نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 22 صفحه : 46
نظریه ارسطو
ارسطو در باب اخلاق، نظریه «سعادت» را طرح کرده است. او مدعی است انسان طالب سعادت است نه خوبی (خیر) و به تعبیر بعضی [1]، از نظر ارسطو خوبی همان سعادت است.
هرچند تعریفی از ارسطو درباره سعادت ندیدهایم، اما میدانیم که سعادت عبارت است از بهرهمند شدن حداکثر از خوشیهای ممکن و دوری گزیدن حداکثر از ناخوشیها و ناملایمات به قدر امکان. و البته خوشی و ناخوشی محدود به لذات و آلام جسمانی نیست، لذات و آلام عقلانی و روحانی بالاترین لذتها و آلام است.
آنچه انسان آرزو میکند و در جستجوی آن است، سعادت است نه خیر و کمال.
محال است که آدمی چیزی را که معتقد باشد ضد سعادت یعنی شقاوت و بدبختی است آرزو کند و در جستجوی آن باشد. لذت شرط سعادت است اما عین سعادت نیست، زیرا بسیاری از لذات به دنبال خود آلام بزرگتر میآورد و یا مانع لذات بیشتر و عمیقتر و یا بیشائبهتر میشود.
اکنون باید دید راه تحصیل سعادت چیست. علم اخلاق عبارت است از علم راه تحصیل سعادت.
ارسطو معتقد است:
فضایل وسایلی هستند برای رسیدن به هدفی که سعادت باشد، چون هدف چیزی است که ما آن را آرزو میکنیم و وسیله چیزی است که دربارهاش میاندیشیم و آن را برمیگزینیم. اعمال مربوط به وسیله باید انتخابی و اختیاری باشد. پس رعایت فضایل مربوط به وسیله است [2] ارسطو اخلاق را و در حقیقت راه وصول به سعادت را رعایت اعتدال و حد وسط میداند. میگوید: فضیلت یا اخلاق حد وسط میان افراط و تفریط است. او معتقد است هرحالت روحی یک حد معین دارد که کمتر از آن و یا بیشتر از آن