responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 741

همراهی متخصص و پارچهشناس با آن نیست؟ یا آن را به پیچیدگی یک ابزار فنی تلقی میکنید که هنگام صدور آن، کارشناسی هم باید همراهش باشد که تا مدتی مردم را با آن آشنا کند؟

امام یعنی کارشناس امر دین، کارشناسی حقیقی که به گمان و اشتباه نیفتد و خطا برایش رخ ندهد. پیغمبراکرم اسلام را برای مردم آورده است. باید لااقل برای مدتی کارشناسان الهی در میان مردم باشند که اسلام را به خوبی به مردم بشناسانند. چنین شخصی را پیغمبر اکرم برای مردم تعیین کرده است. علمای شیعه این مطلب را با تعبیر «لطفٌ» بیان کردهاند یعنی لطف الهی، و مقصود این است که این مسأله برای هدایت بشر مفید است؛ چون راه بشر به سوی او بسته است لطف الهی ایجاب میکند که از آن سو عنایتی بشود؛ همان طور که در مورد نبوت میگویند لطفٌ. پس این یک اصل از اصول شیعه که تقریباً میتوان گفت دلیل عقلی شیعه در باب امامت است.

مسأله عصمت

در اینجا مسأله عصمت پیش میآید. وقتی که شیعه امام [1] را در چنین مقامی تلقی میکند که حافظ و نگهبان شریعت و مرجع مردم برای شناساندن اسلام است، همان طور که برای پیغمبر صلی الله علیه و آله عصمت قائل است، برای او هم عصمت قائل است. در مورد عصمت پیغمبر هیچ کس شبهه نمیکند و امر بسیار واضحی است. اگر برای ما قطعی شود که سخنی را پیغمبر اکرم فرموده، در صحت آن شک نمیکنیم و میگوییم پس درست است. هیچ وقت نمیگوییم پیغمبر در اینجا اشتباه کرده است.

کسی که خدا او را برای هدایت مردم فرستاده در حالی که مردم به هدایت الهی نیاز داشتهاند، نمیتواند انسانی جایزالخطا یا جایزالمعصیة باشد. دوگونه خطاست: یکی اینکه عالماً عامداً معصیت کند مثلًا خدا به پیغمبر دستور بدهد که چنین بگو، بعد پیغمبر ببیند مصلحت و منفعت خودش طور دیگری اقتضا میکند و آن سخن را به گونهای دیگر برای مردم بگوید. واضح است که این بر ضد نبوت است. اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است متمّم نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن دلیل وجودش لازم است که وظیفه پیغمبر را در بیان احکام انجام دهد، به همان


[1]. بیشتر به جنبه دینی او نظر دارند. قبلًا گفتم اینکه در عصر ما مسأله امامت را فوراً مساوی با مسأله حکومت کهجنبه دنیایی قضیه است میگیرند، صحیح نیست. در مسأله امامت بیشتر جنبه دینی آن مطرح است. اصلًا بین مسأله امامت و مسأله حکومت به یک اعتبار نوعی عموم و خصوص من وجه است. امامت یک مسأله است و حکومت که از شؤون امامت است مسأله دیگری است. در زمان غیبت، ما درباره حکومت صحبت میکنیم ولی درباره امامت صحبت نمیکنیم. نباید امامت را مساوی با حکومت دانست. امامت به تعبیر علما ریاست در دین و دنیاست؛ چون ریاست در دین است قهراً ریاست در دنیا هم هست؛ مثل خود پیغمبر که چون رئیس دینی بود، به تبع رئیس دنیایی هم بود. اگر در زمانی فرضاً امام وجود نداشته باشد یا امام غیبت داشته باشد و ریاست دینی به آن معنا در کار نباشد، آنوقت مسأله ریاست دنیایی پیش میآید که تکلیف آن چیست.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 741
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست