responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 116

لزوم پاسخگویی روشمند به شبهات (27)

کد مطلب: ١١٧٠٢ تاریخ انتشار: ٠٧ دي ١٣٩٦ - ١٨:٠٩ تعداد بازدید: 151 خارج کلام مقارن » عمومی لزوم پاسخگویی روشمند به شبهات (27)
جلسه بیست و هشتم 96/09/21



لينک دانلود

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

جلسه بیست و هشتم 96/09/21

لزوم پاسخگویی روشمند به شبهات (27) – شایستگی های لازم یک پاسخگو به شبهات (13)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله.

بحث ما در رابطه با شرایط و اهلیت کسی است که می‌خواهد در حوزه پاسخگویی به شبهات یا در مناظرات حضور داشته باشد ما در روزهای گذشته عرض کردیم یکی از شرایط ورود به این حوزه آگاهی از مبانی اعتقادی شیعه است یکی از عزیزان بحث ما که البته من این عزیز را نمی‌شناسم به من پیام داده بود من دیشب شبکه کلمه رفته بودم در آن‌جا در مورد مباهله بحث کردیم گفتم مباهله بعد از نزول آیه

(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ)

سوره مائدة(5):آیه 3

بوده و نتوانستم در بحث موفق شوم.

ما بارها گفتیم کسی که مبانی شیعه دستش نیست وقتی که در یک شبکه جهانی می‌رود که میلیون‌ها نفر از معاندین و مخالفین شیعه در آن‌جا هستند و همین‌طوری بی گدار به آب می‌زند نتیجه‌اش همین است .

ما همیشه داد می‌زنیم و می‌گوییم اقا کسی که می‌خواهد در این کارها برود باید یک اولیات و ضروریاتی از مبانی فکری شیعه را داشته باشد یا حداقل می‌خواهد در رابطه با مباهله برود بحث کند در اینترنت سرچ بزند که روز مباهله چه روزی بود واقعه‌ی مباهله چه بود؟

امروزه اینترنت بهترین وسیله برای ما است که از مسائل آگاهی پیدا بکنیم متأسفانه بعضی از بزرگواران دقت نمی‌کنند در یک موضوعی هم که انسان می‌رود آن‌ها سوالات مختلف می‌پرسند آن‌ها دوره دیدند آن‌ها سال‌ها زحمت کشیدند.

آن‌جا تمام شیطنت‌ها را برای این‌ها آموزش داده‌اند از نظر مغالطه و پیچاندن شاید بتوان گفت حرف اول را می‌زند طوری است که تمام آن ریزه کاریهای فرار از موضوع و پیچاندن طرف و سوال پیچ کردن طرف و هُوْ کردن طرف را بلد است

یعنی تمام این چیزهای را که ما این‌جا داریم برای شما توضیح می‌دهیم شما اگر یک هفته شبکه کلمه را ببینید یقین می‌کنید که تمام این موارد را این آقایان دارند پیاده و عمل می‌کنند

ما از دوستان تقاضا داریم حداقل شبکه کلمه را یکی دو هفته نگاه کنید و ببینید که این‌ها چه کار دارند می‌کنند همان روشی‌ را که این‌ها برای نشر شبهات علیه شیعه و تضعیف روحیات بچه‌های شیعه دارند ما بیاییم همین روش را در مباحث شیعه پیاده بکنیم

به هر صورت دیروز هم اشاره شد به این‌که یکی از شرایط پاسخگویی به شبهات و شرکت در مناظره اطلاعات کافی از فرهنگ شیعه و مبانی اعتقادی شیعه است و آگاهی از قضایایی که در اطراف ما اتفاق می‌افتد

امام صادق سلام الله علیه می‌فرماید

الْعَالِمُ بِزَمَانِهِلَاتَهْجُمُ‏عَلَيْهِ‏اللَّوَابِس‏»

كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص27، 8جلدی، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

کسیکه آگاه به زمان باشد شبهات بر او بی تأثیر است.

آگاه به زمان فقط مسائل سیاسی نیست ما ببینیم امروز در جهان معاصر در فضای ماهواره و در فضای مجازی و در فضای سایبری و غیره چه اتفاقاتی دارد می‌افتد و چه شبهاتی دارند علیه ما و علیه ما جوان‌های ما دارند مطرح می‌کنند

«عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِي يَلِي‏ إِبْلِيسُ‏وَ عَفَارِيتُه‏»

علمای شیعه ما پاسداران مرزهای ما هستند

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط – بيروت)، ج2، ص5، ، دار إحياء التراث العربي – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

اگر یک پاسدار و یک مرزبان اصلا اسلحه گرفتن و کار با اسلحه را بلد نباشد این در اولین وهله‌ای که سربازان دشمن می‌آیند تا این آقا خودش را حرکت بدهد نابود شده است به قول این بزرگوار که می‌گوید من ضایع شدم

لذا ما باید یک مقداری دقت کنیم هم فرمایشاتی که از ائمه علیهم السلام است این‌ها را جدی بگیریم و هم این نکاتی که دارد اشاره می‌شود این‌ها را یک مقداری خوب دقت کنیم.

مسئله سوم بحث روش‌های قانع کردن طرف مقابل است که انسان ببیند آن روشهایی که ائمه علیهم السلام داشتند یا در سیره انبیاء بوده را یاد بگیریم و من بارها به دوستان عرض کردم یکی از مباحثی که ضرورت دارد ما مطالعه و مباحثه کنیم همین کتاب المناظرات فی الامامة اقای عبدالله حسن از علمای عراق است

ایشان تمام مناظراتی که توسط ائمه علیهم السلام و اصحاب ائمه و علما بوده همه را جمع کردهاست یعنی سال‌ها این بنده خدا زحمت کشیده الحق و الانصاف تلاش کرده تمام این بحث هایی که در تاریخ اتفاق افتاده حتی بعضی از مناظراتی که در مکه و مدینه توسط بعضی از روحانیون کاروان‌ها اتفاق افتاده این‌ها را هم در این کتابش ذکر کرده است

اگر ما بیاییم حداقل همین کتاب را مطالعه و مباحثه کنیم که در اینترنت هم وجود دارد و در نرم افزار مکتبه اهل‌بیت هم هست ما وقت بگذاریم روزی نیم ساعت و نه بیشتر. روزی نیم ساعت اگر مطالعه کنیم در یک ماه 15 ساعت می‌شود ما باید مطالعه و یاد داشت برداری کنیم ببینیم ائمه علیهم السلام در بحث‌ها و مناظرات‌شان برای اقناع طرف مقابل از چه روش و اسلوبی استفاده می‌کردند.

ما این‌ها را حفظ کنیم یاداشت کنیم باهمدیگر مباحثه کنیم و این‌ها را به صورت ملکه برای خودمان در بیاوریم موفقیت بیشتری خواهیم داشت

اگر ما بخواهیم در این حوزه ها کار کنیم بایدبینیم که انبیاء علیهم السلاماز چه روش‌های استفاده می‌کردند و از چه اسلوبی و از چه ظرفیت‌هایی برای اقناع طرف مقابل بهره می‌بردند و ما هم بیاییم همین روش را در عصر خودمان در فضای مجازی و غیره استفاده کنیم

پرسش:

یک مطلبی که خیلی روی آن در مناظرات تأکید می‌کنند مسئله پاسخ‌های نقضی است که مقدم بر پاسخ‌های حلی است در مناظره بهتر جواب می‌دهد مرحله پاسخ‌های نقضی هم یک دقت‌ و تفحص خاصی است مثلا در قسمت از تاریخ نوشته یک پاورقی در یک کتاب 30 جلدی است از آن یک پاسخ نقضی در می‌آورند

روش‌ رسیدن به این پاسخ‌های نقضی چطور است؟ مثلا طرف باید کتاب 20 جلدی را از اول تا آخرش بخواند یا نه یک راه خاصی دارد؟

پاسخ:

در پاسخ‌های نقضی اگر ما بیاییم ادله‌ای که برای ابطال عقاید مخالفین در کتاب‌های کلامی ما آمده است مثلا الغدیر را ملاحظه بکنید لازم نیست کتاب 20 جلدی را بخوانیم همین کتاب مرحوم شرف الدین المراجعات ایشان جواب‌های نقضی زیاد دارد

ما این‌ها را بیاوریم در یک دفتری و در یک فایلی این‌ها را جمع کنیم یعنی ما حداقل 200 – 300 تا جواب‌های نقضی همیشه دم دست‌مان باشد و همچنین کتاب معالم المدرستین می‌آید دو تا مکتب را مقایسه می‌کند وقتی که در مکتب سقیفه می‌رود همه این‌ها جواب‌های نقضی است این‌ها کاملا واضح و روشن است

من به دوستان توصیه می‌کنم

(وَأَنْ لَيسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى)

سوره نجم(53): آیه39

در جایی که ما تلاش می‌کنیم نتیجه‌اش را می‌گیریم نه این‌که از تلاش دیگران بخواهیم استفاده کنیم و یا اگر دوستان بتوانند سایت ولیعصر را ملاحظه کنند ما در تمام مقالاتی که در این سایت داریم تلاش کردیم در هر پاسخی که به شبهات وهابیت و یا اهل‌سنت می‌دهیم از جواب نقضی هم استفاده کنیم.

شاید کمتر مقاله‌ای شما ببینید یا کمتر پاسخی ما در سایت موسسه تحقیقاتی ولیعصر داشته باشیم که جواب نقضی نداشته باشد این‌ها باید جمع بشود و موضوع بندی بشود و وقتی ما با طرف مقابل بحث می‌کنیم ببینیم موضوع چه است فهرستی هم برای این فایل‌مان داشته باشیم کامپیوتر هم جلوی‌مان باشد یا روی گوشی‌مان بریزیم.

الان همین وردی که در گوشی‌های موبایل اندروید است وقتی که شما از فهرست کلیک می‌کنید سریع روی مطلب می‌رود این‌ها را ما با یک مراجعه کوچک به فهرست موضوعاتی که انتخاب کردیم خیلی راحت می‌توانیم به هدف‌مان برسیم من چند نمونه‌ای از مناظرات انبیاء را این‌جا به عنوان نمونه آوردم.

حضرت ابراهیم علی نبینا وآله وعلیه السلام با نمرود بحث می‌کند می‌آید استدلال می‌کند خدایی که آسمان و زمین را آفریده خدایی که بشر را آفریده ...خدا می‌میراند و زنده می‌کند گفت من هم می‌میرانم و زنده می‌کنم دو نفر را دستور می‌دهد اعدام کنند وقتی برای اعدام می‌خواهند ببرند یکی‌اش را اعدام می‌کنند یکی‌اش را هم از اعدام نجات می‌دهد می‌گوید من او را کشتم و این را هم احیاء کردم پس

)أَنَا أُحْيي وَأُمِيتُ)

سوره بقره (2): آیه 258

یا نه یک کسی که بی‌گناه هم بود می‌گوید این را ببرید بکشید آن شخصی را که پای چوبه دار بردند می‌گوید او را نکشید این را مصداق قرار می‌دهد در برابر

(وَاللَّهُ يحْيي وَيمِيتُ)

سوره آل‌عمران (3): آیه 156

حضرت ابراهیم می‌آید یک جواب خیلی زیبای نقضی می‌دهد می‌گوید

)فَإِنَّ اللَّهَ يأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ)

سوره بقره (2): آیه 258

خدای عالم آفتاب را از مشرق می‌آورد شما راست می‌گویی و اگر قدرت داری از مغرب بیاور

(فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ)

سوره بقره (2): آیه 258

با یک جواب نقضی طرف می‌تواند تار و پود فکری و زیر بنای اعتقادی‌اش را به هم بریزد به این شکل است آفتاب از سمت مشرق می‌آید شما مگر نمی‌گویی من عین قدرت خدا را دارم شما بیا از طرف مغرب بیاور.

یعنی نقض آن‌چه که خدای عالم انجام می‌دهد عرض می‌کنم جواب‌های نقضی تأثیر گذاری‌اش از جواب‌های حلّی بیشتر است بفرمایید حضرت ابراهیم هم از همین روش استفاده می‌کند ایشان برای اتمام حجت برای دیگران اول آن مباحث حلی‌اش را ردیف می‌کند ولی طرف زیر بار جواب‌های حلی نمی‌رود.

در مرحله نهایی به جواب نقضی می‌رسد ولی تجربه‌ای که من دارم چون این وهابی‌ها به نظر من خیلی پست‌تر از نمرود هستند نمرود حداقل

(فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ)

سوره بقره (2): آیه 258

شد ولی اگر به جای نمرود وهابی‌ها بودند چهار تا جواب‌های دیگری به حضرت ابراهیم می‌دادند ولی این دیگر چیزی نتوانست بگوید یا مثلاً حضرت موسی علی نبینا وآله وعلیه السلام می‌آید

(اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى؛ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَينًا)

سوره طه (20): آیات 43/ 44

اولاً با نرمش سخن گفتن است فحش و ناسزا طرف مخالف را نمی‌شود قانع کرد می‌گوید

(قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يا مُوسَى؟ قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى. قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى)

...از گذشته‌ها بگو

سوره طه (20): آیات 49/ 50/ 51

(قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَا يضِلُّ رَبِّي وَلَا ينْسَى)

سوره طه (20): آیه 52

چیزی که بخواهد بیان بکند و قابل اثبات نیست طرف مقابل انکار بخواهد بکند مطرح هم نمی‌کند

(وَيسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي)

سوره اسراء (17): آیه 85

حقیقت روح را پیغمبر اکرم بیاید بگوید چنین و چنان است او می‌گوید روح را به من نشان بده یک دفعه می‌گوید

(قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي)

بعضی از مسائلی که قابل اثبات نیست طرف مقابل می‌آید شما را در بن‌بست قرار می‌دهد یک راه گریزی می‌گذارد که

(قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي)

سوره اسراء (17): آیه 85

(قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَا يضِلُّ رَبِّي وَلَا ينْسَى)

سوره طه (20): آیه 52

یا مثلاً‌ وقتی فرعون به حضرت موسی توهین می کند و می‌خواهد حضرت موسی را ترور شخصیتی بکند با این‌که خدای عالم می‌فرماید

(فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَينًا)

سوره طه (20): آیه 44

در صورتی که طرف مقابل هم در حد مرز خودش قرار بگیرد ولی از حد مرزش بالا رفت و روی ترور شخصیتی رفت ببینید

(فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا مُوسَى مَسْحُورًا)

تو را سحر کردند عقلت را از دست دادی

سوره اسراء (17): آیه 101

یعنی می‌خواهد یک کاری بکند حضرت موسی را در میان مردم تحقیر کند همین حضرت موسیی که بنا است بگوید

(فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَينًا)

سوره طه (20): آیه 44

چه می‌گوید؟

(وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا)

سوره اسراء (17): آیه 102

من تو را ای فرعون تباه شده می بینم

به قول معروف جواب سنگ ، سنگ است(قَوْلاً لینًا)

سوره طه (20): آیه 44

دیگر معنا ندارد، این دارد لجاجت و عناد می‌کند در برابر لجاجت و عناد، آن‌جا دیگر انسان نباید کم بیاورد آن‌چه که او سنگ می‌اندازد و آن‌چه که او دارد ترور شخصیتی می‌کند این هم باید مقابل آن در اختیار او قرار بدهد و او را ترور شخصیتی بکند.

لذا عزیزان اگر همین مناظرات را ملاحظه بکنند خیلی از رموز و فنون مناظره به دست آدم می‌آید یعنی این بحث‌های که حضرت موسی با فرعون داشت آیاتش از اول تا آخر شاید بالای 100 آیه باشد در هر سوره‌ای و در هر مناسبتی به یک نوعی آمده است

اگر ما اولین برخوردی که حضرت موسی با فرعون داشته تا آخرین لحظه ای که منجر به غرق شدن فرعون می شود را مورد دقت قرار دهیم، ده ها فن و روش مناظره را به دست خواهیم آورد. این‌ها هم متصل به منبع وحی هستند و آن‌چه را که مطرح می‌کنند حرف خود حضرت موسی نیست حرف حضرت ابراهیم نیست این روش‌ها و این اسلوب و این منهج بر گرفته از سرچشمه وحی است این‌ها را ما برویم دسته‌بندی کنیم در مناظراتی که با این وهابی‌ها، اهل‌سنت و دیگران داریم همین‌ها را ما اعمال کنیمیهودیان به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آْله می گفتند:

(وَقَالُوا لَنْ يدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى)

اگر کسی به بهشت بخواهد برود باید اول یهودی و مسیحی بشود

سوره بقره (2): آیه 111

اگر یهودی و مسیحی نشود بهشت نمی‌تواند برود قرآن چه می‌گوید؟

(قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

سوره بقره (2): آیه 111

این ادعا است دلیل شما چه است؟ می‌‌گوید حرف بدون دلیل، ارزشی ندارد

(وَقَالُوا لَنْ يدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى)

سوره بقره (2): آیه 111

آیه‌ای در تورات دارید؟ آیه‌ای در انجیل دارید؟ سخنی از حضرت موسی و حضرت عیسی دارید بفرمایید به ما نشان بدهید و اگر از آن‌ها حرفی ندارید چون بهشت و جهنم دست خدا است خدا می‌داند چه کسی بهشتی و چه کسی جهنمی است و کسی هم که متصل به منبع وحی است می‌تواند خبر بدهد

(هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ)

دلیل‌تان را برای ما بیاورید

سوره بقره (2): آیه 111

یا آن آیه‌ای که می‌گوید

(فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ(

تورات را بیاورید راست می‌گویید با هم بخوانیم

سوره آل‌عمران (3): آیه 93

ببینیم این حرف‌هایی که شما می‌زنید در این تورات وجود دارد یا نه شما

(تِلْكَ أَمَانِيهُمْ)

سوره بقرة (2): آیه111

این فقط چیزهای است که در ذهن‌تان دارید می‌پرورانید یا مثلاً در رابطه با نصارای نجران قرآن دارد

(فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ)

سوره آل‌عمران (3): آیه 61

حضرت می‌آید با این‌ها محاجه می‌کند استدلال می‌کند دلیل و برهان می‌آورد این‌ها خودشان را به لجاجت می‌زنند زیر بار برهان نمی‌روند در این‌جا دیگر دینی که حق باشد و دینی که منطبق با حقیقت و واقعیت باشد باید یک ابزاری هم داشته باشد برای آخرین لحظه که بتواند طرف را مثل همان قضیه حضرت ابراهیم که می‌گوید

(فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ)

سوره بقره (2): آیه 258

یک چیزی بیاورد که متصل به منبع وحی است.

بگوید استدلال کردیم قبول ندارید احتجاج کردیم زیر بار نرفتید بفرمایید با هم مباهله می‌کنیم، مباهله یک چیزی است که در تمام شرایع بوده و چیزی نیست که فقط مخصوص اسلام باشد در آیین مسیح،‌ یهود، ابراهیم و... هم بوده آن کسانی که متصل به عالم وحی هستند برای موارد ضروری از آن‌جا استفاده می‌کنند.

یا در همان قضیه مناظره آن مرد شامی که خدمت امام صادق سلام الله علیه می‌آید و می‌گوید من آمدم مناظره کنم و همه مناظره می‌کنند نوبت به هشام ابن حکم که می‌رسد ببینید آن‌جا هشام از طرف مقابل چه سوال می‌کند؟

نکته ظریفی است دقت بفرمایید

«مَنْ أَنْظَرُ لِلْخَلْقِ أَ رَبُّهُمْ أَوْ أَنْفُسُهُمْ »

آیا پروردگار مانسبت به بنده‌ها مهربان‌تر است یا خود بنده‌ها صلاح‌شان را می‌دانند؟

« فَهَلْ أَقَامَ لَهُمْ مَنْ يَجْمَعُ‏ لَهُمْ‏ كَلِمَتَهُمْ‏ وَ يُقِيمُ أَوَدَهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِحَقِّهِمْ مِنْ بَاطِلِهِمْ قَالَ هِشَامٌ فِي وَقْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و اله وسلم أَوِ السَّاعَةِ- قَالَ الشَّامِيُّ فِي وَقْتِ رَسُولِ اللَّهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و اله وسلم وَ السَّاعَةِ مَنْ فَقَالَ هِشَامٌ هَذَا الْقَاعِدُ الَّذِي تُشَدُّ إِلَيْهِ الرِّحَال‏»

كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص172، 8جلدی، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

یعنی همین سوالی که هشام از مرد شامی کرده بود نتوانست جواب بدهد مرد شامی از هشام سوال می‌کند می‌گوید دلیل ما بعد از پیغمبر برای رفع اختلاف چه است؟ گفت قرآن،‌ قرآن حجت خدا است وهابی‌ها هم همین را می‌گویند امام، قرآن است همان‌طوری که در قرآن هم دارد آن آیه‌ شریفی که به حضرت موسی امام ما دادیم

(وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا)

سوره حقاف(46): آیه12

می‌گوید همان‌طوری که تورات امام بود الان قرآن امام است

مرد شامی می‌آید می‌بیند چقدر زیبا استدلال می‌کند می‌گوید اگر قرآن امام است باید رفع اختلاف کند می‌گوید بله گفت چطور الان شما و ما هردو قرآن را قبول داریم ولی باهم اختلاف داریم

فبهت

بعد مرد شامی می‌گوید اگر قرآن نیست چه کسی باید رفع اختلاف کند می‌گوید این مردی که این‌جا نشسته است اشاره به آقا امام صادق سلام علیه می‌کند بعد می‌گوید

«وَ يُخْبِرُنَا بِأَخْبَارِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»

این آقایی که متصل به عالم وحی است

مثل من و شما نیست همان‌طوری که قرآن متصل به عالم وحی است این مرد هم قرآن ناطق است متصل به عالم وحی است

« قَالَ الشَّامِيُّ فَكَيْفَ لِي أَنْ أَعْلَمَ ذَلِكَ »

از کجا بدانم ایشان متصل به عالم وحی است

«قَالَ هِشَامٌ سَلْهُ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ الشَّامِيُّ قَطَعْتَ عُذْرِي فَعَلَيَّ السُّؤَالُ»

این که حرف ندارد دلیل قانع کننده است قبول هم دارم بعد به امام صادق علیه السلام رو می‌کند و می‌گوید از کجا من بدانم شما متصل به عالم وحی هستید

« فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا شَامِيُّ أُخْبِرُكَ كَيْفَ كَانَ سَفَرُكَ وَ كَيْفَ كَانَ طَرِيقُكَ كَانَ كَذَا وَ كَذَا...»

امام صادق علیه السلام تمام اتفاقاتی که برای این مرد شامی افتاده بود را یکی، یکی مطرح می‌کند

« فَأَقْبَلَ الشَّامِيُّ يَقُولُ صَدَقْتَ أَسْلَمْتُ لِلَّهِ السَّاعَةَ»

كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص172، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

امام صادق علیه السلام که متصل به عالم وحی است ما که متصل به عالم وحی نیستیم چیزی ائمه علیهم السلام برای ما قرار دادند حضرت می‌فرمایند

«باهلوهم‏في‏علي‏بن أبي طالب‏»

شما در رابطه با امام علی بن ابیطالب سلام الله علیه بیایید مباهله کنید

مفيد، محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص71، 1جلدی، كنگره شيخ مفيد - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1414ق.

این هم معجزه اسلام برای ما است در مواردی که کار به بن بست می‌رسد طرف لجاجت می‌کند ادله‌ای عقلی و نقلی طرف را قانع نمی‌کند شارع مقدس برای من و شما هم همان‌طوری که آقا امام صادق علیه السلام را اینگونه قرار داده که

یخبرهم بأخبار السماء والارض

مشابه این قضیه را الی ما شاء الله در تاریخ در مناظرات و یا در هدایت‌های مردم قرار داده است. این مورد هشام و امام صادق سلام الله علیه نمونه‌اش بوده است برای ما هم یک همچنین موضوعی را قرار داده است

عزیزان این را هم دقت کنید مباهله یک شرایطی دارد سه روز روزه گرفتن، غسل کردن، دعا کردن و امثال این‌ قضایا از شرایط مباهله است این شرایط را اگر رعایت کنیم نتیجه می‌دهد همین‌طوری نیست که بگوییم آقا شما بیایید باهم مباهله کنیم.

اقای آل محسن در عربستان سعودی با یکی از علمای وهابی در بیابان رفتند مباهله کردند هیچ اتفاقی هم نیفتاد.

خدا رحمت کند آیت الله العظمی بهجت را وقتی که شیعیان در شبکه المستقله با وهابی‌ها می‌خواستند مباهله کنند دوستان خدمت آقای بهجت تماس گرفتند و خدمت ایشان رسیدند که بحث مناظره است و این‌ قضیه دارد به مباهله کشیده می‌شود اقای بهجت فرمودند این‌ها قطعا به مباهله نمی‌آیند شما بگویید اگر مباهله خواستند بیایند من تمام شرایط مباهله را برایتان توضیح می‌دهم عمل کنید.

آخر هم این‌ها گفتند مباهله باید در خانه خدا و کنار حجر الاسود باشد در حجر اسماعیل باشد از این حرف‌ها زدند و عاقبت هم نتوانستند برای مباهله حاضر بشوند و این هم برای شکست آن‌ها بوده است.

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته



نام کتاب : خارج کلام مقارن نویسنده : خارج کلام مقارن    جلد : 1  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست