responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 492

باشند چگونه نتیجه بگیریم، و بعد برویم دنبال دلیل بر فطری بودن یا نبودن اینها.

فطریات احساسی

1. حقیقت جویی

این گرایشها- که گفتیم احیاناً «مقدّسات» هم نامیده میشوند- اجمالًا پنج مقوله هستند، یا لا اقل ما فعلًا پنج مقوله از اینها را میشناسیم. یکی از آنها مقوله «حقیقت» است. مقوله حقیقت را ما میتوانیم مقوله «دانایی» یا مقوله «دریافت واقعیت جهان» هم بنامیم. مقصود این است که در انسان چنین گرایشی وجود دارد؛ گرایش به کشف واقعیتها آنچنان که هستند؛ درک حقایق اشیاء کما هی علیها؛ اینکه انسان میخواهد جهان را، هستی را، اشیاء را آنچنان که هستند دریافت کند. از دعاهای منسوب به پیغمبر اکرم است که میفرموده است:

اللّهمّ ارنی الاشیاء کما هی [1].

اساساً آن چیزی که به نام «حکمت» و «فلسفه» نامیده میشود هدفش همین است. اصلًا اگر بشر دنبال فلسفه رفته است برای همین حس بوده است که میخواسته حقیقت را و حقایق اشیاء را درک کند. ما نام این حس را میتوانیم «حسّ فلسفی» هم بگذاریم. میخواهید بگویید «حقیقت جویی»، میخواهید بگویید «مقوله حقیقت»، «مقوله فلسفی» یا «مقوله دانایی». جملهای هست- که من دیدم قدیمترین کسی که این تعبیر را به کار برده است بو علی سینا بوده و دیگر من اطلاع ندارم که قبل از او هم چنین تعبیری بوده است یا نه؛ بعدها شیخ اشراق و دیگران نیز این تعبیر را به کار بردهاند- در مورد غایت و هدف فلسفه، یا تعریف فلسفه به حسب غایت و نتیجهاش؛ میگوید: «صیرورة الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی» یعنی نتیجه نهایی فیلسوف شدن این است که انسان، جهانی عقلانی بشود شبیه جهان


[1]. غوالی اللئالی، ج 4/ ص 132.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 492
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست