responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 416

اصلا ربطی میان روح و بدن نیست، روح بخواهد یا نخواهد بدن کار کند بدن کار خودش را باید انجام بدهد، ولی معلوم میشود (یعنی این خودش یک دریچه است) که با این وسیله میتوان کاری کرد که شعور باطن حتی احساس بدن را هم در اختیار بگیرد؛ اگر بخواهد بدن احساس درد کند میکند و اگر نخواهد نمیکند.

بعضی از خوابهای مصنوعی از یک نظر دیگر مهمتر است و آن این است که در حالی که شخص را خواب نمیکنند، در اثر تلقین، فقط یک عضو را در اختیار قرار میدهند. ممکن است تنها دستش را بیحس کنند یا به دست فرمان میدهد به این حال بایست دست به یک حال معین میایستد، در حالی که شعور ظاهرش هم در کار است. این از این نظر مهمتر است که در آن نظر اوّل شعور ظاهر در کار نیست؛ چون شعور ظاهر در کار نیست شعور باطن کار خودش را میکند؛ ولی در اینجا معلوم میشود با اینکه شعور ظاهر در کار هست معذلک باز شعور باطن فعالیت خودش را دارد؛ یعنی حکایت میکند از نوعی استقلال شعور باطن در مقابل شعور ظاهر.

از این عجیبتر چیزی است که باز من در این کتابها خواندهام که تحت تأثیر القاء شخص عامل، حواسّ معمول یک حساسیت عجیبی پیدا میکند به طوری که صدایی را که یک آدم عادی نمیشنود او میشنود، چیزی را که یک شخص عادی در حال عادی نمیبیند او میبیند یعنی از راههای بسیار دور چیزی را میبیند و از فاصلههای بسیار دور چیزی را میشنود؛ تا این مقدار حساسیت برای حواس ایجاد میشود. یک چیزی امروز میگویند به نام «تلهپاتی» که الکسیس کارل هم در کتاب انسان موجود ناشناخته آن را تأیید میکند و میگوید این واقعیتی است که الآن وجود دارد؛ و داستانهای این موضوع در کتابهای مذهبی خیلی زیاد است، از جمله پیغمبر اکرم در وقتی که نجاشی در حبشه بود جریان فوت او را اطلاع داد و گفت که الآن نجاشی مرده است و او را کفن کردهاند و من از همین جا بر او نماز میخوانم، به طوری که همه جنازه نجاشی را دیدند و حضرت در آن حال بر آن نماز خواندند.

داستان دکتر معین

آقای دکتر معین- که چند سال است که در یک حالت بین الموت و الحیاة است- مقداری در هیپنوتیزم کار کرده بود ولی چیزهای عجیبتری از افرادی که کار کرده بودند نقل میکرد. این داستان را من الآن یادم نیست که از خودش شنیدم یا یکی از رفقا (دکتر شهیدی) از او نقل کرد.

مدعی بود که در پاریس افراد خیلی فوق العادهای هستند که حتی به وسیله رادیو قدرت دارند فرمان بدهند که هر کسی در هر حالی که هست در همان حال متوقف شود. ولی این قضیه را به طور قطع نقل میکرد، میگفت یک بچه فرانسوی را در حضور من خواب کردند، بعد از من

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست