responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 27  صفحه : 316

آن جمله در مکه پیدا شد و ناچار قرشیهایی که تا فتح مکه با اسلام میجنگیدند و مبارزه میکردند دیگر مبارزه را بیهوده دیدند، در نتیجه چارهای نداشتند از اینکه بگویند ما هم اسلام آوردیم یعنی تظاهر به اسلام بکنند. ابوسفیان تا روز فتح مکه دارد با اسلام مبارزه میکند ولی وقتی که احساس کرد دیگر بیهوده است و این موج چنان آمده که هزارها امثال ابوسفیان را دارد با خودش میبرد چارهای ندید جز اینکه بیاید پشت سر عباس سوار بشود و بگوید: اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّهِ و سیاست پیغمبر اکرم- نه تنها برای منافقین مکه، حتی برای منافقین مدینه که قرآن با این صراحت اینها را میکوبد- بر این بود که اگر مردمی همین قدر در گروه مسلمین وارد بشوند و اسلام اختیار کنند و شهادتین را به زبان بیاورند مادامی که تظاهر به ارتداد نکنند حکم مرتد درباره اینها جاری نکند، اینها را نکشد ولی مسلمین را متوجه کند که از خطر اینها غافل نباشید.

روش برخورد پیامبر صلی الله علیه و آله با منافقین

در سیره سیاسی پیغمبر اکرم اینها نکاتی است که خیلی قابل توجه است. مثلًا بعضی میگویند اگر ابوسفیان و امثال او واقعاً منافق بودند چرا پیغمبر اکرم همین قدر که او در فتح مکه آمد گفت من اسلام اختیار کردم و شهادتین گفت- خود پیغمبر که میدانست این باطنش این جور نیست- چرا نفرمود دروغ میگوید، بزنید بکشیدش! جواب این است: چرا پیغمبر اکرم درباره عبداللَّه بن ابی این کار را نکرد؟

با اینکه دو بار [1] به پیغمبر اکرم پیشنهاد شد که عبداللَّه را بکشید. یک بار عمر در همین قصه بنیالمصطلق پیشنهاد کرد. بعد از اینکه آن داستانی که بعد نقل میکنیم پیش آمد، عمر گفت: یا رسولَ اللَّه این را بکش! فرمود: من اگر بکشم بعد مردم چه خواهند گفت؟ میگویند محمد اصحاب خودش را دارد میکشد. این به ظاهر از اصحاب من است. من این کار را نمیکنم. بار دیگر پسر همین عبداللَّه پیشنهاد کرد، آمد گفت: یا رسول اللَّه اگر پدر من کشتنی هست اجازه بده من خودم بکشم. فرمود:

نه، مادامی که با ما هست تو با او رفق و مدارا کن، به او نیکی کن. بعلاوه اگر خود پیغمبر اکرم این کار را میکرد، دیگر خلافی از این جهت صورت نمیگرفت که یک


[1]. دو بار را من اطلاع دارم، [شاید بیشتر باشد.]

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 27  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست