responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 573

توحید، عجیب دقیق است) یعنی پیدایش مخفیانه شرک در قلب انسان آنقدر مخفی میماند از خود انسان که مانند حرکت کردن مورچه سیاه است در شب تاریک روی سنگ سیاه. مورچه سیاه باشد، شب هم تاریک باشد، سنگ هم سیاه باشد؛ آیا چشم او را میبیند؟!

بنابراین ما یک عبادت حقیقی داریم و یک عبادتهای مجازی. عبادت حقیقی همان است که:

ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنّتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک [1].

تمثیل سعدی

چه عالی آورده است سعدی این داستان را، البتّه تمثیل و مثل است و مقدّمهاش منظور نیست. میدانید که از عشقهای تمثیلی، عشق سلطان محمود و ایاز است.

میگوید به سلطان محمود عیب میگرفتند که آخر این چه حسنی دارد؟ چه زیباییای دارد؟ این شکل و قیافه ندارد، چرا این قدر نسبت به او عشق و محبّت میورزی؟

سلطان محمود میخواست یک وقتی عملًا به اینها نشان بدهد که چرا چنین است و به خاطر آنهایی که شما خیال میکنید، نیست، دلیل دیگری دارد؛ نه اینکه من عاشق آب و رنگ او هستم، بنده واقعی و خالص من اوست که مرا به خاطر خودم دوست میدارد.

در بوستان است:

یکی خرده بر شاه غزنین گرفت

که حسنی ندارد ایاز ای شگفت

گلی را که نه رنگ باشد نه بو

دریغ است سودای بلبل بر او

به محمود گفت این حکایت کسی

بپیچید ز اندیشه بر خود بسی

که عشق من ای خواجه بر خوی اوست

نه بر قد و بالای دلجوی اوست

شنیدم که در تنگنایی شتر

بیفتاد و بشکست صندوق در

میگوید در یک سفری که میرفت دستور داد عمداً بارها را شل ببندند و به یک


[1]. بحار الانوار، ج 41، باب 101/ ص 14 با اندکی اختلاف.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 573
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست