responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 26  صفحه : 401

بگیرد) که راست میگوید، وَ الْخامِسَةُ انَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیهِ انْ کانَ مِنَ الْکاذِبینَ و مرتبه پنجم به صورت لعنت باشد که لعنت خدا بر او اگر دروغ بگوید. حال تکلیف زن حاضر چه میشود؟ وَ یدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ انْ تَشْهَدَ ارْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ انَّهُ لَمِنَ الْکاذِبینَ. وَ الْخامِسَةَ انَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیها انْ کانَ مِنَ الصّادِقینَ و از زن عذاب (مجازات) را دفع میکند اگر او هم حاضر بشود چهار بار سوگند بخورد که مرد دروغ میگوید و در مرتبه پنجم بگوید غضب خدا بر او اگر مرد راست گفته باشد. و اگر این عمل صورت گرفت، این زن و مرد از یکدیگر جدا میشوند.

شأن نزول آیه

یک نوبت در زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و در حضور ایشان این عمل صورت گرفت، که میگویند شأن نزول این آیه همان است. مردی به نام هلال بن امیه هراسان آمد خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و گفت: یا رسولَ اللَّه! من به چشم خود زنم را دیدم که با فلان مرد زنا میکرد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رویشان را برگرداندند. برای بار دوم و بار سوم نیز این سخن را بر زبان آورد و گفت: یا رسول اللَّه! خدا خودش میداند که من راست میگویم و دروغ نمیگویم. همین آیات نازل شد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیات، هلال بن امیه و زنش را احضار فرمود. زنش از اشراف مدینه و فامیلدار و قبیلهدار بود. هلال هم با فامیل و قبیله خودش آمد. برای اولین بار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مراسم «لعان» را اجرا کرد. به مرد فرمود: بیا چهار بار قسم بخور و خدا را گواه بگیر که راست میگویی، دفعه پنجم هم لعنت خدا بر تو اگر دروغگو باشی. آمد و با کمال رشادت اینها را گفت. وقتی هلال بن امیه چهار بار خدا را قسم خورد و خواست خودش را لعنت کند، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: بدان که عذاب آخرت از عذاب دنیا خیلی شدیدتر است، مبادا زن خودت را به دروغ متهم کرده باشی، از خدا بترس! گفت: نه یا رسول اللَّه! خدا خودش میداند که من دروغ نمیگویم. به زن هم فرمود [چهار بار قسم بخور که شوهرت دروغ میگوید، دفعه پنجم هم غضب خدا بر تو اگر مرد راست گفته باشد.] زن، اول سکوت کرد و زبانش تقریباً بند آمد.

نزدیک بود اعتراف کند. نگاهی به چهره خویشاوندان خود کرد و گفت: نه، من هرگز روی اینها را سیاه نمیکنم و اسباب خجلت اینها را فراهم نمیکنم. این کار را کرد. به

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 26  صفحه : 401
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست