responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 112

روش برخورد پیامبر صلی الله علیه و آله با منافقین

در سیره سیاسی پیغمبر اکرم اینها نکاتی است که خیلی قابل توجه است. مثلًا بعضی میگویند اگر ابوسفیان و امثال او واقعاً منافق بودند چرا پیغمبر اکرم همین قدر که او در فتح مکه آمد گفت من اسلام اختیار کردم و شهادتین گفت- خود پیغمبر که میدانست این باطنش این جور نیست- چرا نفرمود دروغ میگوید، بزنید بکشیدش! جواب این است: چرا پیغمبر اکرم درباره عبداللَّه بن ابی این کار را نکرد؟

با اینکه دو بار [1] به پیغمبر اکرم پیشنهاد شد که عبداللَّه را بکشید. یک بار عمر در همین قصه بنیالمصطلق پیشنهاد کرد. بعد از اینکه آن داستانی که بعد نقل میکنیم پیش آمد، عمر گفت: یا رسولَ اللَّه این را بکش! فرمود: من اگر بکشم بعد مردم چه خواهند گفت؟ میگویند محمد اصحاب خودش را دارد میکشد. این به ظاهر از اصحاب من است. من این کار را نمیکنم. بار دیگر پسر همین عبداللَّه پیشنهاد کرد، آمد گفت: یا رسول اللَّه اگر پدر من کشتنی هست اجازه بده من خودم بکشم. فرمود:

نه، مادامی که با ما هست تو با او رفق و مدارا کن، به او نیکی کن. بعلاوه اگر خود پیغمبر اکرم این کار را میکرد، دیگر خلافی از این جهت صورت نمیگرفت که یکمسلمان به نام اینکه منافق است کشته بشود. خود پیغمبر البته منافقین را میشناخت، [فرضاً] میکشت. اما اگر این را سیره و سنت میکرد که ما منافقها را میکشیم، بعد هر کسی با هر کسی غرض پیدا میکرد، مخصوصاً خلفا و حکومتهای وقت با هر کسی که غرض پیدا میکردند میگفتند این منافق است، منافق را پیغمبر کشته، ما هم باید بکشیم.ما میبینیم بعد از پیغمبر با اینکه چنین بهانهای هم در کار نبود زیرا


[1]. دو بار را من اطلاع دارم، [شاید بیشتر باشد.]

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست