آيا در كتاب كافي ، رواياتي دال بر تحريف وجود دارد ؟

سؤال كننده علي اكبر سليمي

جواب :

اولا : همه روايات اصول كافي صحيح نيست ما مانند اهل تسنن ادعا نمي كنيم كه همه روايات كتاب كافي صحيح است .

ثانيا : بين اصطلاح تحريف در كلام ما وتحريف در لسان مرحوم كليني خلط شده است :

در قرآن داريم كه :

يُحَرِّفُونَ الكَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ( سوره مائده آيه 41)

يعني معني آيه را از آنچيزي كه نشان مي دهد بر مي گردانند . نه اينكه قرآن را تحريف مي كنند.

رواياتي كه در اصول كافي دلالت بر تحريف مي كنند اگر از جهت سندي صحيح باشند به همين روش جواب داده مي شود . مثلا

قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ (فِي عَلِي وَ الْأَئِمَّةِ ) كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسي فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا

اصول الكافي ، ج1ص414 ، بَابٌ فِيهِ نُكَتٌ وَ نُتَفٌ مِنَ التَّنْزِيلِ فِي الْوَلَايةِ .

كلام خداوند متعال كه سزاوار شما نيست كه رسول خدا را آزار دهيد ( در علي وائمه) مانند كساني كه موسي را اذيت نمودند پس خداوند اورا از آنچه مي گفتند مبرا كرد.

در اين روايت جدا از اينكه سندا صحيح است يا نه مي توان پاسخ داد كه :

مقصود از "قول الله عزوجل" در روايت ، آيه قرآن نيست ( چون بسياري از روايات احاديث قدسيه هستند از جانب خدا بر رسولش نازل شده اند اما قرآن نيستند ).

اين روايات هم چنين مطالبي را بيان مي كند. يعني وقتي اين آيه نازل شد بر رسول خدا وحي كرديم كه مقصود علي و ائمه هستند اما اكنون اهل تسنن آن را تحريف معنوي كرده اند . يعني موضوع ديگري را به عنوان شان نزول مطرح كردند.

اعتقاد به تحريف اعتقاد شيعه نيست و در نظر شيعه هيچ جايگاهي ندارد . وحتي بسياري از علماي اهل تسنن به اين مطلب اعتراف كرده اند:

شيخ محمد أبوزهره:

القرآن بإجماع المسلمين هو حجة الإسلام الأولي و هو مصدر له ، و هو سجل شريعته ، و هو الذي يشتمل علي كلها و قد حفظه الله تعلي الي يوم الدين كما وعد سبحانه اذ قال : «انا نحن نزلنا الذكر و إنا له لحافظون» و إن إخواننا الامامية علي اختلاف منازعهم يرونه كما يراه كل مؤمنين .

الامام الصادق ، محمد ابوزهره ، ص296 .

برادران شيعه ما با وجود اختلاف در مذهب با ما قرآن را همانطور مي بينند كه باقي مسلمانان مي بينند

دكتر محمد عبدالله دراز :

و مهما يكن من أمر فإن هذا المصحف هو الوحيد المتداول في العالم الاسلامي ، بما فيه فرق الشيعة ، و منذ ثلاثة عشر قرناً من الزمان

مدخل إلي القرآن الكريم ، ص40_39

هرچه هم كه باشد پس اين قرآن همان قرآن پخش در همه عالم است كه شيعه هم دربين آنهاست (يعني شيعه هم اين قرآن را قبول دارد )ودر مدت 13 قرن

شيخ رحمة الله الهندي :

القرآن المجيد عند جمهور علماء الشيعة الامامية الاثني عشرية محفوظ من التغيير و التبديل، و من قال منهم بوقوع النقصان فيه، فقوله مردود غير مقبول عندهم .

اظهار الحق ، تعليق الدكتور أحمد حجازي ، ص431 .

قرآن مجيد نزد مشهور علماي شيعه از تحريف وتغيير حفظ شده است وكسي كه بگويد كه در قرآن نقصي وارد شده است قول وي قبول نيست

شيخ محمد الغزالي :

سمعت من هؤلاء يقول في مجلس علم : إنّ للشيعة قرآنا آخر يزيد و ينقص عن قرآننال المعروف فقلت له : أين هذا القرآن ؟ و لماذا لم يطّلع الإنس و الجن علي نسخة منه خلال هذا الدهر الطويل ؟ لماذا يساق هذا الافتراء...

دفاع عن العقيدة والشريعة ، ص 253 ، 264 طبع مصر عام 1975 الطبعة الرابعة .

شنيدم از ايشان كه در جلسه علمي مي گفتند شيعه قرآن ديگري دارد كه از قرآن ما مطالبي كمتر وبيشتر دارد .پس گفتم اين قرآن كجاست؟ وچرا هيچ يك از انسانها يا اجنه در اين مدت طولاني يك نسخه از آن را پيدا نكرده است؟ چرا اين تهمت را مي زنيد ؟

و...

واما اگر بنا باشد كه بخاطر ذكر رواياتي با ظاهر تحريف حكم به كفر نويسنده بكنيم ، پس در ابتدا بايد حكم به كفر بخاري مسلم و... و تمامي بزرگان مصنفين اهل تسنن بكنيم. زيرا همه آنها رواياتي را آورده اند كه دال بر تحريف است :

در كتب معتبره اهل تسنن روايت زير را مي بينيم كه صريحا دال بر تحريف است:

عن ابن عباس، قال: قال عمر: إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّدًا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالْحَقِّ وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ فَأَخْشَي إِنْ طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ وَاللَّهِ مَا نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا اللَّهُ وَالرَّجْمُ فِي كِتَابِ اللَّهِ حَقٌّ عَلَي مَنْ زَنَي إِذَا أُحْصِنَ مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ إِذَا قَامَتْ الْبَيِّنَةُ أَوْ كَانَ الْحَبَلُ أَوْ الِاعْتِرَافُ ثُمَّ إِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ

صحيح البخاري،ج8، ص25و 26 و صحيح مسلم، ج5، ص116و مسند احمد، ج1، ص40 و 55. و السنن الدارمي، عبدالله بن بهرام الدارمي ، ج2، ص179و سنن ترمزي، ج2، ص442 و المحلي ، ابن حزم ، ج 11 ، ص 236 .

از ابن عباس نقل شده كه گفت : عمر گفت: خداوند رسول خدا را به حق فرستاد و بر او كتاب را نازل كرد. پس در بين آنچه بر وي نازل شده بود آيه سنگسار بود .پس ما آن را خوانديم فهميدم وبا تمام وجوددرك كرديم.رسول خدا سنگسار كرد.وما هم سنگسار نموديم.پس ترسيدم كه اگر مدتي بر مردم بگذرد كسي بگويد كه قسم به خدا ما اين آيه را در كتاب خدا نمي بينيم .پس به سبب ترك يكي از واجبات الهي به گمراهي بيفتند .و...

الشعراني از بزرگان اهل تسنن نيز مي گويد :

ولولا ما يسبق للقلوب الضعيفة ووضع الحكمة في غير اهلها لبينت جميع ما سقط من مصحف عثمان .

الكبريت الاحمر علي هامش اليواقيت والجواهر ، ص143 .

اگر نبود مشكلاتي كه براي قلبهاي ضعيف پيش مي آيد واگر نبود اينكه علم در غير جايگاهش قرار مي گرفت ، تمامي مواردي را كه از قرآن عثمان كم شده است مطرح مي كردم!!!

آلوسي ، مفسر شهير اهل تسنن نيز بعد از ذكر روايات تحريف مي گويد :

والروايات في هذا الباب اكثر من ان تحصي .

روح المعاني ، ج1 ، ص24 .خ

روايات در اين باب بيشتر از آن است كه شمرده شود.

و فخر الدين الرازي در تفسيرش مي گويد:

نقل في الكتب القديمة ان ابن مسعود كان ينكر كون سورة الفاتحة من القرآن وكان ينكر كون المعوذتين من القرآن .

مفاتيح الغيب ، ج 1 ، ص169 .

در كتابهاي قديمي ديده ام كه: ابن مسعود مي گفت فاتحة الكتاب ( سوره حمد) وسوره فلق وناس از قرآن نيست!!!

پس قبل از اينكه ما جواب بدهيم(كه البته جواب داديم) اهل تسنن بايد جواب دهند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)