responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 24  صفحه : 362

حیوان صفت و سر در آخور و منفعتطلب و جاهطلب و خودخواه و خودپرست دو صف تشکیل میدهند. اینجاست که آن دو قطبی بودن ذاتی انسان منجر به دو قطبی شدن جامعه هم میشود، یک قطبْ انسانهای به کمال رسیده و قطب دیگر انسانهای در حیوانیت فرو رفته و مانده، که اینجا همان جنگ حق و باطل رخ میدهد. انسان به این مرحله میرسد و پیغمبران برای همین آمدهاند و خیلی هم در این جهت موفق شدهاند و آینده بشریت همین است؛ تکامل تاریخ به سوی وابستگی به عقیده و آرمان و ایدئولوژی و وارستگی از محیطهای بیرونی و درونی و اجتماعی و طبیعی است اما معنای وارستگی این نیست که رابطه با او ندارد، اشتباه نشود.

- تبیین این رابطه چگونه است؟

استاد: یعنی تابع آن نیست، او را تابع خودش میکند. هرچه انسان کاملتر میشود این رابطه متقابل به این سو میچربد یعنی حیوانیت تابع انسانیت میشود، تحت تدبیر انسانیت قرار میگیرد و به قول قدمای خودمان عقل حاکم بر نفس میشود نه نفس حاکم بر عقل؛ همین طور که انسان از نظر علم همیشه با طبیعت رابطه دارد، نمیتواند رابطهاش را با طبیعت قطع کند. انسان هرچه جاهلتر است طبیعت بر او مسلطتر است، هرچه که بیشتر به کمال علمی میرسد نه تنها رابطهاش با طبیعت قطع نمیشود بلکه بیشتر هم میشود ولی این رابطه بیشتر در این جهت است که انسان بر طبیعت مسلط میشود، طبیعت را تابع خودش میکند نه خودش تابع طبیعت بشود.

- من گمان میکنم که آنچه را که گفتید به این شکل میشود طرح کرد یا حداقل به نوعی به این شکل مطرح شده که آیا جامعهشناسی در برابر روانشناسی خودمختاری دارد یا روانشناسی در برابر جامعهشناسی؟ به تعبیر دیگر اگر بخواهیم کمی به زبان علمی سخن بگوییم آیا قوانین جامعهشناسی و روابطی که در جامعه بین مردم حاکم است به قوانین روانشناسی تحویل پذیرند یا بالعکس، آنچه که از روان انسانها بر میآید به قوانین جامعهشناسی تحویلپذیر است؟

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 24  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست