نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 2 صفحه : 60
هنگام عشق و اقناع که دو عنصر اساسی ایماناند دست به دست یکدیگر داده، جهان را میسازند.
در اینجا چند مسئله هست که ناچاریم به طور اجمال و اختصار مطرح کنیم و تفصیل آنها را به فرصتی مناسبتر موکول مینماییم.
الف. ایدئولوژیها دوگونهاند: انسانی و گروهی. ایدئولوژیهای انسانی یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آنها نوع انسان است نه قوم یا نژاد یا طبقه خاص، و داعیه نجات نوع انسان را دارد نه نجات و رهایی گروه یا طبقه معین؛ طرحی را که ارائه میدهد شامل همه انسانهاست نه دسته مخصوصی؛ پشتیبانان و حامیانی که جلب میکند از میان همه قشرها، گروهها، ملتها و طبقات است نه یک قشر یا گروه معین.
ایدئولوژی گروهی، برعکس، مخاطبش گروه یا طبقه یا قشر خاص است و داعیه رهایی و نجات یا سیادت و برتری همان گروه را دارد و مخاطبش هم تنها همان گروه است و طرحی هم که ارائه میدهد ویژه همان گروه است و تنها از میان همان گروه هم پشتیبان و حامی جذب میکند و سرباز میگیرد.
هریک از این دو نوع ایدئولوژی، مبنی بر نوعی دید درباره انسان است.
ایدئولوژی عام و انسانی مانند ایدئولوژی اسلامی نوعی شناخت از انسان دارد که از آن به «فطرت» تعبیر میشود. از نظر اسلام، انسان در جریان خلقت، مقدّم بر تأثیر عوامل تاریخی و عوامل اجتماعی، دارای بُعد وجودی خاص شده و استعدادهایی والا که او را از حیوان متمایز میکند و به او هویت میبخشد به او داده شده است.
طبق این نظر، انسان در متن خلقت از نوعی شعور و وجدان نوعی که در همه انسانها وجود دارد بهرهمند شده و همان وجدان فطری به او تعین نوعی و صلاحیت دعوت، مخاطب واقع شدن، حرکت و جنبش داده است. این ایدئولوژیها با تکیه به وجدان فطری مشخّص نوع انسان دعوت خود را آغاز میکنند و حرکت میآفرینند.
گروهی از ایدئولوژیها دیدی دیگر از انسان دارند. از نظر این ایدئولوژیها انسانِ نوعی، صلاحیت دعوت و طرف خطاب قرار گرفتن و حرکت و جنبش ندارد، زیرا شعور و وجدان و گرایشهای انسان تحت تأثیر عوامل تاریخی، در حیات ملی و قومی و یا تحت تأثیر عوامل اجتماعی، در موضع طبقاتی انسان مشخص میشود.
انسان مطلق، صرفنظر از عوامل تاریخی یا اجتماعی خاص، نه شعور دارد و نه وجدان و نه صلاحیت دعوت و خطاب، بلکه موجودی انتزاعی است نه عینی.
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 2 صفحه : 60