responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 54

در یکی از آن ترجیع بندهایش مخصوصاً تصریح میکند:

هاتف ارباب معرفت که گهی

مست خوانندشان و گه هشیار

از دف و چنگ و مطرب و ساقی

وز میو جام و ساقی و زنّار

قصد ایشان نهفته اسراری است

که به ایما کنند گه اظهار

شیخ بهایی

و بعلاوه، ما میبینیم افرادی در این زمینهها شعر گفتهاند که درباره هرکه بشود احتمال داد، درباره آنها دیگر نمیشود احتمال این حرفها را داد. مثلًا شیخ بهایی، فقیه عصر و شیخ الاسلام زمان خودش، از این حرفهای رندی به اصطلاح، آن قدری که در کلمات حافظ آمده در کلمات او هم آمده، کمتر نیامده، مثل این شعرهای معروفش که میگوید:

دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم [1]

در قمار عشقای دل کی بود پشیمانی

سجده بر بتی دارم، راه مسجدم منما

کافر ره عشقم، من کجا مسلمانی

ما ز دوست غیر از دوست مقصدی نمیخواهیم

حور و جنتای زاهد بر تو باد ارزانی [2]

زاهدی به میخانه سرخرو ز میدیدم

گفتمش مبارک باد ارمنی مسلمانی

خانه دل ما را از کرم عمارت کن

پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی


[1] راجع به این مسئله که میگوید دین را دادیم، مقصودشان چیست، بعدها ان شاء اللَّه بحث میکنیم.

[2] البته این شعر تفسیر میکند، مثل شعرهای خود حافظ.

نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست