responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 734

بنابراین ما نباید مسأله امامت را از اول به صورت یک مسأله خیلی ساده دنیاوی یعنی حکومت مطرح کنیم بعد بگوییم آیا از نظر اسلام حکومت، استبدادی و تنصیصی است یا [انتخابی]؟ و سپس بگوییم چطور شده که شیعه میگوید حکومت باید اینچنین باشد؟ نه، مسأله به این شکل مطرح نیست. در شیعه امامت مطرح است. یک شأن امام حکومت است و البته با وجود امام معصوم جای حکومت کردن کس دیگری نیست همینطور که با وجود پیغمبر اکرم جای حکومت کردن کس دیگری نیست؛ و پیغمبر اکرم علی علیه السلام را برای امامت تعیین کرده است که لازمه امامت حکومت کردن هم هست و گذشته از این، در مواقعی به خود حکومت هم تصریح کرده ولی بر مبنای اینکه امام بعد از من اوست.

مسأله ولایت معنوی

در جلسه پیش مطلبی را عرض کردم که البته من خودم شخصاً به آن اعتقاد دارم و آن را هم مطلب اساسی میدانم منتها این مطلب شاید از ارکان تشیع به شمار نمیرود، و آن اینکه آیا مقام پیغمبر اکرم فقط این بود که دستورات الهی، اصول و فروع اسلام به او وحی میشد؟ آن چیزی که او میدانست فقط اسلام واقعی بود و دیگر ماورای آن، شأن او نبود که از جانب خدا بداند؟ و در مقام عمل و تقوا نیز آیا [فقط] در مرحلهای بود مأمون و معصوم از خطا؟ همچنین آیا مقام ائمه علیهم السلام فقط این است که گرچه به ایشان وحی نمیشده است ولی اسلام را به وسیله پیغمبر صلی الله علیه و آله دریافت کردهاند و فروع و کلیات و جزئیات اسلام را همچنان که پیغمبر به علمی که هیچ شائبه اشتباه در آن نبود میدانست آنها نیز میدانند و در مقام تقوا و عمل هم مأمون و معصوم از خطا هستند؟ آیا فقط همین است یا چیزهای دیگری هم در شخص پیغمبر و شخص امام وجود دارد؟ آیا در ماورای مسائل مربوط به دین و معارف، چه علومی را میدانستند؟ آیا این سخن درست است که اعمال بر پیغمبر عرضه میشود و حتی اعمال مردم در زمان حیات هر امامی بر آن امام عرضه میشود به طوری که مثلًا الآن امام زمان علیه السلام نه تنها بر شیعیان بلکه بر همه مردم حاضر و ناظر است و غافل نیست؟ حتی امام، حی و میت ندارد؛ یعنی همانطور که در جلسه پیش عرض کردم وقتی شما به زیارت امام رضا علیه السلام میروید و میگویید: السَّلامُ عَلَیک در حد این است که شما با انسان زندهای در این دنیا روبرو میشوید و میگویید: السَّلامُ عَلَیک، همان مقدار شما را شهود میکند. این همان مسأله ولایت است، ولایت معنوی.

در جلسه پیش عرض کردم در اینجا نقطه التقایی میان عرفا و تشیع وجود دارد یعنی فکرها خیلی به هم نزدیک است. اهل عرفان معتقدند در هر دورهای باید یک قطب، یک انسان کامل وجود داشته باشد و شیعه میگوید در هر دورهای یک امام و حجّت وجود دارد که او انسان کامل

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 734
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست