نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 26 صفحه : 656
خودش را یک درخت میبیند، درختی که آنقدر میوه دارد الی ماشاءاللَّه؛ و بعضی افراد میوههایشان در نهایت درجه شیرین و مطبوع و آن دیگری که درختش زقّوم است میوههایش آنچنان تلخ است که به تعبیر ما از زهر مار تلختر. ولی در عین حال با همه آن تلخی آنچنان گرسنگی و جوعی دارد که همه آنها را میخورد و شکم خودش را پر میکند، چون همانهایی است که در دنیا خورده. آنچه در آنجا میخورد تجسم آن چیزی است که در دنیا خورده.
پس در عالم آخرت، ما درختی در بهشت داریم و درختی در جهنم. انسان ممکن است به صورت آن درخت بهشتی دربیاید، ممکن است به صورت این درخت جهنمی دربیاید. به عبارت دیگر انسان ممکن است عضوی و شاخهای از درخت بهشتی باشد و ممکن است عضوی و شاخهای از درخت جهنمی باشد. برای کسی قطعی نکردهاند که تو حتماً از آن درختی یا حتماً از این درختی؛ نه، هر کسی در این دنیا میتواند خودش را عضوی و جزئی و شاخهای از آن درخت بکند و میتواند عضوی و جزئی و شاخهای از این درخت بکند.
درخت « زقّوم »
در چند جای قرآن نام «زقّوم» آمده است که در دو جا به تعبیر «شجرةالزقّوم» است، یکی در سوره «وَالصّافات» بود که خواندیم، یکی هم در همین سوره دخان. در سوره «وَالصّافات» خواندیم: «انَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فی اصْلِ الْجَحیم» [1] درختی است که در اصل و متن جهنم میروید. آنهایی که اهل به اصطلاح اشاره هستند، در کلمات خودشان این طور بیان کردهاند که جحیم یا جهنم به تعبیر دیگر، تجسم طبیعت در این دنیاست، و به عبارت دیگر تجسم مادهپرستی و طبیعتپرستی در این دنیاست، که شواهد از خود قرآن کریم در این زمینه زیاد است. در سوره «القارعه» اینطور میخوانیم: