responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 16

مهمترین نقطه افتراق تفکر شیعی و تفکر سنی (2)

کد مطلب: ١٠٢٨٧ تاریخ انتشار: ٠٣ آبان ١٣٩٥ - ١٨:٣٢ تعداد بازدید: 573 خارج کلام مقارن » عمومی مهمترین نقطه افتراق تفکر شیعی و تفکر سنی (2)
جلسه دوازدهم 1395/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه دوازدهم  1395/08/02

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله

بحث دیروز ما در رابطه با تقیه به اینجا منتهی شد که این افراد، تقیه شیعه را به عنوان نفاق و خلاف کتاب و سنت تلقی می‌کنند. ما در جلسات گذشته با استفاده از آیات قرآن کریم مشروعیت تقیه را ثابت کردیم، و همچنین از سنت پیغمبر اکرم و صحابه، مشروعیت تقیه را ثابت کردیم.

ما مقدمتا بحثی را آوردیم که بعضی از دوستان خیلی اصرار داشتند که به صورت عمیق بحث شود. دیروز عرض شد تفاوت نگاه شیعه و اهل سنت و عمده میز میان این دو تفکر، روی اهلبیت (علیهم السلام) و صحابه هست.

اگر ما در بحث‌های خود روی این قضیه ترکیز کنیم که بحث«إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»جا بیفتد و«کتاب الله و اصحابی»از دور خارج شود؛ اگر این قضیه باشد، تمام اختلافات شیعه و سنی حل خواهد شد. چرا که تمام مسائل به این نگاه خلاف قرآن کریم و خلاف سنت و خلاف سیره خود صحابه برمی‌گردد! یعنی اینکه بیائیم بگوئیم«کتاب الله و اصحابی»!!

ما دیروز عرض کردیم این آقایان در کنار سنت رسول اکرم بحثی دارند به نام «سنت صحابه» که به صراحت می‌گویند:

«سنة الصحابة -رضی الله عنهم- سنة یعمل علیها ویرجع إلیها، ومن الدلیل علی ذلک أمور»

سنت صحابه چیزی است که ما به او عمل می‌کنیم و در استنباط شرعی به او مراجعه می‌کنیم.

الموافقات، المؤلف: إبراهیم بن موسی بن محمد اللخمی الغرناطی الشهیر بالشاطبی (المتوفی: 790 هـ)، المحقق: أبو عبیدة مشهور بن حسن آل سلمان، الناشر: دار ابن عفان، الطبعة: الطبعة الأولی 1417 هـ/ 1997 م، ج 4، ص 446

این مطلب را «امام شاطبی» متوفای 790 هجری که از فقها و اصولین بنام اهل سنت است، بیان کرده است. آقای «ملأ علی قاری» هم که از علمای بزرگ «احناف» است می‌گوید:

«سنة الصحابة ومن تبعهم»

شرح مسند أبی حنیفة، اسم المؤلف: الملا علی القاری، علی بن سلطان محمد (المتوفی: 1014 هـ)، ج 1، ص 201، حدیث زیارة قبر النبی صلی الله علیه وسلم

ما دیروز مفصلاً عرض کردیم که این افراد در کنار سنت النبی، مورد دیگری به نام «سنة الصحابه» مطرح کرده اند. ولی آیا سنت اهلبیت (علیهم السلام) را هم دارند یا ندارند، مطرح نیست!

تفاوت عجیب میان امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)و «ابوهریره»!

ما اهلبیت (علیهم السلام) را هم خدمت آقایان پیشکش می‌دهیم و می‌گوییم: آیا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) جزو صحابه هست یا نیست؟! شما در کتب فقهی و اصولی و تاریخی و تفسیری خودتان چقدر به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بها دادید؟!

بفرمایید از امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) در «صحاح» چقدر روایت دارید و از افرادی مانند «ابوهریره» چقدر روایت دارید؟! این مطلب را برای ما بیان کنید تا قضیه روشن شود. ما با هم دعوا که نداریم و بحث هم بحث علمی است.

«بخاری» از امیرالمؤمنین مجموعاً 29 روایت نقل کرده است! شما به مقدمه کتاب «فتح الباری شرح صحیح بخاری» اثر «ابن حجر عسقلانی» متوفای 852 مراجعه کنید.

او از صفحه 470 به بعد تمام صحابه‌ای را که در «صحیح بخاری» روایت دارند، به ترتیب حروف الفبا آورده است. زمانی که در «ع» به نام امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)) می‌رسد، می‌گوید: بخاری در مجموع از علی 29 روایت دارد!! ولی به «ابوهریره» که می‌رسد می‌گوید: حدود 246 یا 247 روایت وجود دارد!!

آقای «ابن حزم» کتابی دارد که آمار تمام روایات صحابه را بیان کرده است. به عنوان مثال او بیان می‌کند که از «ابن عباس» حدود 2800 روایت وارد شده است. از «عایشه» حدود 2200 روایت نقل شده است.

وی زمانی که به «ابوهریره» می‌رسد، می‌گوید: ما در جوامع روایی 5700 روایت از «ابوهریره» داریم. ولی از امیرالمؤمنین 570 روایت داریم. یعنی تعداد روایاتی که از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل شده است، یک دهم روایاتی است که از «ابوهریره» نقل شده است!

ما بارها گفتیم که «محمود ابوریه» از علمای بزرگ دانشگاه الأزهر مصر است، ایشان می‌گوید: «ابوهریره» بعد از فتح خیبر در سال ششم هجری مسلمان شده است. او هجده ماه در مدینه در خدمت پیغمبر اکرم بود و بعد از هجده ماه هم از طرف پیغمبر اکرم به بحرین رفت و بعد از وفات پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به مدینه بازگشت. او تنها 18 ماه با پیغمبر اکرم بوده است و از او 5700 روایت نقل شده است!!

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از ابتدای طفولیت تا آخرین لحظه عمر نبی گرامی اسلام با آن بزرگوار بوده است و در تمام سفرها به غیر از جنگ تبوک با پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است.

آن بزرگوار هر صبح و شام با پیغمبر اکرم دیدار داشته است ولی در مجموع 570 روایت از آن بزرگوار نقل شده است! اگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) روزی یک روایت هم از پیغمبر اکرم شنیده باشد، ما باید دوازده هزار روایت از امیرالمؤمنین داشته باشیم!!

ما سنت صحابه را قبول کردیم. اهلبیت (علیهم السلام) را هم کنار گذاشتیم و دور آن بزرگواران را خط کشیدیم. ولی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) ، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) از صحابه هستند. شما بفرمایید ببیینم طبق سنت الصحابه از امیرالمؤمنین چقدر روایت داریم؟! امیرالمؤمنین هم از صحابه هستند!

تفاوت عجیب میان حضرت زهرا(سلام الله علیها)و «عایشه»!

شما بفرمایید که از «ابوهریره» و عایشه چقدر روایت داریم و از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چقدر روایت داریم!! حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم صحابی هستند!

در مجموع کتب روایی اهل سنت از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) طبق آماری که «ابن حزم أندلسی» در کتابش با نام «اسماء الصحابه و ما روی عنهم من الأحادیث» داده است، مجموعاً از حضرت زهرا (سلام الله علیها) در کتب روایی اهل سنت 18 روایت نقل شده است!!

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که از ابتدای طفولیت با رسول گرامی اسلام بوده است. بنا به نقل آقایان اهل سنت زمانی که حضرت فاطمه زهرا ازدواج کردند، 16 یا 17 ساله بوده است و در 26 سالگی از دنیا رفته است.

ما بر مبنای خود آقایان اهل سنت قضاوت می‌کنیم و این به معنای این است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 25 سال با پیغمبر اکرم بوده است. آن بزرگوار در مکه و مدینه با پیغمبر بوده است و طبق نص صریح روایات آقایان اهل سنت، پیغمبر اکرم هرروز هم صبحانه را در منزل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میل می‌فرمودند.

از آن بزرگوار که 25 سال با پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بوده‌اند 18 روایت نقل شده است، اما از عایشه که پیغمبر سال دوم هجری با او ازدواج کرده و سال 11 هم از دنیا رفته؛ یعنی 8 سال با پیغمبر اکرم زندگی کرده است، 2200 روایت نقل شده است!!

پیغمبر اکرم 9 همسر داشتند؛ از میان 9 شب تنها یک شب با عایشه بوده است که در مجموع یک سال با پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است؛ اما 2280 روایت از عایشه نقل شده است!

چطور شد که از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که طبق روایات شیعه 18 سال و طبق روایات اهل سنت 26 سال رسول گرامی اسلام را درک کرده‌اند، تنها 18 روایت نقل شده است؟!

دوستان توجه داشته باشند که ما یک مرتبه می‌خواهیم بر فراز منبر یا در شبکه‌های ماهواره‌ای، توهین و اهانت کنیم که این نتیجه معکوس خواهد داشت؛ من در عمرم که چندین بار با آیت الله العظمی سیستانی دیدار داشتم، ندیدم ایشان نسبت به کسی تعبیر زشتی به کار ببرند.

اما دو هفته قبل از محرم که خدمت ایشان بودم، دو یا سه مرتبه «اللهیاری» و «یاسر الحبیب» را به نام خطاب کردند و گفتند: این احمق فتنه ایجاد می‌کند!

نمی‌دانم فیلم «اسپایکر» را مشاهده کردید یا نه؛ داعش در یک روز 1700 نفر از شیعیان را در موصل در دانشکده افسری قتل عام کردند. این افراد را کنار استخری می آورند و تیر خلاصی می‌زنند و می‌گویند:"هذا انتقام عایشة فی النار!" این انتقام فحشی است که «یاسر الحبیب» به عایشه داده است.

ما یک مرتبه می‌خواهیم با این افراد مخالف خودمان به این صورت برخورد کنیم یعنی فحش بدهیم و اهانت بکنیم. که قطعاً درست نیست، اما یک مرتبه ما می‌گوییم: سنت الصحابه را کامل قبول کردیم.

سنت الصحابه را در ردیف سنت النبی قرار دادیم؛ حال شما بفرمایید که از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چقدر روایت آوردید؟! شما ببینید که از امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) در «صحیح بخاری» حتی یک روایت هم نقل نشده است!!

آن بزرگواران هم صحابه پیغمبر اکرم بودند. شاید بعضی از افراد بگویند: "این بزرگواران کوچک بودند و روایتی از پیغمبر اکرم نشنیدند"؛ حال آنکه این حرف خلاف است.

ما روایاتی داریم مبنی بر اینکه امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) به مسجد می‌رفتند و پای صحبت رسول گرامی اسلام می‌نشستند و زمانی که به منزل برمی‌گشتند، تمام روایاتی که از نبی گرامی اسلام شنیده بودند را برای حضرت زهرا نقل می‌کردند.

بر فرض این حرف را هم کنار بگذاریم. «عبدالله بن زبیر» از نظر سنی با امام حسن (علیه السلام) 5 ماه فاصله دارد. شما مشاهده کنید که چقدر از «عبدالله بن زبیر» روایت از قول پیغمبر اکرم بیان شده است و مشاهده کنید چقدر از امام حسن و امام حسین روایت وارد شده است!!

ما با هم دعوا که نداریم، بلکه یک بحث علمی و منطقی هست. بنابراین این آقایان زمانی که می‌آیند و سنت الصحابه و سنت النبی را کنار هم می‌گذارند، ما در همین‌جا می‌گوییم: این سنت الصحابه‌ای که شما اعلام می‌فرمایید، آیا به سنت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) هم عمل کرده اید یا نه؟!

«ابن تیمیه» که به صراحت می‌گوید: اصلاً بزرگان و تابعین و اتباع تابعین حتی در یک مورد هم به روایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عمل نکردند؛ بلکه برعکس می‌گوید: اکثر صحابه دشمن علی بن أبی طالب بودند، او را سب می‌کردند و بغض او را داشتند!!

سؤال:در کتب ما چقدر از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایت نقل شده است؟!

پاسخ:اخیراً انتشارات «دلیل ما» کتابی به نام «موسوعة فاطمة الزهرا» در 25 جلد چاپ کرده است که هر جلد آن هم 600 یا 700 صفحه دارد. این کتاب الآن در کتابخانه منزل موجود است و زمانی که من نام حضرت فاطمه زهرا را می‌بینم، لذت می‌برم.

بیست و پنج جلد کتاب در مورد حیات فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، روایات آن بزرگوار و تمام آنچه که مربوط به آن بزرگوار است در این مجلدات مطرح شده است.

سؤال:از «عبدالله بن زبیر» چقدر روایت نقل شده است؟!

پاسخ:حدود 500 روایت نقل شده است.

سؤال:آیا جریان حذف روایات و منع نوشتن حدیث در صدر اسلام؛ باعث نشد که از امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) روایاتی باقی نماند؟!

پاسخ:زمانی که معاویه - که 18 سال با پیغمبر اکرم جنگیده است - روی کار آمد، چنین اتفاقی افتاد. بنی امیه 13 سال در مکه و 5 سال در مدینه با پیغمبر اکرم جنگیدند و در سال هشتم هجری در جریان فتح مکه مسلمان شدند.

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نامه شانزدهم نهج البلاغه قسم شدید و غلیظ می‌خورند و می‌فرمایند:

«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْر»

قسم به خداوند آفریننده هستی و شکافنده حبه معاویه و دیگران مسلمان نشدند، بلکه تظاهر به اسلام کردند و کفر خود را مخفی کردند.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 374، خ 16

اهل سنت هم همانند این عبارت را دارند که در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد اول صفحه 113 نقل شده است. «عمار» می‌گوید: معاویه و افراد او مسلمان نشدند، بلکه تظاهر به اسلام کردند و کفر خود را مخفی کردند!

این افراد زمانی که روی کار آمدند، شروع به مبارزه با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کردند. از سال 41 یا 42 هجری که با امام حسن (علیه السلام) صلح کردند، سَبّ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در منابر بدعت‌گذاری کردند.

این عبارت در کتاب «صحیح مسلم» موجود است که معاویه به صراحت خطاب به «سعد بن أبی وقاص» می‌گوید: چرا به علی بن أبی طالب فحش نمی‌دهی و ناسزا نمی‌دهی؟! انگار او گناه کبیره‌ای مرتکب شده است که این‌طور مورد عتاب و خطاب معاویه قرار می‌گیرد!

و یا به تعبیر «زمخشری» در طول 80 سال بالای 70 هزار منبر به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ناسزا می‌گفتند. مگر می‌شود بالای منابر در تمام کشور اسلامی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ناسزا بگویند و از طرف دیگر مردم از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) روایت نقل کنند و به روایت آن بزرگوار عمل کنند و یا از امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) روایت نقل کنند؟!

معاویه در قنوت خود امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، امام حسن؛ امام حسین (علیهم السلام)، «مالک اشتر» و «ابن عباس» را لعنت می‌کرد. تصویر تمام این روایات موجود است که الآن نمی‌خواهم آن را بیان کنم.

دوستان توجه داشته باشند که ما دعوا نداریم. ما می گوئیم که باید حقیقت روشن شود. یک مرتبه ما می‌خواهیم جنگ کنیم و مردم را بر علیه اهل سنت بسیج کنیم، این کاری نادرست است؛ اما یک مرتبه به تعبیر مقام معظم رهبری می‌خواهیم بصیرت افزایی کنیم. این که مشکلی ندارد!

ما می‌گوییم: شما که سنت صحابه را قبول دارید، بفرمایید که آیا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم جزو صحابی بودند یا نبودند؟! اینکه پیغمبر اکرم فرمود:

«من سب أصحابی فعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین»

فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دارالنشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 1، ص 52

آیا این روایت را در مورد معاویه هم قائل هستید یانه؟! به ما بگویید. این تعبیر «ابن تیمیه» است که باید آدرس این روایت را حفظ کنید، زیرا در خیلی از مواقع به دردتان می‌خورد. در جلد هفتم صفحه 137 این کتاب وارد شده است:

«فَإِنَّ کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یبْغِضُونَهُ وَیسُبُّونَهُ وَیقَاتِلُونَهُ »

بسیاری از صحابه و تابعین بغض امیرالمؤمنین را در دل داشتند، آن‌ها سب علی می‌کردند و با او می‌جنگیدند.

منهاج السنة النبویة؛ المؤلف: تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم ابن تیمیة الحرانی الحنبلی الدمشقی (المتوفی: 728 هـ)، المحقق: محمد رشاد سالم، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، الطبعة: الأولی، 1406 هـ - 1986 م، ج 7، ص 137

ما از عزیزان اهل سنت می‌پرسیم شما که سنت صحابه را قبول دارید، بفرمائید که این کلام«کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یبْغِضُونَهُ»چه معنایی دارد و چه جوابی برای این سخن دارید؟! آیا شما حاضرید سب علی کنید و بغض آن بزرگوار را در دل داشته باشید؟!

آیا این حرف را قبول دارید یا فرمایش رسول گرامی اسلام را که فرمودند: "هرکسی علی را سب کند مرا سب کرده است و هرکسی مرا سب کند خدا را سب کرده است"؛ را قبول دارید؟!

این مباحث به جهت روشنگری است! شاید اگر با سران اهل سنت بحث کنیم، این افراد لجاجت کنند؛ اما امروز جوانان اهل سنت دنبال تحقیق و جستجوی حقیقت هستند.

همین دیروز یکی از دوستان از منطقه زاهدان آمده بود و برای ما مطالبی را نقل می‌کرد. من از او که شیعه شده و از عوام هم هست و در روستا زندگی می‌کند، پرسیدم: "چرا شیعه شدی؟!" او گفت:

"من داشتم یکی از شبکه‌های وهابی به نام «شبکه کلمه» را مشاهده می‌کردم. یکی از بچه شیعه‌ها به نام آقای شریفی داشت با کارشناس وهابی در مورد بحث مهدویت مناظره می‌کرد. ایشان ادله‌ای از کتب ما بر حقانیت شیعه آورد و این کارشناس وهابی نتوانست جواب بدهد. من یقین پیدا کردم که مذهب شیعه برحق است."

"زمانی که آن کارشناس و عالم برجسته که فارغ التحصیل دانشگاه ریاض است، نمی‌تواند جواب او را بدهد قطعاً علمای خود ما که در اینجا هستند هم نمی‌توانند جواب او را بدهند."

بنده خودم قبل از محرم با تعدادی از دوستان واقع در جنوب فارس صحبت تلفنی داشتیم. ایشان گفت: 200 نفر در فلان منطقه دو هفته قبل تشیع خود را اعلام کردند.

ما نمی‌گوییم بحث ما این است که اهل سنت را به مذهب شیعه بکشانیم، بلکه بحث ما بصیرت افزایی است!

ائمه طاهرین (علیهم السلام) هم سفارش کرده‌اند که با دیگران بحث کنید؛ حتی امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: اگر این افراد در بحث قانع نشدند، برای اثبات حقانیت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با این افراد مباهله کنید!

در این زمینه نباید فحش، توهین و اهانت به کار ببرید. ما به همه احترام می‌گذاریم؛ ما به کسی فحش نمی‌دهیم، توهین نمی‌کنیم و فحش و توهین را هم از کبائر می‌دانیم.

بحث بصیرت افزایی باید باشد. در کره زمین شخصی به اندازه مقام معظم رهبری دغدغه وحدت ندارند. ایشان گفتند: "اگر کسی به نمادها و مقدسات اهل سنت توهین کند، من خودم شخصاً با او برخورد می‌کنم!"

شما به صحبت‌های ایشان در روز عید غدیر امسال مراجعه کنید و ببینید بحث ایشان چه بوده است! ایشان به صراحت می‌گوید: "مذهب شیعه مذهب حق است، ما در قرآن کریم و سنت قطعی، دلایلی قاطع و محکم بر حقانیت مذهب شیعه داریم."

در غدیر یکی دو سال پیش فرمودند: "من توصیه می‌کنم اهل سنت کتاب «علامه امینی» و کتب «مرحوم شرف الدین» را مطالعه کنند." لذا بحث‌های علمی باید باشد؛ اما عرض کردیم بحث علمی از فحش و ناسزا جداست!

جایگاه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)در میان صحابه پیغمبر اکرم!

شما مشاهده می کنید که علمای اهل سنت از طرفی می‌گویند«کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یبْغِضُونَهُ»و از طرف دیگر در کتاب «مسند» اثر «احمد بن حنبل» جلد 44 با تحقیق «شعیب ارنؤوط» از وهابیت شاخدار و دلباخته «ابن تیمیه» است. روایت از «أم سلمه» از قول رسول الله هست که می‌گوید:

«مَنْ سَبَّ عَلِيًّا، فَقَدْ سَبَّنِي»

هرکسی علی را سب کند، مرا سب کرده است.

در پاورقی هم آورده است:

«إسناده صحيح... ورجال الإسناد ثقات رجال الشيخين... وأخرجه الحاكم 3/121 من طريق يحيى بن أبي بُكير، بهذا الإسناد. وقال: صحيح الإسناد، ووافقه الذهبي»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل (المتوفى: 241هـ)؛ المحقق: شعيب الأرنؤوط - عادل مرشد، وآخرون؛ إشراف: د عبد الله بن عبد المحسن التركي؛ الناشر: مؤسسة الرسالة؛ الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م؛ ج 44، ص 329، ح 26748

الآن با وجود همین روایت، سنت الصحابه با سنت النبی در تعارض است! ای جوان سنی و ای جوان وهابی که فریب شیاطین را خورده‌اید! ما از شما سؤالی دوستانه داریم، اصلاً ما سؤال نمی‌کنیم. اگر یک جوان سنی و یک بچه از شما سؤال کند که از طرفی «ابن تیمیه» می‌گوید:«کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یبْغِضُونَهُ»و از طرف دیگر روایتی با سند صحیح از پیغمبر اکرم وجود دارد که می‌فرمایند:«من سب علیا فقد سبنی»!! این روایت سنت النبی هست یا نیست؟!

جالب این است که «ابن تیمیه» می‌گوید: اگر روایت صحیحی از پیغمبر اکرم به کسی برسد و انکار کند، کافر است!! و این خیلی جالب است.

ما یک مرتبه در مورد حدیث متواتر می‌گوییم:«من أنکر المتواتر فقد کفر»؛آن بحثش جداست؛ ولی این آقا می‌گوید: اگر روایتی از پیغمبر اکرم به کسی برسد و او آن را انکار کند، کافر است!!

«ابن تیمیه» یک مرتبه می‌گوید:

«مَنْ أَنْکرَ مَا ثَبَتَ بِالتَّوَاتُرِ وَالْإِجْمَاعِ فَهُوَ کافِرٌ»

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 1، ص 109

اما در کتاب «مجموعة الرسائل» خودش می‌گوید:

«من بلغته دعوة النبی صلی الله علیه وسلم فلم یؤمن فهو کافر لا یقبل منه الاعتذار بالاجتهاد لظهور أدلة الرسالة وأعلام النبوة»

اگر سخن پیغمبر اکرم به کسی برسد و او آن را انکار کند، کافر است. اگر اجتهاد کند هم اجتهاد از او قبول نیست.

مجموعة الرسائل والمسائل لابن تیمیة، المؤلف: تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی (المتوفی: 728 هـ)، علق علیه: السید محمد رشید رضا، الناشر: لجنة التراث العربی، ج 3، ص 15

این روایت فکر جوان سنی و وهابی را خراب می‌کند. ما می‌گوییم: چرا «طلحه» و «زبیر» با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) جنگیدند؟! او می‌گوید: اجتهاد کردند!! می پرسیم که آیا اجتهاد از قرآن کردند یا اجتهاد از سنت النبی؟! از کدام آیه اجتهاد کردند که باید با امیرالمؤمنین بجنگند؟!

اگر ادعا می‌کنید که از سنت النبی اجتهاد کردند، ما خلاف آن را داریم. ما شاید حدود 30 روایت داریم که رسول اکرم امر به قتال ناکثین و قاسطین و مارقین داده است!

ما می‌پرسیم: چرا معاویه جنگید؟! آن‌ها می‌گویند: اجتهاد کرده است!! می پرسیم مگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نفرمودند:

«عَلِی مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی‌»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 134، ح 4628

معاویه از چه چیزی اجتهاد کرده است که با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) جنگیده است؟! «طلحه» و «زبیر» از چه چیزی اجتهاد کرده است؟!

این عبارت«عَلِی مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْض»سنت پیغمبر اکرم است. «ابن تیمیه» هم می‌گوید: اگر سنت پیغمبر اکرم به کسی برسد و او ایمان نیاورد، کافر است و اجتهاد او هم پذیرفته نیست!

حال ما سؤال می‌پرسیم: «ابن تیمیه» که می‌گوید:«کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یبْغِضُونَهُ»آیا این افراد اجتهاد کردند که به اینجا رسیدند تا بغض علی را داشته باشند، یا نه از روی عداوت بوده است؟!

همچنین در کتاب «صحیح مسلم» هم این روایت وارد شده است که می‌گوید:

«لَا یحِبَّنِی إلا مُؤْمِنٌ ولا یبْغِضَنِی إلا مُنَافِقٌ»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 86، ح 78

بنابراین نتیجه می‌گیریم که این آقایان در بحثی که ما شروع کردیم، در رابطه با تقیه می‌گویند: سنت الصحابه بر تقیه بوده است که سنت الصحابه را هم در کنار سنت النبی آورده‌اند. و مهم‌تر از آن اینکه این افراد سنت تابعین را هم به آن اضافه کردند.

به این مطلب هم توجه کنید که «ابن قدامه مقدسی» از فقهای به نام «حنابله» است. ما دیروز هم گفتیم که کتاب «المغنی» ایشان همانند کتاب «جواهر» ماست. این کتاب حدود 28 جلد است با چاپ‌های قدیمی که اگر همانند جواهر بخواهد چاپ شود، شاید بالای 80 جلد شود. ایشان می‌گوید:

«مراسیل اصحاب النبی مقبولة عند الجمهور»

یعنی حتی اگر صحابه از پیغمبر اکرم هم روایت نقل نکنند و از خودشان نظر بدهند و سند آن را هم ذکر نکنند و«سمعت عن النبی»نگویند، مرسلات صحابه هم برای ما حجت است.

در کتاب «روضة الناظر» نقل کرده است که:

«مراسیل اصحاب النبی مقبولة عند الجمهور»

روضة الناظر وجنة المناظر، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن قدامة المقدسی أبو محمد، دار النشر: جامعة الإمام محمد بن سعود - الریاض - 1399، الطبعة: الثانیة، تحقیق: د. عبد العزیز عبد الرحمن السعید، ج 1، ص 125، باب مراسیل الصحابة

«ابن صلاح» نیز در کتاب «علوم الحدیث» به صراحت می‌گوید: ما مراسیل صحابه را حجت می‌دانیم. حتی افرادی همانند «ابن عباس» که موقع رحلت پیغمبر اکرم صغیرالسن بودند هم برای ما حجت است. اگر یک صحابه را هم نمی‌شناسیم، به مرسلات او ضرر نمی‌زند. زیرا:

«لِأَنَّ الصَّحَابَةَ کلَّهُمْ عُدُولٌ»

معرفة أنواع علوم الحدیث، المؤلف: عثمان بن عبد الرحمن، أبوعمرو، تقی الدین المعروف بابن الصلاح (المتوفی: 643 هـ)، المحقق: نور الدین عتر، الناشر: دار الفکر- سوریا، دار الفکر المعاصر – بیروت، سنة النشر: 1406ه، ص 56

مصیبت ما اینجاست که می‌گوید:«الصَّحَابَةَ کلَّهُمْ عُدُولٌ»، اما زمانی که به امیرالمؤمنین می‌رسیم، می‌گویند: نه؛ علی استحقاق سب و قتال داشته است!!

همچنین «علامه امینی» در کتاب «الغدیر» تعبیری دارند که خیلی تعبیر جانسوزی است. او می‌گوید: فرض می گیریم که علی بن أبی طالب داماد پیغمبر اکرم نبود، فاتح تمام جنگ‌ها نبود، اولین مسلمان هم نبود؛ صحابی هم نبود، آیا مسلمان بود یا نبود؟!

در کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» وارد شده است:

«سِبَابِ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»

فحش دادن مسلمان فسق است. و اگر کسی به جنگ مسلمانی برود کافر است.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 81، ح 28

آیا شما حاضرید به فسق کسانی که به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فحش دادند، شهادت بدهید و به روایات آنان عمل نکنید؟!

نکته آخری که باید خدمت دوستان مطرح کنیم این است که برنامه امسال ما به این صورت است که عزیزانی که مرتب می‌آیند، ما هر ماه یک خودآزمایی خواهیم داشت. ما در سال گذشته از همین دوستان خودمان 4 نفر در «شبکه جهانی ولایت» و «مؤسسه حضرت ولی عصر» در حوزه پاسخگویی به شبهات مشغول شدند که نتیجه همین بحث‌های سر کلاس است.

ما در روزهای چهارشنبه کارگاه داریم؛ البته کارگاه برای دوستانی که در سال گذشته بودند، جداست. کسانی که امسال وارد بحث‌های ما می‌شوند، ما در روزهای چهارشنبه کارگاهی داریم که اصلاً روش پاسخگویی به شبهات، مناظره و مبادی و مقدمات را بیان می‌کنیم.

ما خیلی زیاد دنبال سیاهی لشکر نیستیم. به تعبیر آیت الله العظمی گلپایگانی که گفته بودند: "نصاب درس ما یک نفر است"؛ یک نفر هم باشد و این یک نفر فردا بیاید در حوزه دفاع از اهلبیت و پاسخگویی به شبهات یا در حوزه مناظره فعالیت کند، در فضای مجازی یا سایبری بتواند از اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) دفاع کند برای ما کافی است.

این روش بهتر از زمانی است که ده هزار طلبه سر کلاس درس حاضر شود و آخر سال هم ندانیم که این افراد از مباحث استفاده کردند یا نه!!

تمام مباحث ما از طریق دوستان پیاده می‌شود و در کمتر از 24 ساعت روی سایت گذاشته می‌شود. اگر دوستان فردا به سایت مراجعه کنند، در بخش «خارج فقه مقارن» مباحث امروز ما موجود است. الآن هم جزوه دادن از مد رفته است، در حال حاضر همه کامپیوتر دارند و راحت می‌توانند فایل را از اینترنت بگیرند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست