيز اتحاد است.

آقاي شاهرودي نيز بر اين عقيده است كه اين دو نفر يكي هستند:

9964 - علي بن الحكم بن الزبير :... وقد عرفت الاتحاد . ..

 9965 - علي بن الحكم الكوفي : ثقة جليل القدر ولا خلاف فيه .

الشاهرودي، الشيخ علي النمازي (متوفاي1405هـ)، مستدركات علم رجال الحديث، ج 5، ص360، ناشر: ابن المؤلف، چاپخانه: شفق – طهران، الأولى1412هـ

علي بن الحكم بن زبير... اتحاد وي را با علي بن حكم كوفي شناختي ..

علي بن حكم كوفي، يك فرد ثقه، عالي مقام است و در اين ترديدي نيست.

مرحوم آيت الله خويي نيز بر اتحاد آنها عقيده دارد و مي‌گويد:

أقول : لا شك في اتحاد من ترجمه النجاشي مع من ترجمه الشيخ ، وذلك لبعد أن يكون المسمى بعلي بن الحكم رجلين ، لكل منهما كتاب ، رواه سعد ، عن البرقي ، عنهما ، فيقتصر النجاشي على ذكر أحدهما ، ويقتصر الشيخ على الآخر .

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث وتفصيل طبقات الرواة، ج12، ص 426، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م

مي‌گويم: شكي در اتحاد ترجمه نجاشي و شيخ نيست، چرا كه بعيد است شخصي كه علي بن حكم نام دارد دو فرد باشد و هر كدام آنها يك كتاب داشته باشد كه آن را سعد از برقي و از هردو نقل كرده باشد. آنگاه نجاشي به ذكر يكي از آنها اكتفا كرده و شيخ هم به ذكر ديگري.

در رجال نجاشي در شرح حال أبو شعيب المحاملي چنين آمده است:

أبو شعيب المحاملي كوفي ، ثقة ، من رجال أبي الحسن موسى عليه السلام ، مولى علي بن الحكم بن الزبير الأنباري .

النجاشي، رجال النجاشي، ص 456

وي اهل كوفه و مورد وثوق است ، ‌از ياران امام موسي بن جعفر عليهما السلام و غلام علي بن حكم بن الزبير انباري، است.

اين مطلب نشان دهنده اين است كه «علي بن حكم بن الزبير» و «علي بن حكم انباري» از ديدگاه نجاشي، يك فرد هستند. بنابراين نه تنها عقيده متأخرين (همان طور كه مرحوم استرآبادي فرمود) ،‌ بلكه عقيده متقدمين (نجاشي) نيز بر اين بوده كه اينها دو نفر نيستند.

5. اسحاق بن عمار الصيرفي:

اين راوي نيز از نظر علماي رجال شيعه موثق است. نجاشي مي‌نويسد:

إسحاق بن عمار بن حيان ... أبو يعقوب الصيرفي شيخ من أصحابنا ، ثقة ...

النجاشي ، رجال النجاشي، ص 71.

اسحاق بن عمار بن حيان، ... كنيه اش ابو يعقوب صيرفي و از بزرگان شيعه و فردي موثق است.

شيخ طوسي نيز مي‌نويسد:

إسحاق بن عمار ، ثقة ، له كتاب .

الشيخ الطوسي ، رجال الطوسي، ص 331

اسحاق بن عمار موثق است و كتابي دارد.

روايت سوم: (موثقه زراره)

 در روايت موثق ديگر نيز امام صادق (عليه السلام) جمع نمازها را توسط رسول خدا (صلي الله عليه و‌آله) گزارش كرده و دليل آن را توسعه بر امت بيان كرده است:

 1 - مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله بِالنَّاسِ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ حِينَ زَالَتِ الشَّمْسُ فِي جَمَاعَةٍ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ وَ صَلَّى بِهِمُ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ قَبْلَ سُقُوطِ الشَّفَقِ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فِي جَمَاعَةٍ وَ إِنَّمَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله لِيَتَّسِعَ الْوَقْتُ عَلَى أُمَّتِهِ .

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 3، ص 286، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

زراره از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:‌ رسول خدا صلي الله عليه وآله نماز ظهر و عصر را هنگام ظهر بدون هيچ عذري (باران ، ترس ، جنگ و ...) به جماعت با هم خواندند و نماز مغرب و عشاء را قبل از رفتن شفق (سرخي مغروب) بدون هيچ عذري به جماعت انجام داد. رسول خدا صلي الله عليه وآله اين كار را انجام دادند تا امت از وقتشان بيشتر استفاده كنند.

اين روايت را شيخ صدوق و شيخ طوسي نيز در كتابهايشان آورده اند:

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381هـ)، علل الشرائع، ج 2، ص321، تحقيق وتقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر : منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، الطبع: 1385 - 1966 م

الطوسي، محمد بن الحسن، الاستبصار (متوفاي460هـ)، ج 1، ص271، تحقيق وتعليق : السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر : دار الكتب الإسلامية – طهران، چاپ : الرابعة، سال چاپ : 1363 ش

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، تهذيب الأحكام، ج2، ص263، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،‌1365 ش .

تصحيح سند روايت:

اين روايت سندش موثق است و علماي شيعه بر آن تصريح كرده اند:

محقق بحراني مي‌نويسد:

وما رواه الشيخ في الموثق الذي هو كالصحيح عن عبد الله بن بكير عن زرارة عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال : صلى رسول الله (صلى الله عليه وآله) بالناس الظهر والعصر ...

البحراني، الشيخ يوسف، (متوفاي1186هـ)، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة،‌ ج 6، ص 192، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة،‌ طبق برنامه مكتبه اهل البيت.

آنچه را شيخ در روايت موثق كه همانند روايت صحيح است از عبد الله بن بكير از زراره از امام صادق عليه السلام نقل كرده اين است كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله نماز ظهر و عصر را هنگام ظهر بدون (كوچك ترين) عذري به جماعت با هم خواندند...

صاحب معالم نيز سند روايت را موثق مي‌داند و مي‌نويسد:

وروى بإسناد من الموثق معلق عن أحمد بن محمد ، عن علي بن الحكم ، عن عبد الله بن بكير ، عن زرارة ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : صلى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بالناس الظهر والعصر ...

حسن بن زين الدين الشهيد، منتقى (متوفاي 1011هـ)، الجمان في الأحاديث الصحاح والحسان، ج1، ص390، تصحيح وتعليق : علي أكبر الغفاري، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1362 ش

با سند موثق از احمد بن محمد، از علي بن الحكم از عبد الله بن بكير از زراره از امام صادق عليه السلام نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله نماز ظهر و عصر را ظهر بدون هيچ عذري به جماعت با هم خواند...

علامه حلي در كتاب «مختلف الشيعة» نيز بر موثق بودن سند روايت تصريح مي‌كند:

وفي الموثق، عن زرارة، عن الصادق - عليه السلام - قال : صلى رسول الله - صلى الله عليه وآله - بالناس الظهر والعصر حين زالت الشمس في جماعة من غير علة ،...

الحلي، الحسن بن يوسف (متوفاي726هـ)، مختلف الشيعة، ج2، ص26، تحقيق : مؤسسة النشر الإسلامي، تحقيق : مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ : الثانية، سال چاپ : ذى القعدة 1413

در روايت موثق از زراره از امام صادق عليه السلام نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله...

و در كتاب ديگرش مي‌نويسد:

ومن طريق الخاصة: ما رواه الشيخ في الموثق، عن زرارة، عن أبي عبد الله عليه السلام، قال: (صلى رسول الله صلى الله عليه وآله: الظهر والعصر حين زالت الشمس في جماعة من غير علة)

الحلي الأسدي، الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى726هـ)،‌ منتهى المطلب في تحقيق المذهب،‌ ج 4 ص 119، تحقيق: قسم الفقه في مجمع البحوث الإسلامية،‌ ناشر: مجمع البحوث الإسلامية - إيران – مشهد، چاپخانه: مؤسسة الطبع والنشر في الآستانة الرضوية المقدسة، چاپ: الأولى1412

از طريق شيعه، شيخ طوسي در روايت موثق از زراره از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله..

محقق سبزواري اين روايت را صحيح مي‌داند و مي‌نويسد:

وفي الصحيح عن عبد الله بن بكير عن زرارة عن أبي عبد الله عليه السلام قال صلى رسول الله صلى الله عليه وآله بالناس الظهر والعصر حين زالت الشمس في جماعة من غير علة ...

السبزواري، ملا محمد باقر(متوفاي 1090هـ)، ذخيرة المعاد ، ج 1 ق 2 ص 196، ناشر : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، طبق برنامه مكتبة اهل البيت.

در روايت صحيح از عبد الله بن بكير از زراره از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و‌آله...

البته سخنان علماي شيعه در اثبات معتبر بودن اين روايت فراوان است و ما به خاطر اختصار به همين مقدار اكتفا مي‌كنيم.

دسته دوم، تأييد جمع بين دو نماز از سوي امام باقر و امام صادق (عليهما السلام)

دسته ديگري از روايات، حاكي از اين مطلب هستند كه جمع بين دو نماز را امام صادق (عليه السلام) تأييد كرده اند.

روايت اول : (سند معتبر)

در روايت معتبر آمده كه زراره از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) در باره نماز شخصي سؤال كرده كه او نماز عشاء را قبل از محو شدن سرخي مغرب به جا آورده است، آيا اين كار صحيح است يا خير؟ آن دو بزرگوار در جوابش فرموده اند: اشكالي ندارد. متن روايت به نقل شيخ طوسي در دو كتابش اين است:

978 - 39 فأما ما رواه سعد بن عبد الله عن أحمد بن محمد عن أبي طالب عبد الله بن الصلت عن الحسن بن علي بن فضال عن الحسن بن عطية عن زرارة قال : سألت أبا جعفر وأبا عبد الله عليهما السلام عن الرجل يصلي العشاء الآخرة قبل سقوط الشفقفقال : لا بأس به .

الشيخ الطوسي، الاستبصار، ج 1، ص 271 ؛ الشيخ الطوسي، تهذيب الأحكام ، ج 2 ، ص 34، ح ( 104 ) * 55

زراره مي‌گويد: از امام باقر و امام صادق عليهما السلام در باره شخصي سؤال كردم كه نماز عشاء را قبل از محو شدن شفق (سرخي مغرب) به جا آورده است. حضرت فرمودند: اشكالي ندارد.

در توضيح اين روايت ذكر اين نكته لازم است كه فقهاء فرموده اند وقت اختصاصي نماز مغرب به اندازه همان سه ركعت نماز مغرب است و بعد از آن، اول وقت نماز عشاء فرا مي‌رسد و از اين به بعد تا نصف شب وقت مشترك محسوب مي‌شود (البته به جز وقت اختصاصي عشاء). علامه حلي در اين باره مي‌نويسد:

مسألة : أول وقت العشاء الآخرة إذا مضى من الغروب مقدار ثلاث ركعات فيشترك الوقت بينها وبين المغرب إلى أن يبقى لانتصاف الليل مقدار إداء العشاء فيختص بها.

العلامة الحلي، مختلف الشيعة، ج 2 ص 24

اول زمان نماز عشاء دوم زماني است كه از زمان غروب به مقدار سه ركعت نماز بگذرد، پس از آن وقت مشترك ميان مغرب و عشاء است تا مقداري كه از نصف شب به اندازه اداء نماز عشاء باقي بماند كه وقت اختصاص نماز عشاء است.

حال با توجه به اين مطلب، وقتي انسان بعد از نماز مغرب بخواهد نماز عشاء را انجام دهد در وقت مشترك مي‌شود و جمع بين دو نماز مغرب و عشاء صدق مي‌كند و در اين روايت از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) در باره همين مطلب سؤال شد و حضرت فرموده اشكالي ندارد.

تصحيح سند اين روايت:

اين روايت از سوي علماي شيعه تصحيح شده است.

علامه حلي اين روايت را صحيح مي‌داند و در بحث جواز خواندن نماز قبل از محو سرخي مغرب، مي‌نويسد:

ولما رواه زرارة في الصحيح، عن الباقر، والصادق - عليهما السلام - وقد سألهما عن الرجل يصلي العشاء الآخرة قبل سقوط الشفق؟ فقالا: لا بأس.

العلامة الحلي، مختلف الشيعة، ج 2 ص 26

به دليل روايت صحيح زراره كه از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) ...

محقق بحراني سند روايت را «موثق» مي‌داند:

وما رواه الشيخ في الموثق عن زرارة قال : سألت أبا جعفر وأبا عبد الله ( عليهما السلام ) عن الرجل يصلي العشاء الآخرة قبل سقوط الشفق ؟ فقال لا بأس به .

البحراني، الشيخ يوسف، الحدائق الناضرة ، ج 6 ص 190

آنچه شيخ در روايت موثق آورده كه زراره از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) ...

مرحوم شيخ انصاري، آقا رضا همداني و محقق سبزواري نيز سند روايت را موثق مي‌دانند و در كتابهايشان تصريح كرده اند:

كتاب الصلاة - الشيخ الأنصاري، ج 1، ص 94 ؛ مصباح الفقيه (ط.ق) - آقا رضا الهمداني، ج 2 ، ص 23 ؛ ذخيرة المعاد (ط.ق) - المحقق السبزواري - ج 12، ص 196

در نتيجه سند روايت معتبر است و بر جمع بين نمازها دلالت دارد.

روايت دوم (سند معتبر)

طبق روايت معتبري ديگري كه آن را شيخ طوسي نقل كرده، امام صادق (عليه السلام) در مقام پاسخ از پرسش جمع بين دو نماز،‌ اين كار را تأييد كرده است:

 [982] 43 - سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام نَجْمَعُ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فِي الْحَضَرِ قَبْلَ أَنْ يَغِيبَ الشَّفَقُ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ قَالَ لَا بَأْسَ.

الشيخ الطوسي، الاستبصار، ج 1، ص 272، الشيخ الطوسي، تهذيب الأحكام ، ج ،2 ص 263، ح ( 1047 )

اسحاق بن عمار مي‌گويد:‌ از امام صادق عليه السلام پرسيدم ما در وطن (نه در مسافرت) بدون عذر(مانند باران،‌ ترس، جنگ و...)، نماز مغرب و عشا را قبل از اينكه شفق (سرخي مغرب)از بين برود،‌ با هم مي خوانيم ، آيا اين كار اشكال دارد؟ حضرت صادق عليه السلام فرمودند: اشكالي ندارد.

سند اين روايت معتبر است و از سوي علماي شيعه تأييد شده است.

 علامه حلي در كتاب «مختلف الشيعه» بر صحت سند روايت تصريح مي‌كند:

وفي الصحيح ، عن إسحاق بن عمار قال : سألت أبا عبد الله - عليه السلام - نجمع بين المغرب والعشاء في الحضر قبل أن يغيب الشفق من غير علة ؟ قال : لا بأس.

العلامة الحلي ، مختلف الشيعة ، ج 2 ، ص 26

در روايت صحيح از اسحاق بن عمار نقل شد كه از امام صادق عليه السلام سؤال كردم...

مرحوم صاحب جواهر نيز سند اين روايت را معتبر مي داند :

وسأل إسحاق بن عمار الصادق (عليه السلام) أيضا في الموثق (عن الجمع بين المغرب والعشاء في الحضر قبل إن يغيب الشفق من غير علة فقال: لا بأس).

محمد حسن نجفي، جواهر الكلام ، ج 7 ، ص 155

اسحاق بن عمار از امام صادق عليه السلام در روايت موثق در باره جمع نماز مغرب و عشاء ...

روايت سوم: (سند معتبر)

در روايت ديگر آمده است كه برخي از پيروان امام صادق عليه السلام نماز ظهر و عصر را در وقت نماز ظهر مي‌خوانده اند و عبيد بن زراره اين مطلب را از ايشان سؤال كرده و حضرت پاسخ داده اند كه اشكالي ندارد:

601 - وبهذا الاسناد عن علي بن رئاب قال : سمعت عبيد بن زرارة يقول لأبي عبد الله عليه السلام : يكون أصحابنا مجتمعين في منزل الرجل منا ، فيقوم بعضنا يصلي الظهر ، وبعضنا يصلي العصر ، وذلك كله في وقت الظهر. قال : لا بأس ، الامر واسع بحمد الله ونعمته.

الحميري القمي، أبي العباس عبد الله بن جعفر، قرب الاسناد، ص 165، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ، چاپخانه : مهر - قم، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1413

علي بن رئاب مي‌گويد، از عبيد بن زراره شنيدم كه به امام صادق عليه السلام مي‌گفت: شيعيان در منزل يكي از شيعيان جمع بودند، برخي از ما نماز ظهر و برخي ديگر نماز عصر را در وقت نماز ظهر خوانديم. حضرت فرمود: اشكالي ندارد.

بهذ الاسناد در اين روايت به اين افراد بر مي‌گردد كه شش روايت قبل آمده است:

595 - احمد وعبد الله ابنا محمد بن عيسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن علي بن رئاب قال : سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الخمر والنبيذ ... .

بررسي سند روايت:
احمد بن محمد بن عيسي

نجاشي ايشان را از بزرگان و فقهاي شيعيان قم معرفي كرده است:

أحمد بن محمد بن عيسى ... الأشعري. .... يكنى أبا جعفر، وأبو جعفر رحمه الله شيخ القميين، ووجههم، وفقيههم.

النجاشي، رجال النجاشي، ص 82.

احمد بن محمد بن عيسي اشعري، كنيه اش ابو جعفر است. و ابوجعفر رحمة‌ الله عليه بزرگ قمييان و داري جايگاه در ميان آنها و فقيه آنان است.

حسن بن محبوب:

شيخ طوسي اين راوي را شخص موثق و انسان جليل القدر مي‌داند:

الحسن بن محبوب السراد، ويقال له: الزراد، ويكنى أبا علي، مولى بجيلة، كوفي، ثقة . ... وكان جليل القدر، ويعد في الأركان الأربعة في عصره.

الشيخ الطوسي، الفهرست، ص 96

حسن بن محبوب سراد،‌ كه به او « زراد» مي‌گويند، كنيه اش ابو علي ، اهل كوفه و مورد وثوق و اعتماد است. وي انسان عاليقدري است و در زمان خودش از اركان اربعه شمرده مي‌شد (يکي از برترين علماي چهارگانه عصر خويش بود).

علي بن رئاب:

شيخ طوسي اين شخص را نيز موثق مي‌داند:

[ 375 ] 2 - علي بن رئاب الكوفي ، له أصل كبير ، وهو ثقة جليل القدر .

الشيخ الطوسي ، الفهرست، ص 151

در نتيجه اين روايت نيز معتبر است.

دسته سوم: دستور امام باقر (ع) به جمع بين نمازها (با سند معتبر)

دسته ديگر از روايات حاكي از اين مطلب هستند كه امام باقر (عليه السلام) به كودكان دستور دادند كه نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم بخوانند.

روايت اول: (با سند صحيح)

اين روايت را مرحوم حميري با سند صحيح نقل كرده است:

 [4968] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عليه السلام أَنَّهُ كَانَ يَأْمُرُ الصِّبْيَانَ يَجْمَعُونَ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ الْأُولَى وَ الْعَصْرِ وَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ يَقُولُ مَا دَامُوا عَلَى وُضُوءٍ قَبْلَ أَنْ يَشْتَغِلُوا.

الحميري القمي، قرب الاسناد، ص 23

امام صادق عليه السلام فرمودند پدرم امام باقر عليه السلام به كودكان دستور مي‌دادند مادامى كه در حال وضو هستند و مشغول كار ديگرى نشده اند، نماز ظهر را با نماز عصر، و نماز مغرب را با نماز عشاء بخوانند.

بررسي سند روايت:
1. محمد بن عيسي بن عبيد:

نجاشي ايشان را توثيق نموده و مي‌نويسد:

محمد بن عيسى بن عبيد بن يقطين بن موسى ... أبو جعفر، جليل في (من) أصحابنا، ثقة، عين، كثير الرواية، حسن التصانيف.

النجاشي، رجال النجاشي، ص 333

محمد بن عيسي بن عبيد بن يقطين بن موسي، ... در ميان اصحاب ما فردي عالي مقام ، مورد اعتماد، چشم و چراغ اماميه است و داراي روايات فراوان و مطالبي نيكوست.

شيخ طوسي اين شخص را تضعيف كرده و مستند خودش را نيز بيان كرده است:

محمد بن عيسى بن عبيد اليقطيني، ضعيف، استثناه أبو جعفر محمد بن علي بن بابويه عن رجال نوادر الحكمة، وقال: لا أروي ما يختص برواياته، وقيل: إنه كان يذهب مذهب الغلاة ...

الشيخ الطوسي ، الفهرست، ص 216

محمد بن عيسي بن عبيد يقطيني ضعيف است، ابو جعفر محمد بن علي بن بابويه او را از رجال نوادر الحكمه استثنا كرده و گفته است: من رواياتي را كه مختص به اوست روايت نمي‌كنم. و گفته شده : وي مذهب غاليان را داشته است.

همانگونه كه مشاهده مي‌شود،‌ شيخ طوسي مستند تضعيفش را استثناء ابن بابويه و قول قيل ذكر كرده است؛ اما اين تضعيف نسبت به تمامي روايات او نيست. مرحوم آيت الله خويي در رد تضعيف اول ،‌ مي فرمايد:

والذي ظهر لنا من كلامهما ، أنهما لم يناقشا في محمد بن عيسى بن عبيد نفسه ، فإنما ناقشا في قسمين من رواياته ، وهما : فيما يروي صاحب نوادر الحكمة عنه بإسناد منقطع ، ... وفيما ينفرد بروايته محمد بن عيسى عن يونس ، وأما في غير ذلك فلم يظهر من ابن الوليد ولا من الصدوق ترك العمل بروايته .

 آنچه از ظاهر كلام ابن وليد و شيخ صدوق بر مي آيد اين است كه آنها در باره خود محمد بن عبيد مناقشه اي ندارند، بلكه مناقشه آنها در دو قسم از رواياتش مي باشد.

قسم اول رواياتي كه صاحب نوادر الحكمه از وي با سند منقطع روايت كرده و قسم دوم در روايت محمد بن عبيد از يونس. اما در غير اين دو مورد ابن وليد وصدوق عمل به روايتش را ترك نكرده اند.

و در قسمتي از كلامش مي‌گويد:

إلا أن الشيخ - قدس سره - قد غفل عن خصوصية كلام ابن الوليد ، وتخيل أن ترك ابن الوليد رواية ما يرويه محمد بن عيسى بن عبيد ، عن يونس ، بإسناد منقطع ، أو ما ينفرد بروايته عنه ، مبتن على ضعف محمد ابن عيسى ، فحكم بضعفه تبعا له ، ولكن الامر ليس كما تخيل ، وإنما الاستثناء مبني على اجتهاد ابن الوليد ورأيه ، وأما الصدوق - قدس سره - قد صرح بأنه يتبع شيخه ، فلا يروي عمن ترك شيخه الرواية عنه ،

مرحوم شيخ طوسي توجه به خصوصيت كلام ابن وليد نكرده و گمان كرده كه ابن وليد اگر روايت محمد بن عيسي از يونس با سند منقطع و يا روايت منفرد او را ترك كرده، مبتني بر ضعف محمد بن عيسي است لذا شيخ طوسي به پيروي از حسن بن وليد حكم به ضعف او كرده است. ولي حقيقت امر اين نيست بلكه استثناء ابن وليد مبتني بر نظر و اجتهاد شخصي اوست. شيخ صدوق نيز تصريح كرده كه از استادش (ابن وليد) متابعت مي‌كند از اين جهت روايت محمد بن عبيد را ترك كرده است.

و نتيجه مي‌گيرد:

فالمتلخص أن ابن الوليد ، والصدوق لم يضعفا الرجل ، وأما الشيخ فلا يرجع تضعيفه إياه إلى أساس صحيح ، فلا معارض للتوثيقات المذكورة .

خلاصه اين كه ابن وليد و صدوق اين شخص را تضعيف نكرده اند؛ تضعيف شيخ طوسي نيز نسبت به محمد بن عبيد بر پايه‌ي صحيحي استوار نيست بنابراين با توثيقاتي كه (از مرحوم نجاشي) ذكر شد، تعارض پيدا نمي كند.

السيد الخوئي ، معجم رجال الحديث، ج 18 ص 123

و در قسمت ديگر از مسأله غلو محمد بن عيسي نيز پاسخ داده كه اين هم حقيقتي ندارد:

الامر الثاني : أن الشيخ نسب القول بغلو محمد بن عيسى بن عبيد إلى قائل مجهول، والظاهر أن هذا القول على خلاف الواقع ، لقول ابن نوح أنه كان على ظاهر العدالة والثقة ، وقد عرفت من كلام النجاشي وغيره جلالة الرجل من دون غمز في مذهبه .

السيد الخوئي، معجم رجال الحديث، ج 18 ص 123

امر دوم اين كه شيخ غلو محمد بن عيسي بن عبيد را به يك قائل مجهول نسبت داده و ظاهر اين است كه اين قول خلاف واقع است؛ چرا كه ابن نوح ايشان را عادل و ثقه مي‌داند و از كلام نجاشي و غير او جلالت اين شخص استفاده مي شود بدون اينكه ايرادي به مذهبش وارد كرده باشند.

از ديدگاه خود مرحوم آيت الله العظمي خويي نيز اين شخص ثقه است:

أنك عرفت من النجاشي وثاقة الرجل ، بل هو ممن تسالم أصحابنا على وثاقته وجلالته.

السيد الخوئي، معجم رجال الحديث، ج 18 ص 121

وثاقت اين شخص (محمد بن عيسي بن عبيد)‌ را از قول نجاشي دانستي بلكه اصحاب اماميه بر وثاقت و جلالت وي اتفاق نظر دارند.

2. عبد الله بن ميمون القداح:

ايشان نيز از نظر علماي رجال موثق است. نجاشي مي‌نويسد:

عبد الله بن ميمون بن الأسود القداح ... وكان ثقة .

النجاشي ، رجال النجاشي، ص 213

عبد الله بن ميمون بن الاسود قداح ... ثقه و مورد اعتماد است.

مرحوم نمازي ثقه بودن او را مورد اتفاق مي‌داند:

عبد الله بن ميمون القداح بن الأسود المكي : من أصحاب الصادق عليه السلام . ثقة بالاتفاق .

النمازي الشاهرودي، الشيخ علي ، مستدركات علم رجال الحديث، ج 5 ص 121

عبد الله بن ميمون قداح بن اسود مكي: از اصحاب امام صادق عليه السلام و به اتفاق همه علماء ثقه است.

در نتيجه اين روايت معتبر است و نشان مي‌دهدكه از نظر امام صادق عليه السلام جمع ميان دو نماز در حال عادي شكالي ندارد؛ و اگر جايز نبود، چرا حضرت به آن دستور داده است.

روايت دوم:

اين روايت با سند ديگر نيز نقل شده است:

7 - وبهذا الاسناد ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : إنا نأمر الصبيان أن يجمعوا بين الصلاتين الأولى والعصر وبين المغرب والعشاء الآخرة ما داموا على وضوء قبل أن يشتغلوا.

الكليني، محمد بن يعقوب، الكافي، ج 6 ، ص 47

امام صادق عليه السلام فرمود: ما به كودكان دستور مي‌دهيم كه نمازهاي اولي (ظهر) و عصر و مغرب و عشاء‌ را با هم بخوانند تا مادامي كه وضو داشته باشند و مشغول كار ديگري نشده اند.

جمله «وبهذا الاسناد» در اين روايت اشاره به سند روايت قبل دارد كه اين گونه آمده است:

6 - علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، وعدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن جعفر ابن محمد الأشعري ، عن ابن القداح ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : يفرق بين الغلمان والنساء في المضاجع إذا بلغوا عشر سنين

الكليني، محمد بن يعقوب، الكافي، ج 6، ص 47

نتيجه: طبق روايات معتبر شيعه، هم رسول خدا صلي الله عليه و‌آله در حالت عادي، بين دو نماز جمع مي‌كرده و هم ائمه طاهرين عليهم السلام دستور داده اند و هم امام صادق عليه السلام اين مسأله را تأييد كرده اند.

بخش دوم؛ نظر اهل سنت

از ديدگاه اكثر مذاهب اهل سنت، جمع بين دو نماز «در حال سفر، شرايط باراني، مريضي و عذر» جايز است.

اقوال مذاهب آنها در مواردي كه ذكر شد، مختلف است و در اين جا به صورت مختصر به ذكر آنها مي‌پردازيم:

1. جمع بين نمازها در سفر:

 مذاهب اهل سنت جمع بين نمازها را در سفري كه معصيت نباشد، جايز مي‌دانند؛ اما مذهب ابو حنيفه جز در روز عرفه و شب مزدلفه (در سفر حج) در بقيه موارد و شرايط جمع بين نمازها را جايز نمي‌دانند. ابن قدامه در كتابش اقوال مذاهب اهل سنت را در جمع بين نمازها در سفر اين‌گونه بيان كرده است:

يجوز الجمع بين الظهر والعصر والعشائين في وقت إحداهما لثلاثة أمور: السفر الطويل ... في قول أكثر أهل العلم روي ذلك عن سعد وسعيد بن زيد وأسامة ومعاذ بن جبل وأبي موسى وابن عباس وابن عمر وبه قال عكرمة والثوري ومالك والشافعي وإسحق وابن المنذر وجماعة غيرهم ، وقال الحسن وابن سيرين وأصحاب الرأي لا يجوز الجمع إلا في يوم عرفة وليلة مزدلفة بها.

المقدسي الحنبلي، شمس الدين أبي الفرج عبد الرحمن بن محمد بن أحمد بن قدامة (متوفاى682هـ) ، الشرح الكبير على متن المقنع، ج 2، ص 115، ناشر: دار الكتاب العربي للنشر والتوزيع ـ بيروت.

جمع بين نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در سفرطولاني از نظر بسياري اهل علم جايز است. اين قول از سعد،‌ سعيد بن زيد،  اسامه، معاذ بن جبل، ابو موسي، ابن عباس، ابن عمر روايت شده و عكرمه، سفيان ثوري، مالك، شافعي، اسحاق، ابن منذر و گروهي غير از آنها اين عقيده را دارند.

حسن بصري، ابن سيرين، و اصحاب رأي (تابعان ابوحنيفه) جمع بين نمازها را تنها در روز عرفه و شب مزدلفه جايز مي‌دانند.

شوكاني بعد از نقل اسامي طرفداران جواز جمع نمازها ، تصريح مي‌كند كه حسن بصري، نخعي و ابو حنيفه جمع نمازها را مطلقا جايز نمي‌دانند:

وقال قوم: لا يجوز الجمع مطلقا، إلا بعرفة ومزدلفة، وهو قول الحسن والنخعي وأبي حنيفة وصاحبيه.

الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاى 1255هـ)، نيل الأوطار من أحاديث سيد الأخيار شرح منتقي الأخبار، ج 3 ، ص 261، ناشر: دار الجيل، بيروت – 1973.

گروهي گفته اند: جمع بين نمازها مطلقا جايز نيست، جز در عرفه و مزدلفه و اين قول حسن،‌ نخعي و ابوحنيفه است.

بنابراين، اقوال مذاهب سنت در حال سفر روشن شد.

2. جمع بين نمازها در حال باران:

باراني بودن هوا نيز در نظر اهل سنت به عنوان يكي از مجوزهاي جمع خواندن نمازهاي كه وقت مشترك دارند، محسوب مي شود. سيد سابق در كتاب «فقه السنة» خلاصه اقول اهل سنت را در اين زمينه اين ‌گونه آورده است:

وخلاصة المذاهب في ذلك:

 أن الشافعية تجوز للمقيم الجمع بين الظهر والعصر وبين المغرب والعشاء جمع تقديم فقط بشرط وجود المطر ...

 وعند مالك أنه يجوز جمع التقديم في المسجد بين المغرب والعشاء لمطر واقع أو متوقع ، وللطين مع الظلمة إذا كان الطين كثيرا يمنع أواسط الناس من لبس النعل ، وكره الجمع بين الظهر والعصر للمطر .

وعند الحنابلة يجوز الجمع بين المغرب والعشاء فقط تقديما وتأخيرا بسبب الثلج والجليد والوحل والبرد الشديد والمطر الذي يبل الثياب ، وهذه الرخصة تختص بمن يصلي جماعة بمسجد يقصد من بعيد يتأذى بالمطر في طريقه فأما من هو بالمسجد أو يصلي في بيته جماعة أو يمشي إلى المسجد مستترا بشئ أو كان المسجد في باب داره فإنه لا يجوز له الجمع .

الشيخ سيد سابق (معاصر)، فقه السنة ، ج 1 ، ص 291 ، ناشر : دار الكتاب العربي - بيروت - لبنان

خلاصه اقوال مذاهب در اين زمينه اين است:

شافعيه براي كسي كه مقيم است و در سفر نيست جمع بين نمازهاي ظهر و عصر، مغرب و عشاء را در صورت باراني بودن جايز مي‌دانند. ...

مالك جمع بين نمازهاي مغرب و عشاء را در مسجد به خاطر باراني كه آمده و يا خواهد آمد، جايز دانسته و نيز در صورتي كه تاريكي و گل و لاي زياد باشد به گونه مردم عادي از پوشيدن كفش معذور باشد، جايز است. اما جمع بين دو نماز ظهر و عصر به خاطر باران، مكروه است.

مذهب حنابه تنها جمع بين نمازهاي مغرب و عشاء را به صورت تقديم وتأخير، به سبب برف، تگرگ، گل و لاي، هواي سرد و باراني كه لباس را خيس مي‌كند، جايز مي دانند. اين اجازه تنها براي كسي است كه در مسجد نماز را به جماعت مي‌خواند و از راه دور به مسجد آمده و در راه به خاطر باران اذيت ‌شده است. اما كسي كه در مسجد است يا در خانه به جماعت مي‌خواند، يا در زير چيزي (مثلا چتر و مانند آن) به مسجد مي‌رود و يا خانه اش نزديك مسجد است، جمع نمازها برايش جايز نيست.

مقصود از اين اصطلاح (تقديم و تأخير)‌كه در عبارات فوق بيان شد اين است كه يا نماز عصر را قبل از وقتش خوانده شود؛ يعني ابتدا نماز ظهر انجام شده و بلافاصله نماز عصر را اقامه شود؛ يعني از وقت فضيلت مقدم كند و يا اينكه نماز ظهر را به تأخير بيندازد و قبل از رسيدن زمان فضيلت نماز عصر،‌ نماز ظهر را بخواند و بلافاصله نماز عصر را بخواند؛ يعني اول وقت فضيلت  عصر.

نظر سه مذهب رسمي اهل سنت بيان شد و قول ابو حنيفه هم روشن است كه وي جز در مزدلفه و عرفه در بقيه موارد، جمع بين نمازها را جايز نمي‌داند.

3. جمع بين نمازها در صورت مريضي و عذر:

مريضي و عذر نيز مجوز جمع بين نمازها است. مذاهب اهل سنت در اين مورد به شدت اختلاف نظر دارند. حنابله در صورت مريضي و خوف و خطر جمع را جايز دانسته و ابو حنيفه و شافعي جايز نمي‌دانند و لي برخي از طرفداران شافعي، حكم به جواز جمع كرده اند.

سيد سابق در اين باره نيز مي‌نويسد:

ذهب الإمام أحمد والقاضي حسين والخطابي والمتولي من الشافعية إلى جواز الجمع تقديما وتأخيرا بعذر المرض لان المشقة فيه أشد من المطر . ...

وتوسع الحنابلة فأجازوا الجمع تقديما وتأخيرا لأصحاب الاعذار وللخائف . ...

الشيخ سيد سابق (معاصر)، فقه السنة،ج1، ص 292

عقيده احمد بن حنبل، قاضي حسين، خطابي، و برخي از طرفداران شافعي، اين است كه جمع بين نمازها به صورت تقديم يا تأخير در صورت بيماري جايز است؛ چرا كه مشقت بيماري بيشتر از مشقت باران است.

حنابله عقيده خود را توسعه داده و جمع نمازها را به صورت تقديم يا تأخير براي كساني كه عذر دارند و يا خوف و خطري وجود دارد، جايز دانسته اند.

ابن قدامه عقيده مالكيه ، ابو حنيفه و شافعي را اين گونه بيان كرده است:

ويجوز الجمع لأجل المرض وهو قول عطاء ومالك وقال أصحاب الرأي والشافعي لا يجوز .

المقدسي الحنبلي، ابومحمد عبد الله بن أحمد بن قدامة (متوفاى620هـ)، المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني، ج 2 ص 117، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1405هـ.

جمع بين نمازها به خاطر مريضي جايز است و اين قول عطا و مالك است. اما اصحاب رأي (پيروان ابوحنيفه) و شافعي، جمع بين دو نماز را در اين صورت جايز نمي دانند.

تا اينجا مهمترين اقوال مذاهب اهل سنت بيان شد و بيان اختلاف در جزئيات آن را بايد در كتابهاي فقهي آنها جستجو و مطالعه كرد. طرفداران اين اقوال، به رواياتي استناد كرده اند كه مورد بحث ما نيست از اين جهت از بررسي آنها نيز صرف نظر مي‌كنيم.

نتيجه:

اقوال فوق، اين مطلب را اثبات مي‌كند كه در حال مسافرت و عذرهاي ديگر، جمع بين دو نماز جايز است و روايات هم اين مطلب را تأييد مي‌كنند.

اما نكته مهم اين است كه ‌آنها جز در اين موارد، جمع بين دو نماز را جايز نمي‌دانند كه اين قول بر خلاف روايات صحيح آنها است كه جمع بين دو نماز را در غير موارد فوق هم ثابت مي‌كند و اين روايات موافق نظر شيعه است و در بخش دوم خواهد آمد.

روايات صحيح اهل سنت در جمع بين الصلاتين در غير سفر و عذر

در مقابل روايات اهل سنت كه جمع بين دو نماز را در حال سفر، شرايط باراني، عذر و مريضي و خوف و خطر جايز مي‌دانند، برخي از روايات صحيح آنها سيره رسول خدا (صلي الله عليه وآله) را در جمع بين نمازها در غير اين موارد و در وطن و بدون عذرهاي مذكور ثابت مي‌كند كه موافق مذهب شيعه است.

مسلم نيشابوري در صحيحش يك باب را تحت عنوان «بَاب الْجَمْعِ بين الصَّلَاتَيْنِ في الْحَضَرِ» آورده كه برخي از اين روايات، جمع نماز را در حال سفر و جنگهاي پيامبر بيان مي‌كنند، اما برخي ديگر دليل بر جواز جمع در حال حضر، و بدون عذر هستند:

روايت اول: جمع بين نمازها در غير خوف و سفر

نخستين روايت مسلم كه از ابن عباس نقل شده، سيره رسول خدا (صلي الله عليه وآله) را در جمع بين دو نماز در غير خوف و سفر بيان مي‌كند:

705 حدثنا يحيى بن يحيى قال قرأت على مَالِكٍ عن أبي الزُّبَيْرِ عن سَعِيدِ بن جُبَيْرٍ عن بن عَبَّاسٍ قال صلى رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جميعا وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ جميعا في غَيْرِ خَوْفٍ ولا سَفَرٍ.

النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج 1، ص 489، ح705، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

ابن عباس مي‌گويد:‌ رسول خدا صلي الله عليه وسلم نمازهاي: ظهر وعصر، مغرب و عشاء را بدون خوف و سفر با هم خواند.

روايت دوم: جمع بين نمازها در غير خوف و باران

در روايت ديگر كه از ابن عباس نقل شده باز هم قضيه جمع بين نمازهاي ظهر و عصر، مغرب و عشاء در غير حالت ترس و باران مطرح شده و در پايان به علت جمع نيز اشاره شده است:

وحدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ وأبو كُرَيْبٍ قالا حدثنا أبو مُعَاوِيَةَ ح وحدثنا أبو كُرَيْبٍ وأبو سَعِيدٍ الْأَشَجُّ واللفظ لِأَبِي كُرَيْبٍ قالا حدثنا وَكِيعٌ كلاهما عن الْأَعْمَشِ عن حَبِيبِ بن أبي ثَابِتٍ عن سَعِيدِ بن جُبَيْرٍ عن بن عَبَّاسٍ قال: جَمَعَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بين الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ وَالْمَغْرِبِ وَالْعِشَاءِ بِالْمَدِينَةِ في غَيْرِ خَوْفٍ ولا مَطَرٍ في حديث وَكِيعٍ قال قلت لابن عَبَّاسٍ لِمَ فَعَلَ ذلك؟ قال كَيْ لَا يُحْرِجَ أُمَّتَهُ وفي حديث أبي مُعَاوِيَةَ قِيلَ لابن عَبَّاسٍ ما أَرَادَ إلى ذلك قال أَرَادَ أَنْ لَا يُحْرِجَ أُمَّتَهُ.

النيسابوري القشيري، مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم، ج1، ص490، ح705،

ابن عباس مي‌گويد:‌ رسول خدا صلي الله عليه وآله نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء را در مدينه بدون ترس و شرايط باراني با هم خوانده است. در روايت وكيع آمده‌است كه به ابن عباس گفتم:‌ چرا رسول خدا بين دو نماز جمع كرد؟ گفت: تا اين‌ كه بر امتش حرجي نباشد. و در روايت ابو معاويه آمده كه به ابن عباس گفته شد منظور رسول خدا از اين كار چه بود؟ گفت: رسول خدا اراده كرده‌است كه تا بر امتش حرجي نباشد.

روايت سوم: جمع بين نمازها در وطن (بدون عذر و مشكل)

در روايت ديگر، ابن عباس جمع نماز را توسط رسول خدا (صلي الله عليه وآ‌له) در مدينه به صورت مطلق و بدون اين كه اشاره به خوف، باران و سفر بكند، گزارش كرده است كه آن را بخاري و مسلم اين گونه آورده اند:

518 حدثنا أبو النُّعْمَانِ قال حدثنا حَمَّادٌ هو بن زَيْدٍ عن عَمْرِو بن دِينَارٍ عن جَابِرِ بن زَيْدٍ عن بن عَبَّاسٍ أَنَّ النبي صلى الله عليه وسلم صلى بِالْمَدِينَةِ سَبْعًا وَثَمَانِيًا الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ.

البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص201، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987 ؛ النيسابوري القشيري، مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم ج 1، ص 491

از ابن عباس نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و‌آله در مدينه هفت ركعت و هشت ركعت نمازهاي ظهر و عصر، مغرب و عشاء را انجام داد.

روايت چهارم: (ابن عباس: در زمان رسول خدا بين نمازها جمع مي كرديم)

در اين روايت نيز ابن عباس بدون اشاره به علت جمع ميان دو نماز، تصريح مي‌كند كه ما در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله بين نمازها جمع مي‌كرديم:

705 وحدثنا بن أبي عُمَرَ حدثنا وَكِيعٌ حدثنا عِمْرَانُ بن حُدَيْرٍ عن عبد اللَّهِ بن شَقِيقٍ الْعُقَيْلِيِّ قال قال رَجُلٌ لابن عَبَّاسٍ الصَّلَاةَ فَسَكَتَ ثُمَّ قال الصَّلَاةَ فَسَكَتَ ثُمَّ قال الصَّلَاةَ فَسَكَتَ. ثُمَّ قال لَا أُمَّ لك أَتُعَلِّمُنَا بِالصَّلَاةِ وَكُنَّا نَجْمَعُ بين الصَّلَاتَيْنِ على عَهْدِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم.

النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم، ج1، ص492،

عبد الله بن شقيق عقيلي مي‌گويد:‌ مردي به ابن عباس سه مرتبه گفت: نماز، نماز، نماز (يعني اعلام نمود كه وقت نماز است) و ساكت شد. ابن عباس گفت: اي بي‌مادر ! آيا تو نماز را به ما ياد مي‌دهي؟ در حالي‌كه ما در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله دو نماز را با هم مي‌خوانديم.

در اين روايت، عبارت: «وَكُنَّا نَجْمَعُ بين الصَّلَاتَيْنِ على عَهْدِ رسول اللَّهِ»، به صورت مطلق و بدون قيد آمده؛ يعني ابن عباس نگفته‌است كه ما در زمان رسول خدا، در حال خوف و يا در حال باران آمدن، بين دو نماز جمع مي‌كرديم.

نتيجه:

از مجموع اين روايات استفاه مي‌شود كه:

1.  رسول خدا (صلي الله عليه وآله) بين نمازها در حالي كه مسافر نبوده، مريضي، خوف و خطر وباران هم نبوده، جمع مي‌كرده است و اين دليل است كه جمع بين نمازها تنها در مواردي كه اهل سنت آن را عذر مي‌دانند، جايز نيست بلكه در همه احوال جايز است.

2. اين روايات نظر شيعه را تأييد مي‌كنند كه جمع بين نمازها در صورتي كه عذرهاي فوق هم نباشد، جايز است؛

3. اهل سنت تنها به رواياتي كه سيره رسول خدا را در جمع بين نمازها در صورت عذرهاي فوق بيان مي‌كنند، عمل مي‌ كنند و اين روايات را كه مطابق مذهب شيعه است، مطرح نمي‌كنند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 



نام کتاب : مقالات نویسنده : مقالات    جلد : 1  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست