responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 505

پس من باید دم غنیمت شمار باشم، از دم استفاده کنم. ولی آن دیگری میگوید نه، چون در جهان حساب و کتاب است و هیچ چیزی در جهان هدر نمیرود و گم نمیشود پس من باید خودم را فلان گونه تنظیم بکنم؛ حالا یا خودم را، میشود اخلاق؛ خانواده و عائلهام را، میشود تدبیر منزل؛ جامعهام را، میشود طرح اجتماعی. آنگاه طرح اجتماعی انسان چون جامعه به بخشهای متعدد تقسیم میشود [به بخشهای متعدد تقسیم میگردد.] من باید چگونه باشم، جامعه باید چگونه باشد؟ در جامعه تعلیم و تربیت هست، طرح من درباره تعلیم و تربیت چگونه باید باشد. در جامعه روابط اقتصادی هست، روابط اقتصادی چگونه باید باشد. در جامعه مسائل قضایی و روابط قضایی هست، اصول قضایی چگونه باید باشد. در جامعه نظام سیاسی و حکومتی هست پس حکومت در جامعه چگونه باید باشد. آنگاه هرکدام از اینها مثلًا تعلیم و تربیت [بخشهای مختلفی دارد.] مثلًا کودک در کودکستان، در خانه چگونه باید تربیت بشود. دوره دبستان، دبیرستان، دانشگاه، تأسیسات تعلیم و تربیتی جامعه چگونه باید باشد. همینطور نظام قضایی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی و نظام دینی جامعه. آنگاه ایدئولوژی میشود یک دستگاه خیلی طویل و عریض و عمیق که شامل اخلاق، تعلیم و تربیت، اصول اقتصادی، اصول قضایی، تربیت دینی، اصول سیاسی و غیره میشود. ولی همه اینها از یک جهان بینی ریشه میگیرد. ایدئولوژی، یعنی آنچه من فکر میکنم باید باشد، مبتنی بر جهان بینی است، مبتنی بر آنچه که من فکر میکنم هستی آن گونه است.

در اینجا نویسنده کتاب، ایدئولوژی را به جهان بینی تعریف کرده است. ایدئولوژی را به جهان بینی تعریف کردن غلط است. مگر اینکه بگوییم مترجم اشتباهی کرده. به هر حال ممکن است کسی اصطلاح بکند، بگوید که ایدئولوژی یعنی دستگاه فکر، مجموع جهان بینی، یعنی هستها، [و نیز چگونه بایدها.] نگرش من به هستی که چگونه هست و نگرش من درباره خودم و جامعه که چگونه باشد همه را یکجا میگویم ایدئولوژی. در این صورت جهان بینی میشود بخشی از ایدئولوژی، یعنی آن زیربنای فکری و تفسیری جهان برای ایدئولوژی. اما اینکه بگوییم ایدئولوژی یعنی جهان بینی، حرف غلطی است.

- آیا علم را هم ما تحلیل طبقاتی میکنیم یا نه؟ میگویند علم در جامعه سرمایه داری یک ابزار است برای ابقای حاکمیت و شرایط موجود طبقه مرفه. در این صورت علم هم مانند سایر نهادها میشود روبنا و قابل تغییر و تابع زیربنا که روابط تولیدی باشد.

استاد: البته معلوم است که این حرف به این شکل حرف خیلی بیاساسی است. علم دو جنبه دارد:

یک جنبه خود علم، یک جنبه استفادهای که بشر از علم میکند. بدون شک در علوم دقیقه (به قول

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 505
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست