نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 25 صفحه : 224
امام جماعت یا قاضی یا شاهد طلاق یا بینه شرعی باید عادل باشد. این جور عدالتها که باعث قتل کسی نمیشود، بلکه بیشتر باعث شهرت و محبوبیت و احترام میگردد.
آن نوع عدالت مولی که قاتلش شناخته شد، در حقیقت فلسفه اجتماعی او و نوع تفکر مخصوصی بود که در عدالت اجتماعی اسلامی داشت و خودش شدیداً اصرار میورزید که عدالت اجتماعی اسلام و فلسفه اجتماعی اسلام صرفاً همین را اقتضا میکند.
او تنها عادل نبود، عدالتخواه بود. فرق است بین عادل و عدالتخواه، همان طوری که فرق است بین آزاد و آزادیخواه؛ یکی آزاد است یعنی خودش شخصاً مرد آزادی است و یکی آزادیخواه است یعنی طرفدار آزادی اجتماع است و آزادی هدف و ایده اجتماعی اوست. علم هم همین طور است: یکی شخصاً عالم است، یکی علاوه بر این طرفدار عمومیت علم و سواد و تعلیم عمومی است. همین طور است عدالت: یکی شخصاً آدم عادلی است و یکی عدالتخواه است، عدالت فکر اجتماعی اوست. باز مثل اینکه یکی صالح است و دیگری اصلاحطلب. در آیه کریمه قرآن میفرماید: کونوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ [1]. قیام به قسط یعنی اقامه و بپاداشتن عدل، و این غیر از عادل بودن از جنبه شخصی است.
جود بهتر است یا عدل؟
اول جملهای از خودش در جواب سؤالی نقل میکنم. کسی از علی مرتضی (سلاماللَّه علیه) پرسید: آیا جود بهتر است یا عدالت؟ أیهُما افْضَلُ؟ الْعَدْلُ أوِ الْجودُ؟ فَقالَ علیه السلام:
الْعَدْلُ یضَعُ الْامورَ مَواضِعَها، وَ الْجودُ یخْرِجُها مِنْ جَهَتِها. فرمود: عدل بهتر است از جود، به دلیل اینکه عدل هر چیزی را در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به ذیحق واقعی خود میرساند، اما جود و بخششْ امور را و جریانها را از محل خودشان و مدارشان خارج میکند. جود این است که آدمی از حق مسلّم خود صرفنظر کند، به دیگری که ذیحق نیست ببخشد، پس جود اشیاء را از موضع خود خارج میکند.