responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 362

نظر ابن خلدون

ابن خلدون که پایه گذار جامعه شناسی محسوب میشود، از کسانی است که روی عصبیت خیلی تکیه کرده است و شاید اصالت را برای عصبیت (یعنی همبستگیهای روحی و نژادی و امثال اینها) میداند.

انسان گاهی به خاطر تعصبی که در زمینه نژاد و وطن و خون و عقیدهاش دارد، خود را فدا میکند. این که دیگر مافوق گرسنگی است. گرسنگی تا آن وقت حاکم بر انسان است که انسان شرط اولش این باشد که بخواهد به هر شکل که هست زنده بماند؛ بگوید حال که میخواهم زنده بمانم، بدون نان که نمیشود، پس اصل نان است. ولی تاریخ بشر اینجور نیست. تاریخ بشر- لااقل نیمی از آن- میگوید: اول من آقا باشم، آزاد باشم، استقلال داشته باشم، شرف داشته باشم، بعد زندگی کنم؛ من زندگیای که در آن آزادی و استقلال و شرافت نباشد، زندگیای که در آن عقیده و ایمانم در هم کوبیده شود، نمیخواهم. این همیشه در بشر بوده، امروز هم هست.

[زمانی که لشکر معاویه آب را بر سپاه علی علیه السلام بسته بود] امیرالمؤمنین اصحابش را با این جملهها چنان به هیجان آورد که در اندک مدتی لشگر معاویه را از شریعه فرات دور راندند. ببینید چگونه حس شرافت بشر را تهییج کرد: الا وَ انَّ مُعاوِیةَ قادَ لُمَةً مِنَ الْغُواةِ معاویه عدهای را جمع کرده ... و خلاصه فرمود: اینها شریعه را گرفتهاند که تشنه بمانید و از این راه شما را مستأصل کنند: رَوُّوا السُّیوفَ مِنَ الدِّماءِ تَرْوَوْا مِنَ الْماءِ میخواهید سیراب بشوید؟ شمشیرهای خودتان را از خون این ناکسان سیراب کنید، فَالْمَوْتُ فی حَیاتِکمْ مَقْهورینَ وَ الْحَیاةُ فی مَوْتِکمْ قاهِرینَ [1] زندگی و مردگی این نیست که آدم نفس بکشد یا نکشد. آدم بمیرد و پیروز، زنده است؛ بماند و محکوم، مرده است.

این یک غیرتی است در بشر، یک حسی است در بشر. شعری هم از فردوسی در این زمینه است، میگوید:

تن مرده و گریه دوستان

به از زنده و طعنه دشمنان

مرا عار آید از این زندگی

که سالار باشم کنم بندگی

واقعاً چنین حسی همیشه در بشر بوده است. همیشه بشر همه چیز را با مقیاس


[1] نهج البلاغه، خطبه 51

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست