responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 2  صفحه : 181

«جذابیت» را اضافه نمود که حاکی از دلربایی قرآن باشد، زیرا قرآن به نحو خاصی در دلها نفوذ میکرد و با ربایندگی ویژهای که داشت با سرعت عجیبی تأثیر مینمود و آنها را شکار مینمود.

اینکه کفار پیامبر را «جادوگر» میخواندند، خود یک اعتراف ضمنی بود که از ما ساخته نیست که مثلش را بیاوریم، و این به خاطر همان جاذبه و دلربایی قرآن بود. وقتی میدیدند شخصی که هیچ گونه اعتقادی نداشته همین که یک یا دو بار قرآن را میشنود شیفته میگردد، میگفتند این جادو است.

غربایی که به مکه میآمدند، چون معمولًا برای طواف به مسجدالحرام میرفتند، مشرکین به آنان توصیه میکردند اگر میروید بایستی پنبه در گوشتان محکم فرو کنید تا مردی که در سخنانش جادو است و میترسیم که شما را جادو کند صدایش به گوش شما نرسد، و برای این کار پنبه در اختیار آنان قرار میدادند.

اتفاقاً یکی از رؤسای مدینه به مکه آمده بود و یکی از همین مکیها این توصیه را به او کرد. خودش چنین نقل میکند که چنان گوشهایم را پر از پنبه کردم که اگر دهل هم در گوشم میزدند نمیشنیدم. به مسجدالحرام آمدم و شروع کردم به طواف کردن. دیدم در آنجا مردی مشغول عبادت است که قیافه و چهرهاش مرا جذب کرد.

متوجه شدم که لبانش حرکت میکند ولی من صدای او را نمیفهمم. احساس کردم این همان شخص است.

ناگهان به این فکر افتادم که این چه حرفی است که اینها گفتند و من چرا باید از آنان بپذیرم؛ بهتر این است که من پنبهها را درآورم و ببینم این مرد چه میگوید، اگر حرف حسابی میزند بپذیرم وگرنه زیر بار او نروم.

پنبهها را درآوردم، نزد او رفتم و به حرفهای وی گوش دادم. او

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 2  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست