responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پرسش و پاسخ نویسنده : پرسش و پاسخ    جلد : 1  صفحه : 323

چرا امامان با اين كه مي دانستند كه چگونه و كي به شهادت مي رسند ، باز به محل شهادت خود مي رفتند؟

کد مطلب: ٥٢١٣ تاریخ انتشار: ٢٢ آذر ١٣٨٦ تعداد بازدید: 7413 پرسش و پاسخ » عقائد شيعه چرا امامان با اين كه مي دانستند كه چگونه و كي به شهادت مي رسند ، باز به محل شهادت خود مي رفتند؟

سؤال كننده : ياسين شوشتري

توضيح سؤالات :

چرا امامان با اينكه مي دانستند كه چگونه وكي به شهادت مي رسند باز به محل شهادت خود مي رفتند؟

چرا خداوند انسان را آفريد؟

چرا انسان بعضي مواقع كه اسم خدا وائمه را مي شنود احساس مي كند كه به آنها ايمان ندارد واين آنها اصلا وجود ندارد ؟ براي جلوگيري ازچنين حالتي بايد چه كار كرد ؟

پاسخ :

سؤال 1 :

چرا امامان با اينكه مي دانستند كه چگونه وكي به شهادت مي رسند باز به محل شهادت خود مي رفتند؟

جواب :

اين كه پيامبران و ائمه عليهم السلام علم غيب داشتند ، از ضروريات مذهب حق است و با دلايل قطعي از كتاب و سنت و عقل قابل اثبات است ؛ از جمله مي دانستند كه كي شهيد مي شوند ، چه كسي آن ها را به شهادت مي رساند و ...

در پاسخ به سؤال شما بايد به اين نكته اساسي توجه كرد كه پيامبران و ائمه عليهم السلام در زندگي اجتماعي خودشان و ظيفه داشتند كه همانند انسان هاي معمولي رفتار كنند و وظيفه نداشتند كه به علم باطني و دانشي كه خداوند به آن ها اعطاء كرده بود ، عمل كنند ؛ مثلاً پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم با اين كه علم غيب داشتند ؛ اما در قضاوت هاي خود در بين مردم به علم غيب عمل نمي كردند ؛ بلكه بر طبق موازين شرعي ، از مردم شاهد و بينه مي خواستند و شاهد و بينه بر طبق ادعاي هر كس بود ، به نفع او رأي مي داد ؛ چنانچه مرحوم كليني رحمت الله عليه در كتاب شريف كافي اين روايت صحيح السند را نقل مي كند :

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَعْدِ وَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ .

الكافي - الشيخ الكليني - ج 7 - ص 414 . تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 6 - ص 229 و ...

من در ميان شما با استناد به شاهد و يمين قضاوت مي كنم . برخي از شما دراثبات ادعاي خود از ديگري زيرك تر است ؛ پس هر كدام از شما اگر از مال برادرش چيزي رابه سود او گرفتم و به او دادم [ در حالي كه خود شما مي دانيد كه مال شما نيست ] آن مال همانند پاره اي از آتش است .

مقصود اين است كه من وظيفه ندارم بر طبق علم باطني خودم كه خداوند به من داده است ، در ميان شما قضاوت كنم ، من بر طبق بينه ، شاهد و يمين قضاوت مي كنم و هر كس بر ادعاي خويش دليلي داشت به سود او رأي خواهم داد ؛ چه آن شخص راست بگويد يا دروغ ؛ اما اگر كسي زرنگ تر بود و توانست بر ادعاي خويش بينه و شاهدي فراهم كرد و مال برادرش را به ناحق غصب كند ، آن قطعه از مال براي او قطعه اي از آتش جهنم خواهد بود .

در نتيجه ائمه عليهم السلام و ظيفه دارند كه همانند مردم عادي و همانند يكي از آن ها زندگي كند . اگر قرار باشد كه امام عليه السلام به علم الهي خود ، حدود ، ديات قصاص و... را اجرا كند ، نظام اجتماعي به هم خواهد خورد .

ضمن اين كه ائمه عليهم السلام براي تمامي مردم در تمامي شئونات زندگي الگو و نمونه هستند و مردم نيز وظيفه دارند كه به آن بزرگواران اقتدا كرده و از نحوه زندگي آن ها الگو برداري كنند ، اگر قرار باشد كه آن ها زندگي غير عادي داشته باشند و بر طبق علم غيب رفتار كنند ، نمي توانند براي مردم الگو باشند و مردم نمي توانند از آن ها الگو برداري كنند .

حال ممكن است اين سؤال پيش بيايد كه با توجه به علم ائمه عليهم السلام نسبت به شهادتشان ، آيا رفتن آن ها به محل شهادت ، خود كشي نيست ؟

ما به اين شبهه نيز پيش از اين پاسخ داده ايم كه شما دوست عزيز را به اين لينك ارجاع مي دهيم :


چرا امام حسين (عليه السلام) با اين كه مي دانست شهيد مي شود ، اقدام به قيام كرد؟

سؤال 2 :

چرا خداوند انسان را آفريد؟

پاسخ :

خداوند كريم در جاي جاي قرآن مجيد به اين پرسش اساسي و مهم بشر پاسخ داده است ؛ از جمله مي فرمايد :

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ . الذاريات / 56 .

من جنّ و انس را نيافريدم جز براي اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند) .

حرف «لام» در كلمه « ليعبدون» لام غرض است ؛ يعني تنها فلسفه خلقت جن و انس و غرض از خلقت آن ها اين است كه خداوند را با اختيار و نه اجبار ، عبادت كنند تا به تكامل و سعادت ابدي نائل شوند .

در نتيجه ، عبادت و فرمان برداري از دستورات خداوند و در نتيجه رسيدن به اعلي درجه كمال ، هدف اصلي خلقت جن و انس است و خداوند براي رسيدن بشر به اين هدف مهم ، تمام وسائل و ابراز مورد نيازش را نيز فراهم كرده است . از طرف در وجود آن ها عقل يا همان پيامبر دروني را نهاده است كه در هر لحظه و هر آن در اختيار انسان است و مي تواند با استفاده از آن از مهلكه نجات يافته و به هدف مقدسش برسد ، و از طرف ديگر در طول تاريخ بيش از صد هزار پيامبر را همراه با كتاب هاي الهي فرستاده است تا انسان ها را براي رسيدن به اين هدف ياري دهند و آن ها نيز به بهترين وجه وظيفه خود را انجام داده اند ، حال اگر انسان با وجود اين همه وسائل ، ابزار ، راهنما و ... نتواند به هدف اصلي اش برسد و به جاي رفتن به كعبه اعرابي راهي تركستان شود ، تقصير خود او است و نقص غرص پيش نخواهد آمد .

مرحوم شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه در كتاب شريف علل الشرائع ، ج 1، ص 13 و 14 مي نويسد:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِيَأْمُرَهُمْ بِالْعِبَادَة .

از ابي بصير نقل شده كه وي گفت : راجع به فرموده حقّ تعالي «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» از امام صادق عليه السّلام پرسيدم :

حضرت فرمودند : مقصود اين است كه : حقّ تعالي جنّ و انس را آفريد تا ايشان را به عبادت امر فرمايد.

و در روايت ديگري نقل مي كند :

عن جميل بن دراج، قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): جعلت فداك، ما معني قول الله عز و جل: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؟ فقال: «خلقهم للعبادة».

جميل بن درّاج نقل شده است كه وي گفت : به امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم :

فدايت شوم: معناي وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الخ چيست؟

حضرت فرمودند: خداوند متعال جنّ و انس را فقط براي عبادت آفريده.

و همچنين مي نويسد :

عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِلْعِبَادَةِ قُلْتُ خَاصَّةً أَمْ عَامَّةً قَالَ لَا بَلْ عَامَّة .

از جميل بن درّاج نقل شده است كه وي گفت : از حضرت امام صادق عليه السّلام راجع به معناي فرموده حقّ تعالي «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» سؤال كردم .حضرت فرمودند :

مقصود اين است كه خداوند جنّ و انس را براي عبادت آفريده.

عرضه داشتم: گروه خاصي را يا عموم مردم را؟

فرمودند: خير، بلكه عموم را به منظور عبادت خود آفريده است .

براي تحقيق بيشتر در اين باره ، به تفسير الميزان تأليف علامه طباطبائي رحمت الله عليه ، ذيل همين آيه مراجعه فرماييد .

سؤال 3 :

چرا انسان بعضي مواقع كه اسم خدا وائمه را مي شنود احساس مي كند كه به آنها ايمان ندارد واين آنها اصلا وجود ندارد ؟ براي جلوگيري ازچنين حالتي بايد چه كار كرد ؟

پاسخ :

بدون شك ، يكي از عوامل اصلي عدم ايمان به ائمه عليهم السلام و تمامي آيات الهي ، گناهان فراواني است كه از انسان ها سر مي زند . سر پيچي از دستورات الهي و ارتكاب اعمال بد ، همچون خوره به جان ايمان انسان مي افتد و كم كم ايمان انسان را نيز از او سلب خواهد كرد ؛ زيرا شيطان هنگامي كه مي خواهد انسان را از جاده اصلي و صراط مستقيم الهي منحرف كند ، به يكباره اين كار را نمي كند ؛ بلكه آرام آرام گناهان را در نظر او كوچك و ساده جلوه مي دهد و از گناهان صغيره شروع و به گناهان كبيره مي كشاند ، تا جايي كه اين گناهان چنان قلب او را سياه مي كند كه حاضر به پذيرش هيچ حقيقتي نيست و اين جا است كه ايمان او به آيات الهي سلب مي شود و اگر به خود نيايد و از گناهان دست نكشد ، دچار زيان ابدي شده و گرفتار عذاب الهي خواهد شد . خداوند كريم در اين باره مي فرمايد :

ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَي أَنْ كَذَّبُوا بِآَيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ . الروم / 10 .

سپس سرانجام كساني كه اعمال بد مرتكب شدند به جايي رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند .

يكي ديگر از عوامل عدم ايمان به ائمه عليهم السلام ، عدم آگاهي به مقام و منزلت آن ها است . بدون شك اگر انسان كسي را نشناسد و نيز سعي نكند كه او را بشناسد ، نمي تواند به او ايمان بياورد . من به شما پشنهاد مي كنم كه براي خلاصي از گرفتاري سخت ، هر روز يك صفحه از كتاب هاي روائي شيعه و به ويژه كتاب شريف كافي كه برترين و متقن ترين كتاب شيعه در اين باب است ، مطالعه فرماييد تا معرفت و شناخت شما نسبت به ائمه عليهم السلام بيشتر . امام رضا عليه السلام مي فرمايد :

َ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا .

عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج 2 - ص 275و معاني الأخبار - الشيخ الصدوق - ص 180 و...

مردم اگر سخنان نيكوي ما را ( بي آن كه چيزي از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروي (و طبق آن عمل) مي كنند .

ترجمه كتاب شريف كافي نيز در كتابخانه ها و بازار موجود است و از اين بابت مشكلي براي شما وجود نخواهد داشت .

 

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)


 

 

نام کتاب : پرسش و پاسخ نویسنده : پرسش و پاسخ    جلد : 1  صفحه : 323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست