responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 153

کاخ امل و آرزو سست بنیاد نیست. افلاطون میگوید:

سقراط، حکیم الهی و بزرگوار جهان در آخرین لحظات حیات و دم مرگ باز هم دست از افاضه و تعلیم بر نمیداشت. حتی در روز آخر و لحظات آخر عمرش که ساعتی بعد میبایست جام زهر را بنوشد و شاگردان دورش جمع بودند، همچنان به افاضه و تعلیم و بیان اینکه آدمی با مردن تمام نمیشود و بعد از مرگ باقی میماند ادامه میداد. ما شاگردان، عقده گلویمان را گرفته بود ولی به ملاحظه استاد که ما را از گریه منع میکرد جرأت نمیکردیم صدا به گریه بلند کنیم. بالاخره درس خود را به اتمام رسانید و سپس جام زهر را با کمال گشاده رویی نوشید.

آری مرگ تا شکل و صورت عدم و نیستی و فنا دارد آدمی از آن وحشت دارد، زیرا آن چیزی که وحشتناک است عدم و نیستی است، فنا و زوال است، ولی همینکه تغییر شکل و قیافه داد و به صورت انتقال و جابجا شدن درآمد دیگر وحشتناک نیست، بلکه برای مردان خدا که جز در راه حق گام برنداشتهاند مرگ قیافهای جذاب و گیرنده دارد. مردان خدا به استقبال مرگ میروند. هنگامی که آن ضربت محکم فرق علی علیه السلام را میشکافد، بدون ذرهای تزلزل مثل کسی که سالها به دنبال مطلوب و محبوبی هست و ناگاه به وصال آن میرسد، میگوید: قسم به پروردگار کعبه که فائز شدم. در بستر مرگ به مردم میگوید:

به خدا قسم که این حادثه برای من مکروه و ناگوار نبود، حتی غیر مترقّبه هم نبود، بلکه بالاتر، من انتظار این حادثه را داشتم مانند جویندهای که مطلوب خود را میجوید و مانند کسی که در شب تار به دنبال چاه آب و سرچشمهای میگردد و در آن تاریکی آن را پیدا میکند [1] نه تنها مرگ و معاینه مرگ نتوانست رشته افکار و نیات علی را پاره کند، بلکه


[1]. نهج البلاغه، نامه 23

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست