نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 252
درک نمیکنند)؛ و با اینکه زبانهایشان سالم است در بیان سخن حق لالند و آن را بر زبان نمیآورند؛ و با اینکه چشمهایشان سالم است حق را نمیبینند و نمیشناسند؛ چنانکه قرآن میفرماید: «وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» [1]. این آیه دلیل بر این است که «ختم اللّه علی قلوبهم» و «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها» [2] به معنای ایجاد حایل و مانع بین آنان و ایمان نیست؛ زیرا قرآن آنان را این گونه وصف کرده که: به رغم سلامت حواسشان، کر و لال و کورند و خداوند از انس آنان با کفر و مشکل بودن پذیرش حق و ایمان بر ایشان، خبر داده است؛ گویی آنان [سخن حق و [دعوت به ایمان را نه شنیدهاند و نه دیدهاند. بر همین اساس فرموده است: «طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ» [3] و «أَضَلَّهُمُ» [4] و «فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمی أَبْصارَهُمْ» [5] و «جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً» [6] و «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ». [7] این آیات بیانگر حالت نافرمانی و سرپیچی آنان است که در موقع آزمایش نشان دادهاند؛ آنان دستور اطاعت داشته ولی سرباز زدهاند؛ نه آنکه خداوند مانع ایمانشان گردیده باشد؛ مانند اینکه کسی بگوید: حبّ المال قد أعمی فلانا و أصمّه؛ یعنی شیفتگی به ثروت، او را کور و کر کرده است؛ و با این عبارت نمیخواهد حواسّ وی را انکار کند بلکه میخواهد بگوید حبّ دنیا او را از پرداختن به تکالیف و واجباتش باز داشته است یا اینکه در مثل آمده است: حبّک الشیء یعمی و یصمّ؛ یعنی شیفتگی به چیزی تو را کور و کر مینماید نیز منظور همان است که گفته شد. مسکین دارمی میگوید: اعمی إذا ما جارتی خرجت حتی یواری جارتی الخدر [8] و یصمّ عمّا کان بینهما سمعی و ما بی غیره وقر [9] دیگری گفته است: أصمّ عمّا ساءه سمیع؛ یعنی از آنچه نارواست کر است، [1] «میبینی که آنان به سوی تو نظر میافکنند ولی تو را نمیبینند». اعراف 7: 198. [2] نساء 4: 155. [3] توبه 9: 93، نحل 16: 108، محمد 47: 16. [4] طه 20: 85. [5] «پس ایشان را ناشنوا و چشمهایشان را نابینا کرده است». محمد 47: 23. [6] «بر دلهایشان پوششهایی قرار دادیم». انعام 6: 25، اسراء 17: 46، کهف 18: 57. [7] «پس چون [از حق برگشتند، خدا دلهایشان را برگردانید». ص 61: 5. [8] «هرگاه همسایهام بیرون میرود تا موقعی که وارد سر پناه خود میشود، چشمانم کور است». [9] «از آنچه میان او و دیگران میگذرد، گوشهایم کر است و جز آن، ناشنوایی ندارم».
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 252