responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 347

رؤیاهای صادقه با که و با چه تماس میگیرد و به چه کیفیت، ما نمیدانیم و بحثش هم لازم نیست.

پس در جنبه درونی بودن وحی و در این جهت که همه غرایز و همه وحیها درونی است شکی نیست. مگر وحیی که به جمادات میشود بیرونی است؟ مگر وحیی که به نباتات میشود بیرونی است؟ ما هم نمیدانیم [حقیقت آن چیست، همین قدر] میدانیم در درون این نبات یک نیرویی هست که او را رهبری میکند، در درون حیوان غریزهای هست. با این همه پیشرفتهای علمی هنوز علم نتوانسته کشف کند که این غرایز حیوانات که بدون تعلیم و تعلم و بدون اکتساب یک چیزهایی را خود به خود میدانند یا مثل دانسته عمل میکنند چیست؟ حتی وراثت هم نتوانسته این را توجیه کند. پس وحی در درونی بودن، با همه آنها شریک است.

2. معلم داشتن

یک موضوع دیگر که باز از توضیحات خود پیامبران میفهمیم- و خیلی باید رویش تکیه کرد- مسأله معلم داشتن است یعنی از یک قوهای، از یک چیزی تعلیم میگرفتهاند. پس وقتی ما میگوییم «بیرونی نیست» یعنی از راه حواس نیست، از یک موجودی که در طبیعت به آن «معلم بشری» [میگویند] نیست، یا از تجربه و آزمایش نیست، نه اینکه اساسا هیچ معلمی ندارد یعنی از ذات خودش دارد؛ در ذات خودش بشری است مثل ما، در ذات خودش جاهل است (أَ لَمْ یجِدْک یتِیماً فَآوی. وَ وَجَدَک ضَالًّا فَهَدی. وَ وَجَدَک عائِلًا فَأَغْنی) [1]، در ذات خودش یعنی در روح خودش، در سلولهای مغز خودش قبلا از این اطلاعات نداشته است. در قرآن خیلی روی این قضیه [تأکید شده:] ما کنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُک [2]، وَ عَلَّمَک ما لَمْ تَکنْ تَعْلَمُ [3]. پیامبر کسی است که نمیداند، قطعا هم نمیداند ولی به او آموزانیده میشود؛ «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی» است. حال مقصود از «شدید القوی» میخواهد خدا باشد، میخواهد جبرئیل باشد، هر چه میخواهد باشد، به هر حال آموختن است، بدون شک صحبت آموزش در کار است، مثل غرایز حیوانات نیست. در غرایز حیوانات آموزش نیست کما اینکه در الهامهایی که انسانهای دیگر هم احیانا میگیرند، الهامی که مثلا در دانشمندان- آنهایی که روش الهامی را قبول دارند- [رخ میدهد آموزش نیست.] دانشمندی که مدعی است ناگاه یک فرضیهای به من الهام میشود، او فقط همین قدر احساس میکند که نمیدانست، ناگهان چیزی در ذهنش آمد، اما احساس نمیکند که با یک معلمی سر و کار دارد؛ همین قدر میفهمد جوشید اما این از کجا آمد خودش دیگر حس نمیکند که با جایی تماس داشته


[1]. ضحی/ 6- 8.

[2]. هود/ 49.

[3]. نساء/ 113.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 347
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست