نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 368
«ما فی القرآن آیة إلّا ولها ظهر و بطن؛ و ما فیه حرف إلّا و له حدّ و لکلّ حدّ مطلع؛ [1] هر آیه ظاهری و باطنی دارد؛ و هر عبارت از آن، حدّی و هر حدّ، مطلعی دارد»؛ یعنی هر آیه، ظاهری آشکار دارد که همگان از آن بهره میبرند و باطنی پنهان که پی بردن به آن کار خواصّ است؛ و هر عبارت، حدّ و مرزی دارد که کامل شدگان، از آن آگاهند؛ و از هر حدّی پرتوی ساطع است که اخصّ خواصّ و فرهیختگان آن را مشاهده میکنند و در مییابند. در حدیثی دیگر آمده است: «کتاب اللّه عزّ و جلّ علی أربعة أشیاء: علی العبارة و الإشارة و اللطائف و الحقائق. فالعبارة للعوامّ؛ و الإشارة للخواصّ؛ و اللطائف للأولیاء؛ و الحقائق للأنبیاء؛ [2] ظاهر عبارات (دلالتهای مطابقه الفاظ) برای همگان است؛ اشارات (دلالتهای التزامی، بویژه دلالتهای التزامی غیر بیّن) برای خواصّ است که عمق نگرند؛ لطایف (نکات ظریف و رموز دقیق) برای کسانی است که به درگاه حق نزدیک شده و به مقام ولایت نایل گردیدهاند؛ ولی حقایق و اسرار نهفته که زیر بنای تمامی احکام و معارف است، مخصوص کسانی است که با وحی سروکار دارند و از اسرار غیبی باخبرند». این دستهبندی در فهم معانی قرآن و پی بردن به حقایق پنهان و آشکار آن، امری است که از آغاز اسلام، مطرح و همواره مورد بحث صاحبنظران بوده است. بنا به فرموده پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله «و هو کتاب فیه تفصیل و بیان و تحصیل. و هو الفصل لیس بالهزل. و له ظهر و بطن؛ فظاهره حکم و باطنه علم؛ ظاهره أنیق و باطنه عمیق ... لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه ...؛ [3] تفصیل و بیان برای همگان و تحصیل برای پویندگان است؛ بیانی قاطع است که نباید آن را به شوخی گرفت (سطحی نگریست)؛ ظاهرش سراسر، بیان احکام و باطنش سرشار از علم و حکمت است؛ ظاهری آراسته و باطنی ژرف دارد. شگفتیهای آن به شماره نمیآید و نوآوریهای آن فرسوده نمیشود». [1] تفسیر عیاشی، ج 1، ص 11، شماره 5. [2] بحار الانوار، ج 75، ص 278. عوالی اللئالی، ج 4، ص 105، شماره 155. [3] کافی، ج 2، ص 599، شماره 2.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 368