responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 134

برای سفر حج عازم مکه شدم (در آن وقت بیشتر با کشتی میرفتند و از کشورهایی عبور میکردند). در یکی از سفارتخانههای خارجی دنبال گذرنامه رفته بودم. یک وقت دیدم مردی با زبان فارسی فصیح صدا زد: آقا میرزا صادق! آقا میرزا صادق! بعد مثل یک آدم کاملًا آشنا شروع به صحبت کرد. هرچه فکر کردم دیدم او را نمیشناسم. آخر گفت: من را نمیشناسی؟ گفتم: نه. گفت: من در زمان مشروطیت در نجف در فلان حجره بودم، و خودش را معرفی کرد. یادم آمد که او طلبهای بود از شاگردهای مرحوم آخوند که آنچنان زاهد و مقدس و متدین بود و آنچنان درسهایش را هم خوب حاضر میکرد که مورد اعتماد همه قرار گرفته بود. معلوم شد کسی بوده که سی سال مأموریت داشته است.

بشر اینقدر قدرت و توانایی دارد که پرده روی چهره خودش بکشد و چهره واقعی خود را پنهان کند.«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»کتمان ممدوح و نیکو

مطلب دیگر این است که اگرچه درصورتیکه انسان قدرت و توانایی اینکه بتواند اسرار خود را مخفی کند نمیداشت این نوع عملِ خدعه و فریبکاری را که بالاترین خدعههاست انجام نمیداد، ولی بشر به واسطه همین توانایی که دارد میتواند از بزرگترین فضیلتها برخوردار باشد، فضیلتی که نقطه مقابل نفاق است. هر کتمانی که نفاق نیست. نفاق یعنی باطن بد و نیت بد را به قصد خدعه و فریب مردم مخفی کردن؛ جو فروختن و گندمنمایی کردن. عکس قضیه چگونه است؟ عکس قضیه اینگونه است که انسانی به کمالاتی از معنویت رسیده باشد که اگر مردم از آن اطلاع پیدا کنند دست و پایش را میبوسند، خاک پایش را

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست