responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 236

نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (9)

کد مطلب: ٨٦٠٨ تاریخ انتشار: ١٥ دي ١٣٩٤ - ١٩:٥٢ تعداد بازدید: 1052 خارج کلام مقارن » نقد سخنان شیخ الازهر نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (9)
جلسه بیست و نهم 94/10/15

 بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه بیستو نهم  94/10/15

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداءالله الی یوم لقاءالله.

بحث ما در رابطه با سخنان دکتر «طیب»، شیخ الأزهر بود، که در برنامه ماه مبارک رمضان، نکاتی را بر ضد مبانی اعتقادی شیعه بیان کرده بودند.

در این باره بیشتر تلاش ما بر این است تا اینکه روش بحث و مناظره، و روش پاسخگوئی به شبهات را خدمت دوستان ارائه بکنیم. در این چند جلسه که درباره سخنان دکتر طیب، صحبت کردیم، بیشتر سخن ما روی منهج و روش بحث ایشان بود که اشکال و ایراد داشت.

حمایت «الأزهر» از عربستان؛ و بستن چشم بر جنایت اعدام «شیخ نمر»!

البته متأسفانه، در این قضایای اخیر حمله به سفارت عربستان در تهران، دکتر طیب، با بستن چشم خود بر جنایات عربستان در به قتل رساندن «علامه نمر»، و دیگر شیعیان، با عربستان همدردی کرد و ایران را محکوم کرد!!

در این میان، جالب بود که دولت «مصر»، اعلام کرد که ما دنبال روی عربستان نیستیم و قصد قطع رابطه با ایران هم نیستیم! فقط چند کشور دسته چندم مثل بحرین و قطر و کشور هشتصد هزار نفری «جیبوتی»، با ایران قطع رابطه کردند.

جالب است که وقتی آقای احمدی نژاد به «جیبوتی» سفر کرده بود، زمین مجلس شورای آن کشور را به دولت آنها هدیه کرد!! یعنی تا این اندازه اوضاع آنها خراب بود. ولی متأسفانه در این قضایا، دنباله روی عربستان شدند و نمک خوردند و نمکدان شکستند!

آقای دکتر «طیب»، ظاهراً به سیم آخر زده است!! بعد از سخنان پر از انتقادش در ماه رمضان، مجدداً حمله به شیعه را شروع کرده است. ایشان هر هفته بعد از نماز جمعه، برنامه تلویزیونی دارد و دوباره علیه شیعه صحبت می کند. الآن حدود سه هفته است که این برنامه ایشان در حال پخش است.

ما تا به این لحظه، در شبکه ولایت به این برنامه جدید ایشان، جواب ندادیم. و گفتیم شاید جواب دادن ما مشکلی را ایجاد بکند. ولی متأسفانه می بینیم که ایشان هر روز ساز جدیدی بر علیه شیعه می زند!!

در حقیقت پول عربستان سعودی، ایشان را از آن طریق و روش صحیحی که قبلاً داشتند، جدا کرده و ایشان و الأزهر آن روش صحیح خود را کنار گذاشته است. لذا خود را به سیم آخر زده و شمشیر خود بر علیه شیعه را از رو بسته اند.

حتی موضع ایشان نسبت به سلفی ها و داعشی ها هم، تغییر کرده است. قبلاً می گفتند که سلفی ها «خوارج امت» هستند ولی اخیراً رسماً اعلام کرده اند که «ما داعشی ها را مسلمان می دانیم. آنها انحراف دارند ولی مسلمان هستند.»

نکاتی در رابطه با روش و منهج بحث شیخ الأزهر

در رابطه با منهج و روش بحث جناب دکتر «طیب»، به عنوان شیخ الأزهر، ما ایرادات اساسی داریم که در این جلسه به چند نکته در این زمینه، اشاره می کنیم:

نکته اول:«دو عالم نمای شیعه!!»

در جلسات گذشته عرض کردیم که ایشان در ابتدا آمد و اعلام کرد که اگر شیعیان، روش و منهج و نظرات برخی از بزرگان ممتاز خود مثل «احمد الکاتب»!! و یا « سید علی الأمین» را در پیش بگیرند، ما با شیعه هیچ مشکلی نخواهیم داشت:

«دو کتاب وجود دارد که تألیف دو نفر عالم و فاضل از علمای شیعه که نظریه امامت شیعه را خوب ترسیم کرده اند. و یک سری اشکالاتی دارند بر عقیده امامت از دیدگاه شیعه، که یکی از این کتابها متعلق است به آقای احمد الکاتب با نام السنة و الشیعة و کتاب دیگری متعلق است به مرجع تقلید شیعیان آقای سید علی الأمین»

در حقیقت جناب دکتر «طیب» معتقد است که اگر شیعه بیاید، مثل این دو نفر خود باخته و فریب خورده، - که طبق فتوای مراجع شیعه، از شیعه جدا هستند؛ - امامت را مربوط به قرن سوم و چهارم بداند و هر گونه نصی از نبی مکرم را بر مسئله امامت منکر بشود؛ ما هیچ مشکلی با شیعه نخواهیم داشت!! اگر شیعه بیاید و از «امامت» دست بردارد، ما هیچ مشکل دیگری با شیعه نخواهیم داشت!!

ما سعی کردیم هر سخنی که از آقای طیب نقل می کنیم، مستند باشد. لذا مطالب را از سایت «بوابة الأزهر الإلکترونیة» نشان دادیم. تمام مصاحبه ها و صحبتهای آقای دکتر طیب را هم، شما دوستان می توانید در سایت ایشان به نشانیhttp://www.azhar.eg/ ببینید.

ما در جواب ادعای آقای دکتر طیب نسبت به «احمد الکاتب» و «سید علی الأمین»، عرض کردیم که ما اساساً این دو نفر را از علمای شیعه نمی دانیم و مراجع بزرگوار ما، این دو نفر را از دایره «شیعه» خارج دانسته اند:

نظر مراجع معظم تقلید در مورد «احمد الکاتب» و «سید علی الأمین»:

آیة الله العظمی وحید خراسانی:

«یجب علی کل مسلم ان یظهر البرائة و التنفر ممن یبدع فی الدین و یوجب الإفساد فی الدین أو تزلزل العقائد الحقة»

بر هر مسلمانی واجب است از کسانی که در دین بدعت ایجاد می کنند و موجب فساد در دین می شوند و یا عقاید حقه را متزلزل می کنند، برائت و تنفر خود را اظهار بکنند.

آیة الله سید محمد صادق روحانی:

«مِمّا لاشَکّ فِی أنَّ هَذهِ الأفکار تُخالِفُ مَا یَعتَقدُ بِه اتباعُ مَدرسةِ أهل البیت»

هیچ شک و شبهه ای نیست که این افکار، مخالف اعتقادات پیروان مکتب اهل بیت است.

آقای شیخ بشیر نجفی:

« اجتنبوا الرجل مادام ماشیاً علی الطریق الذی عرف به مساندة اعداء اهل البیت

این فرد از دشمنان اهل بیت است و ضد مذهب اهل بیت است. و مادامی که بر این راه قدم بر می دارد، از او اجتناب کنید.

آیة الله آقای گرامی:

هذا احد علماء اهل السنة تظاهره بصورة عالم شیعی لتخریب الشریعه

این شخص، یکی از علمای اهل سنت است! خود را به صورت یک عالم شیعی درآورده است تا اینکه شریعت را نابود کند.

آیة الله محقق کابلی:

«عقیده این شخص در اکثر مسائلی که درسؤال ذکر کردید فاسد است و من گمان نمی کنم که این شخص از علمای شیعه باشد! چون اکثر مسائلی را که انکار کرده است، از ضررویات مذهب ماست و در نماز جماعت هم، پشت سر اینچنین افرادی نمی شود اقتدا کرد. 

آیة الله علوی گرگانی:

«اگر آنچه گفته اید صحیح باشد، تبری جستن از چنین اشخاصی واجب است.

آقای سید محمد شاهرودی:

«الشخصُ الذی یَحمِل هَذه الإعتقادات لایُحسَب مِن الطّائِفَة الشیعیّة و لایُعَد مِن اتباع اهل البیت»

هر فردی که اینچنین اعتقاداتی داشته باشد، از مذهب شیعه محسوب نمی شود و از پیروان مکتب اهل بیت نیز شمرده نمی شود.

منبع:https://www.yahosein.com/vb

قبلاً عرض کردیم که آقای سید علی الأمین، یک منصب افتائی داشت در لبنان، که بعد از این قضایا، ایشان را عزل کردند. و احمد الکاتب هم اصلاً منکر مهدویت و وجود امام عصر(ارواحنا فداه) بود و عقاید شیعه را منکر بود.

نکته دوم:«نسبت سب صحابه به کل مذهب شیعه!»

نکته دیگر در سخنان دکتر طیب، نسبت دادن مسئله «سب صحابه» است به کل مذهب شیعه، و اینکه «مذهب شیعه» مردم را به سب صحابه تشویق می کند:

«افرادی که جوانهای ما را به مذهب شیعه دعوت می کنند، در حقیقت به مذهبی دعوت می کنند که اساس آن مذهب، بر سب صحابه استوار است! و مردم را به سب صحابه دعوت و تحریک می کنند.»

آقای «طیب»، با بی انصافی تمام، یک فعل را به کل مذهب سرایت می دهد. نمی گوید فلان عالم مردم را به سب صحابه دعوت می کند، بلکه اصل مذهب را زیر سؤال می برد. این در حالی است که خودش در جای دیگر به صراحت می گوید:

«من از بعضی از فضلای شیعه شنیدم که مسئله سب صحابه را منکر شدند و از آن تبری جسته اند.»

آقای دکتر طیب، از طرفی اینچنین سخن می گوید ولی از آن طرف کل مذهب را متهم به سب صحابه می کند. و این خیلی عجیب است.

البته تمام این دردهای اینها، از صحبتها و فحش هایی است که «یاسر الحبیب»، در شبکه «فدک» مطرح می کند. در کشور مصر هم، شیعه و سنی، معمولاً شبکه فدک را می بینند. و تمام دردها اینجاست.

یعنی اگر روزی این شبکه «فدک» بسته بشود و یا اگر کلّه «یاسر الحبیب» را زیر آب بکنند!!؛ و یا اینکه ایشان بیاید و از این عقاید خود دست بکشد، تمام فتنه ها می خوابد! و گمان می کنم که دیگر بهانه ای دست الأزهر نباشد.

البته اینها برای آن «شیخ افغانی»، خیلی بهاء نمی دهند. و اصلاً شبکه شیخ افغانی، تأثیرگذاری آنچنانی هم در مصر ندارد. ولی مجتبی شیرازی، برادر صادق شیرازی و همچنین یاسر الحبیب، شبانه روزی کارشان فحش و ناسزاگوئی به صحابه و به عایشه همسر پیامبر، و نشر فحشای عایشه است. شاید اینها فحش دادن به صحابه و ناسزاگوئی به عایشه و... را در حد نماز واجب، برخودشان واجب می دانند!! که نتیجه اش هم این شده که شیخ الأزهر اینچنین موضعی را بر ضد شیعه بگیرد.

نظر امام صادق(سلام الله علیها) در مورد «سب صحابه»:

همان تعبیری را که آقا امام صادق(سلام الله علیها) در مورد کسی که به مقدسات اهل سنت فحش می داد فرمود، گویای همه چیز است:

«وَ قِيلَ لِلصَّادِقِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَى‏ فِي‏ الْمَسْجِدِ رَجُلًا يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يُسَمِّيهِمْ. فَقَالَ: «مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ- يَعْرِضُ بِنَا»

به امام صادق گفته شد که ای فرزند رسول خدا! ما مردی را در مسجد می بینیم که آشکارا به دشمنان شما دشنام می دهد. و آنها را فحش می دهد. امام فرمود: او را چه شده است؟ خداوند او را لعنت کند. او با این کار، ما را در معرض فحش مخالفین قرار می دهد.

الإعتقادات صدوق، ص 107، باب الاعتقاد فی التقیه؛ بحارالأنوار، ج71، ص 217

در حقیقت وقتی ما به مقدسات اهل سنت فحش می دهیم، آنها به مقدسات شیعه، که اهلبیت(علیهم السلام) باشند، فحش خواهند داد. لذا حضرت، شیعیان را از ناسزاگوئی به مخالفین برحذر داشته و این آیه را قرآئت فرمود:

(وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ)

(معبود) كسانى را كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند

سوره أنعام(6): آیه 108

نتیجه فحاشی های یاسر الحبیب و مجتبی شیرازی و... این می شود که آقای دکتر طیب، به عنوان شیخ الأزهر، - که می گفت من پشت سر مراجع شیعه نماز می خوانم – می آید و مسئله سب صحابه را به کل مذهب شیعه نسبت می دهد.

سند بسیار محکم شیخ الأزهر مصر، برای کوبیدن شیعه!!

و جالب اینجاست که سند آقای دکتر طیب، شیخ الأزهر مصر، بر سب صحابه توسط مذهب شیعه، کلام یک زنی است که خودش را شیعه معرفی می کند و معلوم نیست که واقعاً شیعه باشد. ایشان می گوید:

«یک خانم شیعه آمد پیش من و گفت که ما شیعیان بعد از هر نمازی، صحابه و خلفا را لعن می کنیم!»

ما انتظارمان از شیخ الأزهر که خودش را از مراجع شیعه هم فراتر می داند، این نیست کهبیاید یک شبکه منحرف را - که مراجع ما انحراف این شبکه، و انحراف صاحبان این شبکه را اثبات و اعلام فرموده اند و از این شبکه تبری جسته اند – را ملاک قضاوت خود قرار بدهد.

در حالی که در این زمینه، حتی مقام معظم رهبری در مورد «یاسر الحبیب» و اهانت او به «عایشه»، رسماً بیانیه داد و آن را محکوم کرد و توهین به عایشه را «حرام» اعلام کرد. و خود دکتر «طیب» هم نامه نوشت و از رهبری تشکر کرد، ولی اینجا می آید و با بی انصافی می گوید که بله یک زن شیعی آمد به من گفت که ما بعد از هر نماز صحابه را لعن می کنیم!!

ما بارها اعلام کردیم که ملاک قضاوت در مورد یک مذهب، نظر بزرگان و مراجع آن مذهب است. نه یک زنی که معلوم نیست درست می گوید یا نمی گوید، جاهل است یا معاند است. و اینکه شما می گوئید آدم فرهنگی است، اتفاقاً آدم بی فرهنگی هم است که همچین سخنی را گفته است. زیرا یک آدم بافرهنگ، هرگز نمی آید یک چنین حرفی را بزند.

نکته سوم:«تقطیع کلام علمای شیعه!!»

نکته بعدی در سخنان آقای دکتر طیب، این است که ایشان متأسفانه صحبتهای علمای شیعه را «تقطیع» کرده است. مطالبی را ایشان بیان کرده اند که یا در متون ما نیست و یا اگر هست، در یک کتاب غیر معتبر ذکر شده است. مثلاً می گوید:

«عندهم الإمام المفید یقول من نفی العصمة عنهم فقد جهلهم و من جهلهم فقد کفر حکم قاسی علینا نحن لانؤمن بعصمة الأئمة»

شیخ مفید گفته است که «اگر کسی منکر عصمت در ائمه باشد، در حقیقت ائمه را منکر شده است. و اگر کسی منکر ائمه باشد، به تحقیق کافر شده است.» این حکم شیخ مفید در حقیقت اشاره به ما اهل سنت دارد. زیرا ما عصمت ائمه را قبول نداریم.

جناب دکتر «طیب» در اینجا این نسبت را به شیخ مفید می دهد، ولی هیچ مدرکی را ارائه نمی کند. که شیخ مفید کجا همچین حرفی را گفته است. انتظار ما این است که ایشان به عنوان شیخ الأزهر، برای سخنش مدرک ارائه کند که شیخ مفید در فلان کتاب، فلان جلد و فلان صفحه این مطلب را بیان کرده است.

ما با تلاش فراوان، مطالبی را در «اعتقادات» شیخ صدوق، که مطالبی هم از «شیخ مفید» نقل کرده است، پیدا کردیم. که البته این مطالبی را هم که پیدا کردیم، در متن کتاب نیست، بلکه در «پاورقی» ذکر شده است.

متن کتاب «اعتقادات» شیخ صدوق این است:

«و من نفى عنهم العصمة في شي‏ء من أحوالهم فقد جهلهم»

و هر کسی که عصمت را در بخشی از احوال ائمه نفی بکند، به تحقیق حقیقت ائمه را منکر شده است.

سپس در پاورقی ذکر شده است که:

«في ج، ر زيادة: و من جهلهم فهو كافر»

در فلان کتاب این عبارت زیاد شده: و هر کس ائمه را انکار کند، او کافر است.

اعتقادات الإماميه (للصدوق)؛ ص96

در اینجا باید بگوئیم که متأسفانه آقای دکتر «طیب» آدم دقیقی نیست، که برود و کتاب اعتقادات شیخ صدوق و یا مفید را ببیند. چون ما یقین داریم که ایشان این دو کتاب را ندیده است. چون اگر دیده بود، همچین حرفی را نمی زد! متأسفانه ایشان به یک سری از شیاطین اعتماد می کند و خناس هائی که اطراف او را گرفته اند که هوای وهابیت دارند، حرف می زنند، حرف های بی اساس. و ایشان هم همان حرفها را تکرار می کند!

وقتی آقای شیخ الأزهر می آید بدون ارائه کوچکترین مدرکی، شیعه را متهم به تکفیر دیگر مسلمانها می کند، انتظار این است که حداقل ایشان بیاید کتاب را نشان بدهد. کتاب را نمی آورد، حداقل اسم کتاب و جلد و صفحه اش را ذکر کند.

آقای دکتر طیب، خود را از مراجع ما بالاتر می داند. الآن شما ببینید که مراجع معظم ما در درس خارج و سایر جلسات خودشان، وقتی مطلبی را از اهل سنت نقل می کنند، و نقد می کنند، یا کتاب مورد نظر را نشان میدهند و یا مشخصات کامل کتاب را ذکر می کنند و سپس حرف را مطرح می کنند و نقد می کنند.

ما از آقای دکتر طیب، انتظار داشتیم که در این یک ماه که بر علیه شیعه حرف زدند، یک مدرکی از منابع شیعه ذکر می کردند. ما تمام صحبتهای ایشان را از اول ماه رمضان، تا آخر ماه رمضان پیاده کردیم، من ندیدم که ایشان در این یک ماه، یک روز مطلبی را از شیعه نقل بکند و مدرک ارائه دهد! هیچ مدرکی در این یک ماه بیان نشد.

نکته چهارم:«صیغه تلقین تشیع!!»

نکته عجیب دیگری که در سخنان دکتر «طیب»، شیخ الأزهر وجود دارد و واقعاً جای گلایه دارد، این است که ایشان می گوید:

«شیعیان برای ورود به مذهب شیعه، صیغه شهادتین خاصی دارند! و هر کس بخواهد شیعه بشود، باید اول شهادت به وحدانیت خداوند بدهد، شهادت به رسالت نبی مکرم بدهد و سپس شهادت به امامت امام علی بدهد و همچنین باید شهادت به جهنمی بودن عایشه بدهد و بگوید اشهد أن عایشه فی النار! این صیغه دخول به مذهب شیعه می باشد.»

ما یک عمر در شیعه بودیم و با آراء و نظرات علمای شیعه آگاه هستیم، از چنین صیغه ای بی خبریم! نه خوانده ایم، و نه دیده ایم و نه شنیده ایم! و این صیغه تلقین را اولین بار از زبان شیخ الأزهر داریم می شنویم که اگر کسی بخواهد به مذهب شیعه وارد بشود باید شهادت به جهنمی بودن «عایشه» بدهد:

« اشهد أن عایشه فی النار. هذا جزء من الصیغة التی یترکون بها مذهب السنة و یدخلون بها مذهب الآخر»

شهادت می دهم که عایشه در آتش است. این بخشی از صیغه ای است که با آن، مذهب اهل سنت را ترک کرده، و با گفتن آن، به مذهب دیگری داخل می شوند.

سؤال ما این است که ایشان در مقام شیخ الأزهر، این حرفها را از کجا می گوید!؟ جالب است که ایشان ادعا می کند که:

«کما بلغنی من الثقات یبدء الشهادة بصیغة تسی الی ام المؤمنین سیدة عایشة»

از برخی افراد مورد اعتماد به من خبر رسیده است که شهادت دخول به مذهب شیعه با ناسزاگوئی به عایشه شروع می شود.

ما می گوئیم که اگر واقعاً همه افراد مورد اعتماد شما اینگونه هستند، باید بگوئیم که «و علی اسلامکم السلام...!!»

اینها نمونه هایی بود از سخنان بی پایه و اساس جناب دکتر طیب، که در مورد شیعه بیان کرده بودند. ما حدود ده، دوازده مورد روش ایشان را در استدلال بر ضد شیعه تخطئه کرده ایم یعنی روش و منهج بحث ایشان، یک منهج و روش غلطی است. یعنی قبل از اینکه ما وارد نقد سخنان اصلی ایشان بشویم، منهج ایشان را نقد می کنیم و می گوئیم که این روش نقد یک مذهب نیست. این روش زیر سؤال بردن یک مکتب نیست. قطعاً این کار وهابی هایی است که هوچیگری می کنند. این استدلال نیست، بلکه هوچیگری است.

آنچه که گفتیم، «بخش اول» ما در نقد سخنان دکتر طیب بود. یعنی نقد منهج و روش بحث ایشان، که ایرادات اساسی را بر ایشان وارد کردیم.

«فصل دوم» ما در رابطه با مسئله «وحدت اسلامی از دیدگاه شیخ الأزهر» است که ان شاءالله در جلسات آینده به آن خواهیم پرداخت.

 

والسلام علیکم و رحمة الله




نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست