responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 338

آن معنی نزدیک شویم (ما هم که به آن معنی مستقیما آشنایی نداریم) باید ببینیم از مجموع مواردی که به کار بردهاند چه درک میکنیم و چه میفهمیم. در لغت، «وحی» هر القاء محرمانه و مخفیانه و پنهان را میگویند، القاء مرموز، مثل اینکه اگر یک نفر به یک نفر دیگر به صورت نجوا و مخفی که کسی نفهمد، مطلبی را القاء کند، این را در عرف مثلا «وحی» میگفتهاند. پس، از معنی لغوی، آن مقداری که در اینجا منظور هست همین جنبه مخفی بودن و مرموز بودنش نسبت به افهام سایر مردم است.

موارد استعمال وحی در قرآن نظر اقبال درباره وحی

حال به موارد استعمال «وحی» در قرآن میپردازیم (از همینها انسان خیلی چیزها میتواند کشف کند). قرآن وحی را اختصاص نداده به آنچه که به انبیاء [القاء] میشود که ما اصطلاحا «نبوت» میگوییم، به یک معنا وحی را تعمیم داده در همه اشیاء. اقبال لاهوری در کتاب احیاء فکر دینی در اسلام عبارت خوبی دارد (آقای آرام ترجمه کردهاند و کتاب خوب و عمیقی است). اقبال مرد مفکری بوده یعنی از خودش ابتکار داشته. ابتکارهایش مورد توجه است. گو اینکه اطلاعاتش مخصوصا در مسائل اسلامی خیلی وسیع نبوده، ولی انصافا باید تصدیق کرد که مرد صاحب فکری بوده است. اقبال خودش در عین حال یک مشرب عرفانی دارد، به مسائل عرفانی و سیر و سلوک عرفانی و مکاشفات عرفانی سخت معتقد است، آن عرفان را «خودآگاهی باطنی» مینامد. حالا عبارتهایش را میخوانم. اگرچه قسمتهایی از آن مربوط به بحث ما نیست ولی همه آن را میخوانم:

پیغمبری را میتوان همچون نوعی از خودآگاهی باطنی تعریف کرد که در آن تجربه اتحادی (چون حالت عرفانی یک حالت تجربه شخصی است اسمش را «تجربه اتحادی» گذاشته؛ اتحاد هم یعنی اتحاد با خدا، اتصال با خدا) تمایل به آن دارد که از حدود خود لبریز شود و در پی یافتن فرصتهایی است که نیروهای زندگی اجتماعی را از نو توجیه کند یا شکل تازهای به آنها بدهد [1]. در شخصیت وی مرکز محدود زندگی در عمق نامحدود خود فرو


[1]. حرف عرفا را به این عبارت گفته. عرفا اصطلاحی دارند، میگویند «سیر من الخلق الی الحق»؛ میگویند کسیکه اهل سیر و سلوک است ابتدا از خلق به حق سیر میکند. بعد اصطلاح دیگری دارند، میگویند «سیر بالحق فی الحق»؛ بعد که رسید به آنجا، به وسیله خود حق در حق سیر میکند یعنی معارفی از صفات ربوبی و اسماء الهی و از چیزهایی که مربوط به دنیای دیگری است در آنجا کشف میکند. آنگاه میگویند در اینجا- به فرض این که برسد- بعضی در همان جا مجذوب میمانند و هرگز بر نمیگردند ولی بعضی دیگر از آنجا حالت بازگشت پیدا میکنند، باز میگردند به سوی مردم برای رهبری و دستگیری مردم؛ آن را میگویند «سیر من الحق الی الخلق». میگویند نبوت سیر من الحق الی الخلق است یعنی پس از آن است که [نبی] به حق واصل شده؛ از حق بازگشت به سوی مردم کرده برای سوق دادن مردم. این را به این تعبیر امروزی ذکر کرده و بیشتر جنبه اجتماعی میدهد. بر خلاف عرفا که جنبههای فردی به مطلب میدهند او جنبههای اجتماعی هم میدهد.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست