نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 20
میفرماید: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ...» [1] یا «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» [2] خلافت و جانشینی را به توان نوآوری و قدرت تصرّف در عالم هستی تفسیر کرده است؛ بنابراین توان انسان در تسخیر همه موجودات و امکان تصرف او در ریز و درشت جهان هستی، همان توان نوآوریای است که در او به ودیعت نهاده شده و مظهر قدرت خداوند است که ذاتا بر عالم هستی سلطه و حاکمیت دارد. در این چند آیه ملاحظه گردید که هر آیه چگونه آیه مشابه خود را تفسیر کرده و مصداق «القرآن یفسر بعضه بعضا» را روشن نموده است. شیوه دوم تفسیر قرآن به قرآن، آن است که در آیهای سخنی آمده است ولی ظاهرا نه از نظر معنوی و نه از نظر لفظی با موضع ابهام در آیه دیگر ارتباطی ندارد؛ امّا میتوان برای برطرف کردن آن ابهام بدان آیه تمسک جست. آیه سرقت [3] از همین قبیل است؛ که در آن، موضع قطع دست سارق مبهم است ولی امام جواد علیه السّلام با تمسک به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» [4] موضع قطع دست را بن انگشتان تعیین نمودند و ابهام آیه سرقت را برطرف کردند؛ با این بیان که سارق بر خودش جنایت روا داشته است و لذا کیفر دزدی او هم باید به اعضای مرتبط به خودش باز گردد و چون مواضع سجود از آن خداست و در ملک خدا کسی با او شریک نیست و از طرف دیگر چون کف دست جزو مواضع سجود است، مشمول کیفر قطع- که مربوط به فرد مجرم است- نخواهد شد؛ [5] و نیز همه آیاتی که ظاهرش تشبیه خداوند است از این نوع میباشد که به وسیله آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» [6] تفسیر شده است؛ زیرا در این آیه، هر گونه تشبیهی نسبت به خداوند، مردود شناخته شده است و ناگزیر باید آیاتی را که ظاهرش تشبیه است به گونهای تأویل کرد که عقل [1] «آیا ندانستهاید که خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است، مسخر شما ساخته است؟ ...» لقمان 31: 20. [2] «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد ...». جاثیه 45: 13. [3] «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالًا مِنَ اللَّهِ، وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ». مائده 5: 38. [4] «و مساجد ویژه خداست، پس هیچکس را با خدا مخوانید». جن 72: 18. [5] ر. ک: تفسیر عیاشی، ج 1، ص 319 و 320. [6] شوری 42: 11.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 20