responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 545

است که در امور قراردادی، انسان در «وسائل» میتواند قرارداد کند نه در «هدفها».

مثلًا میگوییم ارزش اسکناس یک ارزش اعتباری است، یعنی بر خلاف طلا که چون به درد انسان میخورد- در شؤون زیادی کارآراست، هم کمیاب است و هم کارآرا- چه از نظر زینت بودن و چه از نظرهای دیگر، نسبتاً به خودی خود برای بشر ارزش دارد [اسکناس به خودی خود ارزش ندارد]، اسکناس را ما به جای طلا اعتبار میکنیم برای رسیدن به یک سلسله هدفها؛ برای اینکه مبادله آسان باشد آن را اعتبار میکنیم. پس اسکناس فی حدّ ذاته هیچ ارزشی ندارد، یعنی این کاغذی که مثلًا به نام هزار تومان به دست ما دادهاند با یک کاغذ دیگر به همین اندازه، از نظر ارزش واقعی هیچ فرقی ندارد، ولی از نظر ارزش اعتباری و قراردادی فرق کرده است آن هم از آن جهت که ما آن را وسیله برای هدفهای دیگری قرار دادهایم.

پس اگر ما اصالتهای انسانی را اموری آفریدنی بدانیم، چون آفریدن به معنای واقعیت دادن در اینجا معنی ندارد و آفریدن در اینجا معنایی جز اعتبار کردن ندارد، بدین معنی است که همه اینها وسائلی است برای هدفهای دیگری، زیرا خود اینها نمیتوانند هم اعتباری باشند هم هدف. «هم اعتباری باشد هم هدف» مثل این است که انسان هدف ندارد، چیزی را برای خودش اعتبار میکند که هدف بشود و بعد همان هدف میشود، درست همان کار بتپرستهای عرب که میآمدند بتی را میساختند، بعد همانی را که خودشان ساخته بودند پرستش میکردند: أتَعْبُدونَ ما تَنْحِتونَ [1] چیزی را که خودت ساختهای همان را پرستش میکنی؟! هدف، آن چیزی است که در مرحله بالاتر از توست و تو کوشش میکنی به آن برسی. چیزی را که تو جعل میکنی و قرارداد میکنی، آن به دست توست و از تو پایینتر است.

اصالتهای انسانی اموری فطری است

این است که این راه هم راه حلّی برای این مشکل نیست و باز برمیگردیم به همان نتیجهگیری سابق خودمان که این اصالتهای انسانی آن وقت معنی و مفهوم و واقعیت پیدا میکند که یک سلسله امور فطری برای انسان باشد، مایههایی در فطرت


[1]. صافّات/ 95.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 545
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست