responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 239

هستی و نیستی با یکدیگر توأم بشود و عوالم دیگری هست که چنین نیست» برای این است که کسی خیال نکند اصلا لازمه هستی این است؛ نه، لازمه اصل هستی، نامحدودیت و اطلاق است و هستی در ذات خودش نیستی را طرد میکند، ولی هستی در مراتب نزول خودش که لازمه معلولیت است [با نیستی توأم میشود.] لازمه هر معلولیتی [1] این است که از مرتبه قبلی ناقصتر باشد و خود این نقصان، راه یافتن عدم است. باز از آن مرتبه به مرتبه دیگری که از آن ناقصتر است نزول میکند، تا میرسد به دنیای ما، یعنی به حالتی که به آن میگوییم «ماده» که همان قوّه محض است و از هستی فقط این حظّ و مرتبه را دارد که بالقوه است و میتواند هستیهایی دیگر را به خود بپذیرد. این «میتواند بپذیرد» مبدأ اصل حرکت میشود و حرکتْ لازمه ذات این عالم است. این عالم، عالم حرکت آفریده شده است؛ یعنی اصلا قوامش به تدریج است، نه اینکه عالم را اول قلمبه آفریدهاند بعد کشَش دادهاند تا حرکت پیدا کرده است، یا عالم را در لازَمان آفریدهاند بعد آن را کش دادهاند تا شده است زمان. زمان و حرکت و تغییر و تدریج و ... لازمه ذات این عالم است، تأثّر و قبول کردن اثر از دیگری لازمه ذات این عالم است؛ یعنی ماده این عالم که اثر را میپذیرد، پذیرنده آفریده شده و غیر از این هم نمیتوانسته آفریده شود. آن که غیر از این است، در غیر این عالم و در جای دیگر و در مرتبه دیگری از وجود است. ماده همین است، اثر میپذیرد؛ هم اثر مناسب میپذیرد، هم اثر ضد خودش را میپذیرد.

اداره عالم بر اساس قانون کلی

مطلب دیگر این است که نه فقط روی مشاهداتی که ما در عالم داریم میگوییم عالم بر اساس قانون کلی اداره میشود، بلکه خوشبختانه فعلا این فکر پیدا شده و حتی موحدین هم اقرار میکنند که این عالم بر اساس قانون کلی اداره میشود نه قانون جزئی؛ یعنی حیات ما و شما تابع یک قانون کلی در این عالم است که قرآن از آن تعبیر به «سنّت» میکند. من یک قانون جزئی برای خودم ندارم و شما یک قانون جزئی برای خودتان. به اصطلاح فلسفه، خداوند با ارادههای شخصی و جزئی دنیا را اداره نمیکند، بلکه با یک اراده کلی عالم را اداره میکند و محال است با اراده شخصی و جزئی عالم را اداره کند چون اراده جزئی و شخصی شأن یک موجود حادث است که خودش تحت تأثیر عوامل دیگری باشد که یک «آن» این اراده را دارد و «آنِ» دیگر اراده دیگر.

ذات واجبالوجود که ارادهاش عین ذاتش است محال است غیر از این [از او صادر شود] و


[1]. معلولیت واقعی غیر از معلولیتی است که ما در عالم ماده میگوییم که [به علت آن معلول] اصطلاحا علتاعدادی گفته میشود. معلولیت واقعی معلولیتی است که معلول از ذات علت ناشی شده باشد و علت، منشأ ایجادی آن باشد.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست