responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 295

میگوییم پس روح الامین اینها را آورده و چون سر سلسله همه کارها خداست و همه چیز به دست خداست، پس خدا فرستاده، چون هر کاری تا خدا نخواهد که نمیشود. پس معنی وحی این است که [مطلبی] از عمق اندیشه خود پیغمبر سرچشمه میگیرد و میآید به سطح اندیشهاش.

میگوییم ملائکه یعنی چه؟ میگوید ملائکه یعنی همین قوای طبیعت؛ ملائکه عبارت است از قوایی که در طبیعت وجود دارد، و چون خدا این قوا را استخدام میکند بنابراین ملائکه در اختیار او هستند. پس دین یعنی چه؟ میگوید چون این قوانینی که او وضع کرده است واقعا قوانین صحیح و صالحی است و برای سعادت اجتماع مفید است پس دین است، از جانب خداست و ما چیز دیگری نمیخواهیم.

خلاصه، تمام آنچه را که در باب رابطه پیغمبر با خدا، گرفتن دستور از خدا، وحی، نزول فرشته و این جور چیزها گفته میشود تقریبا توجیه و تأویل میکنند به همین جریانهای عادیای که در افراد بشر هست، منتها افراد استثنائی و افراد نابغه بشری. در واقع این که ماوراء فکر و مغز و روح انسان حقیقتی باشد و او از آن ماوراء تلقی کرده باشد- حالا به هر نحو و به هر شکل- اینها را نمیخواهند قبول کنند و اصلا هیچ جنبه غیر عادی را نمیخواهند بپذیرند. این هم یک جور نظریه است.

نظریه سوم

نظریه سومی در اینجا وجود دارد که نه مسأله وحی را به آن شکل عامیانه قبول میکند (که وحی را چیزی نداند جز اینکه آدم حرفها را از راه گوشش میشنود و یک فرشته هم مثل یک انسان میآید، او هم از بالا پرپر میزند میآید پایین) و نه آن را یک امر عادی تلقی میکند منتها در سطح نوابغ بشری؛ بلکه معتقدند که در همه افراد بشر- ولی به تفاوت- غیر از عقل و حس [1] یک شعور دیگر و یک حس باطنی دیگر هم وجود دارد و این در بعضی از افراد، قوی است و آنقدر قوی میشود که با دنیای دیگر واقعا اتصال پیدا میکند (دنیای دیگر چگونه است، ما نمیدانیم) به طوری که واقعا دری از دنیای دیگری به روی او باز میشود؛ یعنی [وحی] تنها فعالیت وجود خودش نیست، نبوغ خودش نیست، بلکه او فقط استعداد ارتباط با خارج از وجود خودش را دارد، درست مثل اینکه- بلا تشبیه- ممکن است دو نفر باشند که از نظر نبوغ فردی مثل همدیگر باشند ولی یکی چون با خارج ایران ارتباط دارد، میرود و میآید یا مثلا وسیله ارتباطی مانند تلگراف و


[1]. حواس ما همینهایی است که میشناسیم، خواه تعدادش پنج تا باشد یا ده تا؛ همینهایی که با همین طبیعتخارجی تماس میگیرند ما به آنها میگوییم حواس. عقل هم قوه تجزیه و ترکیب و تجرید و تعمیمی است که در انسان هست، همین قوه استدلالی که در علوم به کار برده میشود.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست