responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 82

باگنجایشتر میگردد.» [1] همچنین تن تدریجاً پیر و فرسوده و ضعیف میگردد ولی روح هرگز پیر و فرتوت و فرسوده نمیگردد. تن میمیرد و متلاشی میگردد و هر ذرهاش به جایی میرود ولی روح مردنی نیست، متلاشی شدنی نیست، باقی ماندنی است؛ بعد از رها کردن قشر بدن به عالمی دیگر منتقل میشود، همان گونه که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «شما برای جاوید ماندن آفریده شدهاید نه برای فانی شدن و از بین رفتن.».

در عین اینکه این تفاوتها بین روح و بدن هست، یک مشابهتهایی هم بین آنها وجود دارد: بدن برای اینکه شاداب و بانشاط بماند، به یک رشته غذاها و آشامیدنیها و تنوعها احتیاج دارد. روح نیز به سهم خود غذا میخواهد. غذای روح علم است و حکمت و ایمان و یقین. همان طوری که بدن در اثر نرسیدن غذای کافی پژمرده و افسرده میگردد، روح نیز پژمردگی و افسردگی دارد. آنچه سبب پژمردگی و افسردگی روح میگردد غیر از آن چیزهایی است که بدن را پژمرده و افسرده میسازد. علی علیه السلام میفرماید: «روحها مانند بدنها خستگی و افسردگی پیدا میکنند. در این حال که افسردگی روحی به شما دست میدهد با سرگرم شدن به حکمتهای بدیع و فکرهای نغز و دلپذیر، خود را مشغول بدارید.» [2] و همچنین روح مانند بدن بیمار میشود، احتیاج به معالجه و دارو پیدا میکند. علت اینکه بدن بیمار میگردد این است که تعادل مزاج بهم میخورد، یعنی مجموع موادی که به نسبت معین لازم است در بدن باشد کم و زیاد میشود؛ فرمول لازم که خداوند، طبیعت انسان را روی آن فرمول ساخته بهم میخورد. به قول سعدی:

چهار طبع مخالف سرکش

چند روزی شوند با هم خوش

گر یکی زین چهار شد غالب

جان شیرین برآید از قالب

همینطور است وضع روحی و مزاج روحی بشر. روح احتیاج دارد به محبت دیدن و محبت کردن، احتیاج دارد به نظم اخلاقی، به فهم و معرفت و دانش، احتیاج دارد [به ایمان] و اعتقاد، احتیاج دارد به تکیه گاه محکمی که در کارها به او توکل کند و به او امیدوار باشد که او را در کارها اعانت میکند. اینها همه به منزله مواد


[1]. نهج البلاغه، حکمت 206

[2]. نهج البلاغه، حکمت 91

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 82
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست