responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 216

نکاتی پیرامون مسئله «غدیر» (2)

کد مطلب: ٨٠٥١ تاریخ انتشار: ٠٦ مهر ١٣٩٤ - ١٠:٣٥ تعداد بازدید: 928 خارج کلام مقارن » عمومی نکاتی پیرامون مسئله «غدیر» (2)
جلسه نهم 94/07/06

 بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه نهم   94/07/06

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلاه علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعداءهم اعداء الله الی یوم لقاء الله.

در جلسه دیروز، نکاتی را پیرامون مسئله «غدیر»، خدمت شما تقدیم کردیم و عرض کردیم که بحث غدیر، از اساسی ترین بحث هاست لذا باید تلاش کنیم در تمام عرصه های تبلیغی، مثل محرم، و ماه مبارک رمضان و ایام صفر و.. «غدیر» را احیا کنیم.

«غدیر»، اُس اساس دین است!

اگر قرار است یک منبری داشته باشیم، انتظار این است که حداقل 5 دقیقه، 10دقیقه از بحثمان را، به موضوع «غدیر» اختصاص بدهیم. اگر قرار شد جائی سه شب برای تبلیغ حضور داشته باشیم و منبری داشته باشیم، یک شب آن را به موضوع «غدیر» اختصاص بدهیم. چرا که «غدیر»، اُس اساس مذهب است! نه تنها اُس اساس مذهب، بلکه «غدیر»، اُس اساس دین است!

حضرت آیةالله العظمی شبیری زنجانی در این زمینه جمله زیبائی دارد و می گوید:

«همانگونه ای که قبل از آمدن دین اسلام، عمل به دین حضرت عیسی مجزی بود، و با آمدن دین اسلام، این اجازه برداشته شد، و دیگر نمی شد به دین مسیحیت عمل کرد؛ بعد از معرفی امیرالمؤمنین به عنوان ولی رسول الله در غدیر خم، عمل به اسلام بدون ولایت نیز، مجزی نیست!» چون خداوند متعال فرموده است:

]الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا[

امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنا بر اين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم

سوره مائده(5): آیه3

یعنی در حقیقت اسلام بدون ولایت، اسلام مرضی خداوند نیست! اگر عمل به اسلام قبل از ابلاغ ولایت، مجزی بود، با نزول این آیه، دیگر عمل به اسلام بدون ولایت، مجزی نخواهد بود!

البته دوستان توجه دارند که بیان اینگونه مطالب، باید با ظرافت همراه باشد. به گونه ای بیان نشود که به مقدسات آنها اهانتی و یا سوء ادبی صورت بگیرد.

چرا مسئله «غدیر» باید احیا شود؟

مسئله «غدیر» باید احیا شود، زیرا فراموش شدن «غدیر» است که، اینگونه مصائبهای فراوان را برای اسلام به بار آورده است. به قول یک بزرگوار، وقتی «برکه غدیر» فراموش شد، «گودی قتلگاه» بوجود آمد! بیعت هایی که در «غدیر» گرفته شد، فراموش شد، نقض شد، و این همه مصیبت بر سر اسلام و مسلمین آمد!

بیعتی که در «غدیر» گرفته شد، هم از مردان گرفته شد، و هم از زنان! بنابر نقلی، رسول مکرم اسلام بعد از آنیکه از مردان بیعت گرفت، تشت آبی را قرار داد و زنها با قرار دادن دست های خود در درون این تشت آب، با امیرالمؤمنین بیعت کردند. یعنی همان کاری را که پیغمبر اکرم، در بیعت عقبه، با زنان مدینه انجام داد. حضرت تشتی را پر از آب کرد، و سپس دست خود را درون تشت گذاشت، و زنها نیز یکی یکی دستان خود را درون تشت به نشانه بیعت قرار می دادند.

در روز «غدیر» نیز، تشتی را پر از آب کردند، امیرالمؤمنین به دستور نبی مکرم، دست مبارکش در درون تشت، و تمام زنها، حتی اُمهات المؤمنین، آمدند و بیعت کردند. زیرا پیغمبر به هر سفری که می رفت، بین همسران خود قرعه می انداخت، و یک نفر را با خود می برد. ولی این سفر، تنها سفری بود که نبی مکرم، تمام همسران خود را با خود برده بود که در روز «غدیر»، در کنار سایر مردم، با امیرالمؤمنین بیعت کردند.

ولی متأسفانه این بیعت ها، بعد از رحلت نبی مکرم، نادیده گرفته شد. که اگر نادیده نمی گرفتند، هرگز فاجعه غمبار کربلا اتفاق نمی افتاد. تمام مصیبت ها، از نادیده گرفتن این بیعت ها، حادث شد. پیغمبر اکرم در غدیر، همه چیز را تذکر داد. شما ببینید که حضرت، حدیث «ثقلین» را در چند جای خطبه غدیر تذکر داده است. چندبار به رعایت اهلبیت توصیه کرد. ولی «غدیر» فراموش شد، در نتیجه خانه حضرت زهرا به آتش کشیده شد! «غدیر» فراموش شد، جنازه امام مجتبی تیرباران شد! و...

آنهائی که در «غدیر» حضور داشتند، قرار بود که پیام غدیر را بگیرند و به دیگران نیز برسانند. زیرا پیغمبر فرمود:

«قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ يَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ يُولَدْ فَلْيُبَلِّغِ‏ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»

من آنچه را که مأمور به تبلیغش بودم را به شما رساندم. این حجت و دلیلی است بر تمامی حاضرین و غائبین. بر تمام کسانی که شاهد این ابلاغ بودند یا نبودند. به دنیا آمده بودند و یا نیامده بودند. بنابراین تمام حاضرین باید این پیام را به غائبین اطلاع دهند. تمام پدران باید این پیام را به فرزندان خود اطلاع بدهند تا روز قیامت.

الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج1، ص 62؛ بحارالأنوار، ج37، ص 211، باب 52

نبی مکرم، این جمله را، غیر از «غدیر» در هیچ جا نفرموده است! من خیلی گشتم ببینیم که آیا نبی مکرم، این عبارت«فَلْيُبَلِّغِ‏ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ» را غیر از «غدیر»، در جای دیگر هم فرموده یا نه. ولی من پیدا نکردم.

ثمره اصلی و حیاتی احیاء واقعه «غدیر»

لذا ما باید تلاش بکنیم که در تمام ایام تبلیغی، چه محرم، چه ماه مبارک رمضان و چه ایام صفر، پیام غدیر را احیا کنیم و به مردم برسانیم. چرا که اگر «غدیر» احیا بشود، اولین پیام و نتیجه این احیاء، وحدت امت اسلامی خواهد بود. اگر تمام امت اسلامی، سر سفره اهل بیت جمع بشوند، دیگر اختلافی در کار نخواهد بود.

شخص نبی مکرم هم فرمودند:

«النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ، وَأَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي مِنَ الِاخْتِلَافِ، فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِيلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِيسَ»

ستارگان امان اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من امان امّت از اختلاف می باشند اگر قبيله و گروهي از عرب با اهل بيت مخالفت كنند، دچار اختلاف مي‌شود و اينها حزب ابليس مي‌شوند.

المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری ج3، ص 162، کتاب معرفة الصحابة، باب من مناقب اهل رسول الله،ح 4715

این روایت را «امیر صنعانی» متوفای 1182 هجری نیز، از حاکم نیشابوری، ابن جریر، خطیب بغدادی، طبرانی، و بزار، در کتاب اصولی خودش، به عنوان یک قاعده ای که بتواند از آن، مباحث اصولی خودش را پی ریزی کند، نقل و مطرح کرده است

أصول الفقه المسمى إجابة السائل شرح بغية الآمل، ص 156،لمحقق: القاضي حسين بن أحمد السياغي والدكتور حسن محمد مقبولي الأهدل، الناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت الطبعة: الأولى، 1986

این حدیث «اهل بیتی امان لأمتی»، بسیار روایت عجیبی است! یکی از روایاتی که من در عمرم مثلش را اصلاً ندیده ام و یا کم دیده ام؛ همین روایت است. پیغمبر اکرم به صورتی این حدیث را بیان کرده است که حتی ماهی های دریا، پرندگان آسمان، و وحشی های جنگل هم این پیام حضرت را می توانند درک بکنند!!

ولی متأسفانه وقتی مسلمانها این رمز وحدت اسلامی را کنار گذاشتند، از دایره اسلامی فاصله گرفتند و شدند حزب ابلیس! الآن شما نگاه بکنید به وضعیت کشورهای اسلامی، برای اینکه رفاقتشان با آمریکا و اسرائیل بیشتر بشود، بر یکدیگر سبقت می گیرند. و به این سبقت، افتخار نیز می کنند!

الآن کشورهای اسلامی به جان هم افتاده اند. یک روز اجماع می کنند که «سوریه» را نابود بکنند، و تمام زیرساختها را از بین ببرند؛ روز دیگر «عراق» را؛ روز سوم «یمن» را؛ و روز چهارم کشوری دیگر را...!!

آیا این کشورهای خبیث متجاوز، بهتر از این می خواهند حزب ابلیس بشوند!؟ البته من گمان نمی کنم که خود شیطان، بتواند این کارها و جنایاتی را که اینها الآن دارند انجام می دهند، انجام بدهد! ظاهراً اینها فراتر از حزب ابلیس هستند. لذا در روایت فرمود که خود شیطان از برخی ها، شرارت را قرض می گیرد!

حاکم بعد از نقل روایت می گوید: «هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه.» یعنی اینکه این روایت بنابر شرط مسلم و بخاری صحیح است، ولی آن را ذکر نکرده اند. «خَرَّجَ»، «یُخَرِّج»، یا «أخرَجَ»، «یُخرِجُ»؛ به معنای ذکر روایت با سند است. این را می گویند: «تخریج»! یا می گویند: «أسنَدَهُ»!

تأکید اصلی نبی مکرم در حجة الوداع بر روی این مسئله بوده است!

روایاتی را که ما در آنها توصیه به اهل بیت داریم، من ندیدم که این تأکیدات در هیچ موضوعی مطرح شده باشد. شما سفرحجة الوداع نبی مکرم را ببینید، لحظه به لحظه این توصیه و سفارش به اهل بیت، از زبان پیغمبر اکرم، مطرح شده است.

حدیث شریف «ثقلین» در سفر حجة الوداع نبی مکرم، در مکانهای مختلفی مطرح شده است: روز چهارم که به مکه می رسند، در بین «صفا و مروه» پیغمبر حدیث ثقلین را بیان می کند؛ پیغمبر در صحرای عرفات خطبه می خواند و حدیث ثقلین را مطرح می کند؛ در بازگشت از سفر و در منطقه «غدیر»، پیغمبر خطبه می خواند و حدیث ثقلین را بیان می کند؛ در بیماری حضرت، در روزهای آخر حیات ایشان، حجره ایشان مملو از جمعیت است، حضرت حدیث ثقلین را مطرح می کند. در آخرین سخنرانی پیغمبر اکرم، که به قدری حال ایشان خراب است که یک دست در گردن عباس، و دست دیگر در گردن امیرالمؤمنین، و پاهای مبارک بر زمین کشیده می شود، به مسجد می رود، سخنرانی می کند و حدیث ثقلین را مطرح می کند! و مردم را توصیه به اهلبیت می کند.

تشبیه جالب نبی مکرم، از نتیجه جدائی از اهلبیت!

نکته جالب در روایت «اهل بیتی امان لأمتی»، این است که «ابن حجر هیثمی» در همین راستا نقل می کند که از پیغمبر اکرم پرسیدند: بعد از اين كه مردم از أهل بيت جدا بشوند، يا أهل بيت از كره زمين برداشته بشود چه مي شود؟ نبی مکرم در جواب فرمودند:

«بَقَاءُ الحِمار إِذَا كَسُرَ صُلبَهُ»

«مثل آن الاغي خواهد شد كه كمرش شكسته است که نه توان راه رفتن دارد و نه امكان باربردن دارد.

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، باب الأمان ببقائهم، ص 685

چقدر تعبیر نبی مکرم در این روایت تند است! نبی مکرمی که به شهادت قرآن، دارای «خلق عظیم» است، اینگونه و با این عبارت، اهمیت قضیه را بیان می کند و خطر جدا شدن از اهل بیت را گوشزد می نماید.

مرحوم «علامه شرف الدین»، در «المرجعات» وقتی این روایت «ابن حجر» را نقل می کند، به زبان خودمانی به او می گوید که: «آقای ابن حجر! تو که لائی لائی بلدی چرا خوابت نمی برد!»؛ یعنی تو که می گوئی اگر مردم اهل بیت را کنار بگذراند، جامعه مثل الآغ کمر شکست می شود، پس چرا خودتان به اهل بیت تمسک نمی کنید!؟ چرا از ایشان فاصله گرفته و به گفته های ایشان عمل نمی کنید!؟

بی مهری علمای اهل سنت، در استناد فتاوای فقهی به قول اهلبیت!

شما تمام کتاب های فقهی اهل سنت را زیر و رو کنید، «مغنی ابن قدامه» بزرگترین کتاب حنبلی ها؛ «المبسوط سرخسی»، بزرگترین کتاب فقهی حنفی ها؛ «المجموع نووی»، کتاب بزرگ فقهی شافعی ها؛ «المدونة الکبری مالک بن انس» مفصل ترین کتاب فقهی مالکی ها؛ ببینید که اینها چند مورد فتوا داده اند، استناداً بقول علی (علیه السلام)!؟ حالا امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) پیش کش! قول امام هادی و امام عسکری پیش کش! چند مورد فتوا داده اند استناداً به قول امیرالمؤمنین!؟

جدیداً کتابی در کویت نوشته اند با نام «الموسوعة الکویتیة» که الآن تا جلد 67 از چاپ خارج شده است. در این موسوعه، هیچ مسئله فقهی در تمام مذاهب اربعه اهل سنت نمانده است الّا اینکه در این کتاب آورده اند! شما هر فتوائی که بخواهید، در این کتاب موجود است با آدرس جلد و صفحه کتاب صاحب فتوا. البته اینها یک موسوعه دیگری نیز دارند به نام «موسوعة جمال عبدالناصر»، که البته ارتباطی به شخص «جمال عبدالناصر» ندارد، فقط اسمش را آورده اند. در این کتاب نیز تمام فتاوای فقهای بزرگ اهل سنت، از هر مذهب که باشد را آورده اند.

مثل کتاب «جواهر» که جامعه مدرسین در حال چاپ دارد. در این چاپ جدید، هر فتوائی نقل می کند، از سید مرتضی، شیخ طوسی، و یا شیخ مفید و... در پاورقی آدرس صاحب فتوا را ذکر می کنند. یا مثل کتاب «مفتاح الکرامة» مرحوم سید جواد العاملی، که در نقل اقوال فقهاء، کتاب بی نظیری است. مثلاً وقتی یک فتوائی را نقل می کند، نظر قاضی ابن براج و ابن ابی عقیل نعمانی و ابن جنید اسکافی که از فقهای عصر غیبت صغری هستند، فتاوای اینها را ذکر کرده است تا نظر فقهای عصر خودش.

جناب «سید جواد العاملی»، از اساتید صاحب جواهر است. هر چند صاحب جواهر، خیلی ارادت به استادش ندارد. در بعضی جاها با عبارت «و قال بعض الناس کذا» که اشاره به استادش دارد، مطلبی را نقل می کند که خیلی عبارت جالبی نیست! البته مرحوم سید جواد العاملی، فقیه خوب و توانمندی نیست که بیاید استنباط و استدلال بکند، ما این را قبول داریم؛ ولی ایشان محقق توانمند و متتبع بی نظیر است. نه کم نظیر!

اخیراً حضرت آیة الله مکارم نیز، یک موسوعه در حال نوشتن دارند با نام «فقه المقارن»، که در حال جمع آوری اقوال تمام فقهای شیعه، در کنار اقوال فقهای اهل سنت هستند. مثل کتاب «الفقه علی المذاهب الخمسه» مرحوم «محمد جواد مغنیه» که خداوند روحشان را شاد گرداند و ایشان حق استادی به گردن ما دارند. ایشان این کتاب را در مقابل کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعه» ابن جزری نوشتند.

یک هدیه ناب، به مناسبت «عید غدیر»!

چون ایام غدیر نزدیک است، ما یک هدیه خوب هم به دوستان می دهیم و آن فایلهای پاورپوینت غدیر است. همین امروز من می گویم که این فایلها را در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عج) قرار بدهند که دوستان استفاده کنند. ما در این فایلها، حتی تصویر کتاب ها را نیز آورده ایم که وقتی شما در مسجدی، حسینیه ای، دانشگاهی و... با ویدئو پروژکتور نشان مردم می دهید، تصویر کتاب مورد ادعای شما را هم ببینند که دیگر جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نماند. حتی اگر از اهل سنت، مخاطب شما باشند، شاید با سخنان شما خیلی قانع نشوند، ولی وقتی با چشم خود، تصویر کتاب را ببینند، دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

من دوست دارم که عزیزان ما، طلبه به روز باشند! همان فرمایش امام صادق(سلام الله علیه) که من بارها تکرار کرده ام که حضرت فرمودند:

«الْعَالِمُ‏ بِزَمَانِهِ‏ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس»

کسی که آگاه به زمانه خود باشد، اشتباهات بر او هجوم نمی آورد.

کافی ج1 ص 27 کتاب العقل و الجهل

من معتقدم که شما اگر یک ساعت، برنامه پاورپوینت، که تصویر کتاب را نیز داشته باشد، و مستند و مستدل نیز باشد، و لو اینکه بالای منبر هم نباشد و پشت میز و صندلی باشد، اگر برای مردم بیان بشود، تأثیر گذاری آن، از ساعتها سخنرانی شفاهی بیشتر است. الآن همه امکانات تبلیغی فراهم است و کوتاهی از ماست که در این مسیر، کم کار هستیم.

وقتی این برنامه های اثبات حقانیت مذهبمان، به این صورت ارائه بشود، شیعه ی پای منبر ما، هم اعتقاداتش قوی می شود، و هم اگر روزی با یک سنی و یا وهابی مواجه بشود، توانائی دفاع از مذهب و اعتقادات خود را خواهد داشت. زیرا ماندگاری مطالب در ذهن، به صورت نشان دادن تصویر، به مراتب از سخنرانی و فقط شنیدن صدا، بیشتر است.

کارگاه با برکت «غدیر»!

ما همه ساله، در ایام غدیر، «کارگاه غدیر» را برگزار می کنیم. در این کارگاه، سه روز تمام، با حدود ششصد نفر از طلاب خارج از کشور، از هشتاد، نود کشور دنیا، همراه هستیم و همین فایلهای پاورپوینت را نیز آنجا اجرا می کنیم. روز سوم که برنامه ما تمام می شود، بدون اینکه در این سه روز، ما حرفی از حقانیت مکتب تشیع و بطلان اهل سنت بزنیم، صد نفر، دویست نفر، می آیند و رسماً تشیع خودشان را اعلام می کنند. و وقتی به کشور خودشان بر می گردند، در آنجا مبلغ مذهب شیعه می شوند.

جلسه ای با برکت، با هنرنمایی استاد «حسینی قزوینی»

در این زمینه یک خاطره ای من برای شما نقل کنم که جالب است. یک سال از مدرسه المهدی، به من زنگ زدند و گفتند که دوازده نفر از این طلبه های سنی، درخواست مناظره با شما را دارند. من رفتم و در سالن مدرسه، دستگاه ویدئو پروژکتور را روشن کردم و حدود یک ساعت و نیم، اینها سؤال کردند، و من فقط جواب دادم. هر چه هم می گفتم، تصویر کتاب را هم نشان می دادم. بعد از اتمام جلسه، از این دوازده نفر، یازده نفرشان همانجا تشیع خودشان را اعلام کردند. یعنی همانهائی که آمده بودند با ما مناظره بکنند، خیلی راحت تسلیم شدند.

فقط یک نفر از اینها حرفهای ما را قبول نکرد. اهل کشور تاجیکستان بود، و از وهابی های خیلی بی تربیت هم بود، حتی دو، سه مرتبه توهین رکیکی هم به ما کرد، به طوری که خود سنی ها می خواستند او را بزنند، ولی ما با توجه به توصیه قرآن، که می فرماید:

]وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً[

بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامش و بى تكبر بر زمين راه مى‏روند و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام مى‏گويند (و با بى اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند)

سوره فرقان (25): آیه 63

ما با او به نرمی سخن گفتیم و عصبانی نشدیم و توهین نکردیم. ایشان بعد از سه ماه، رفته بود پیش آیة الله العظمی مکارم شیرازی، گفته بود که من الآن هفت، هشت سال است که در قم هستم، و با خیلی از آخوندها هم بحث کردم، اینها وقتی می آیند به اسم خلفا و صحابه می رسند، یا به صراحت و یا به کنایه، اینها را لعن می کنند و یا فحش می دهند و یا متلک باران می کنند!

ولی من با فلانی ( استاد حسینی قزوینی) که بحث کردم، دیدم وقتی که ایشان به اسم خلفا می رسد، با تعابیر آقای ابوبکر...؛ جناب عمر...؛ سخنان آنها را نقل می کند. لذا من فهمیدم که این آقای قزوینی نه مرض دارد و نه غرض! به همین جهت در این سه ماه رفتم و تحقیق کردم، و یقین کردم که مذهب شیعه حق است، و الآن آمدم اینجا به دست شخص شما شیعه بشوم.

همین آقا، وقتی برگشته بود تاجیکستان، به گفته برخی دوستان ما، هزاران جوان سنی را به مذهب تشیع آورده بود. البته ما به دنبال شیعه کردن سنی ها نیستیم، و وظیفه ما ابلاغ کلام اهل بیت و اتمام حجت با مردم است. حالا نتیجه اش هر چه باشد، ما مسؤلیتی در قبال آن نداریم. ما مکلّف به انجام وظیفه هستیم، نه مکلّف به نتیجه! اساساً نتیجه کار با ما نیست. خداوند متعال به پیغمبر خود می گوید:

]إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِين[‏

تو نمى‏توانى كسى را كه دوست دارى هدايت كنى، ولى خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند، و او از هدايت‏يافتگان آگاهتر است‏.

سوره قصص(28): آیه 56

 

والسلام علیکم و رحمة الله

 



نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 216
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست