نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 4 صفحه : 43
راه فطرت از نظر علمای جدید
اما علمای جدید (روانشناسان و فیلسوفان جدید) این طور نیست که این مطلب را تأیید نکرده باشند. نمیخواهم بگویم وحدت نظر کاملی وجود دارد، ولی لااقل یکی از نظریات بسیار اساسی و متینی که محققین روانشناس و روانکاو امروز دارند، همین است. مقالاتی [در این موضوع] به زبان فارسی هم ترجمه شده است.
روانشناس معروفی که شاگرد فروید است به نام یونگ، از کسانی است که در اصل «شعور باطن» عقیدهاش با فروید موافق است و میگوید شعور انسان منحصر به شعور ظاهر نیست و انسان یک شعور مغفول و باطنی هم دارد؛ ولی برخلاف آنچه فروید میگوید که شعور باطن را فقط عناصر مطرود از شعور ظاهر تشکیل میدهند، او معتقد است شعور باطن در فطرت و خلقت هر کسی قبل از اینکه به این دنیا بیاید وجود دارد و عناصر مطرود از شعور ظاهر، قسمتی از شعور باطن است. او معتقد است اعتقاد به خدا در شعور باطن انسان وجود دارد و جزء عناصر اصلی شعور باطن است، نه جزء عناصر مطرود از شعور ظاهر. (فروید معتقد است عناصر مطرود از شعور ظاهر که به باطن رفتهاند، بعد تغییرشکل داده و به شکل خداشناسی درآمدهاند.)
یکی دیگر از کسانی که سخت طرفدار این حس و غریزه است (یعنی خداشناسی را به صورت یک حس و تمایل در وجود انسان میشناسد) روانشناس و فیلسوف معروف آمریکایی ویلیام جیمز است که تقریبا معاصر هم هست و در نیمه اول قرن بیستم درگذشته است. این مرد کتابی نوشته که چون من ترجمه آن را قبل از اینکه چاپ شده باشد دیدم و مطالعه کردم و هنوز مترجم اسم روی ترجمه نگذاشته بود [1]، نمیدانم اسمش چیست [2]. در آن کتاب این مرد این طور میگوید:
هرقدر انگیزه و محرک میلهای ما از این عالم طبیعت سرچشمه گرفته باشد، غالب میلها و آرزوهای ما از عالم ماوراء طبیعت سرچشمه گرفته است؛ چرا که غالب آنها با حسابهای مادی و عقلانی [3] جور درنمیآید. ما بیشتر به آن عالم بستگی داریم تا به این عالم محسوس و معقول.