نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 48
صاحب قاطر- یعنی معاویه- است. این سخن به گوش معاویه رسید. نزد کعب آمد و گفت: ای ابا اسحاق چگونه این سخن را بر زبان میرانی در حالی که در میان مردم امثال علی، زبیر و اصحاب محمد وجود دارند. کعب گفت: تو صاحب خلافت هستی- و شاید هم، بر حسب عادتش گفته باشد: این موضوع را در تورات دیدهام- معاویه این جسارت کعب را ارج نهاد و او را به انواع نعمتها متنعم ساخت. به شهادت تاریخ، این کاهن در زمان عثمان به شام رفت و تحت کنف حمایت معاویه قرار گرفت. معاویه وی را از مقرّبان و نزدیکان خود ساخت تا با نقل روایات دروغ و نشر اسرائیلیات در ضمن قصههای خود به تأیید او بپردازد و پایههای حکومت وی را استوار سازد. ابن حجر عسقلانی میگوید: «معاویه شخصا کعب را مأمور کرده بود که در شام به قصه گویی بپردازد» [1] و هموست که احادیث فضیلت شام و ساکنان آن را، شخصا یا توسط شاگردانش اشاعه داد.
اقسام جاعلان حدیث
ابن جوزی راویانی را که در احادیث آنان خلل راه یافته و روایاتشان جعلی یا واژگون است به پنج گروه تقسیم میکند: گروه اول: کسانی که در تنگنای زندگی زاهد گونه گرفتار شده بودند و در نتیجه از ضبط و تشخیص کامل روایات غافل بودند و برخی هم کتابهایشان از بین رفته یا گم شده یا سوخته بود و یا خود آن را زیر خاک پنهان کرده بودند و تنها از حفظ، نقل حدیث میکردند و بیشتر به اشتباه دچار میشدند. این گروه، گاه حدیث مسندی را مرسل و گاه حدیث مقطوع السندی را مسند نقل میکردند و گاه سندی را جا به جا میکردند و گاهی هم دو حدیث را به هم میآمیختند. گروه دوم: کسانی که در نقل حدیث خود را به زحمت نمیانداختند و چندان دقتی در اخذ و تلقی حدیث بر خود روا نمیداشتند؛ از این رو در احادیث اینان نیز خلط و اشتباه فراوان دیده میشود.
[1] ابن حجر عسقلانی، الإصابه، ج 3، ص 316. نیز ر. ک: اضواء علی السنة المحمدیه، ص 181- 179.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 48