responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 13  صفحه : 851

و تزاحم است، لذا در این عالم مرگ هست، فنا هست، و آن عالم دیگر از آن جهت عالم بقاست که در آنجا تزاحم نیست. جنگ و ستیز تنها در این عالم است:

این جهان جنگ است چون کل بنگری

همچو جنگ مؤمنی با کافری

تضاد به این معنی با تضاد به معنای اول خیلی متفاوت است. این تضاد به صورت قانون موجود در طبیعت است، آن تضاد حکم عدمی است برای طبیعت، یعنی در طبیعت چنین چیزی نیست و اضداد با یکدیگر اجتماع پیدا نمیکنند، از احکام «موجود بماهو موجود» این است که اضداد با یکدیگر اجتماع پیدا نمیکنند، متناقضین اجتماع پیدا نمیکنند، یعنی حکم عدمی است برای موجودات و در مسأله شناخت برای ما استفاده خواهد داشت؛ و تضاد به معنای دوم تزاحم در اصل وجود نیست بلکه ناسازگاری دو موجود است، یک قانون موجود در عالم است مانند همه قوانین موجود در عالم.

این دو معنای تضاد را نباید با یکدیگر اشتباه کرد و باید حساب آنها را از یکدیگر جدا کرد.

اجتماع وجود و عدم در حرکت

مسأله دیگری که به عنوان یک بحث مقدماتی قبل از طرح نظر مارکسیستها لازم است ذکر شود این است که فلاسفه اسلامی در باب حرکت تعبیری دارند و میگویند در حرکت، وجود و عدم مشتبک هستند یعنی هر حرکتی به یک اعتبار ترکیبی است از وجود و عدم، ترکیبی است از این دو نقیض [1]. حالا آیا واقعاً در حرکت نقیضین با هم جمع میشوند یا به قول اینها اجتماع ضدین حاصل میشود؟ (اینها بین ضدین و نقیضین معمولًا فرق نمیگذارند). نه، حکمای ما تعبیر اجتماع نقیضین یا ضدین نمیکنند، بلکه تعبیر به اجتماع وجود و عدم میکنند (نه عدم بدیل تا عبارة اخرای اجتماع نقیضین باشد) که ظاهرش شبیه اجتماع نقیضین است ولی اینجور نیست.


[1]. در مقاله «اصل تضاد در فلسفه اسلامی» این مسأله را مطرح کردهایم.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 13  صفحه : 851
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست