نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 290
برای توضیح بیشتر مطلب ذکر چند مقدّمه لازم است.
مقدّمه اوّل
منطقیین قضایای حملیه را از یک نظر تقسیم کردهاند به دو قسم قضایای بسیطه و مرکبه.
قضیه بسیطه قضیهای است که موضوعش یکی از مفاهیم و ماهیات و محمولش «وجود» است، مانند اینکه میگوییم: «انسان موجود است» و «عدد موجود است» و امثال اینها [1]. در این گونه قضایا ما صرفا در مقام بیان هستی و نیستی اشیاء هستیم و خواسته ما این است که بفهمیم یا بفهمانیم که فلان شیء موجود است یا معدوم است.
قضیه مرکبه قضیهای است که یک معنی و مفهومی را مفروض الوجود گرفته و آن را «موضوع» قرار میدهیم و سپس حکم میکنیم به ثبوت صفتی از برای او و یا حکم میکنیم به نفی صفتی از او، مانند اینکه میگوییم: «انسان کاتب است» [2] که در این قضیه، «انسان» را مفروض الوجود گرفته و درباره صفتی از صفات او بحث میکنیم و سپس حکم میکنیم که این حقیقت موجود که نامش «انسان» است صفت «نویسندگی» برای او وجود دارد و یا از او منتفی است.
بدیهی است که این دو قسم قضیه با یکدیگر متفاوتند و ما خود میدانیم که گاهی در مقام ادراک و یا بیان هستی و نیستی اشیاء هستیم و گاهی نظر به هستی آنها نداریم، بلکه هستی آنها را مفروض و محقّق گرفته و در مقام بیان صفتی از صفات آنها هستیم.
معمولا در علوم [3] یک حقیقتی را مفروض الوجود میگیرند و از احکام و حالات آن بحث میکنند. مثلًا در علم هندسه از هستی و نیستی «کمّ متّصل» بحث نمیشود بلکه هستی آن فرض شده و از حالات و احکام آن سخن گفته میشود. همچنین است علم حساب نسبت به «عدد» و علم طبّ نسبت به «بدن انسان» و حیوان شناسی نسبت به «حیوانات» و همچنین سایر علوم نسبت به موضوعاتشان. و معمولا فلسفه است که
[1]. و مانند اینکه میگوییم: «عنفا موجود نیست».[2]. و مانند اینکه میگوییم: «حجر کاتب نیست».[3]. در اینجا اصطلاح «علوم» در مقابل «فلسفه» به کار رفته است.
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 290