نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 174
خاندان مرا میل و رغبتی هست؛ یعنی این خاندان را جایگاه محبّت و دوستی خود قرار دادهای». زمخشری میگوید: «پس از نزول آیه، مسلمانان از پیامبر پرسیدند: أقرباء تو که خداوند دوستی با آنان را بر ما فرض کرده است، کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندشان». روایات دیگری از این قبیل نیز میآورد. [1] خداوند، زمخشری را با جهت این موضعگیری درست و عالمانه پاداش خیر دهد. نیز در ذیل آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» [2] حدیث مفصّلی از مولا امیر مؤمنان علیه السّلام از طریق محمد بن اسحاق، تاریخ نگار بزرگ صدر اسلام، [3] نقل میکند؛ بدین مضمون که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دستور داد تا غذایی فراهم شود و تمامی خویشاوندان خود را دعوت کرد. در آن جمع همه فرزندان و نوادگان هاشم و عبد المطلب حضور یافتند. آنگاه به آنان فرمود: «بهترین تحفه را برای شما آوردهام؛ آنکه به خدا شرک نورزید و تنها او را بپرستید؛ و هر که از شما در اجابت دعوت پیشی گیرد و مرا در این امر یاری کند، وصیّ و جانشین و وزیر من خواهد بود». این سخن را تکرار کرد ولی هیچیک جوابی ندادند و هر بار علی علیه السّلام از جا بر میخواست و لبّیک میگفت. در نهایت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «حال که چنین است، بدانید که علی، خلیفه و جانشین من خواهد بود و از هم اکنون مطیع و فرمانبردار وی باشید». ابو لهب و دیگران برخاستند و با تمسخر به ابوطالب گفتند: از هم اکنون تو را دستور داده تا فرمانبردار فرزندت باشی! عبارت حدیث چنین است: «... فأیّکم یوازرنی علی هذا الأمر علی أن یکون أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم ...؛ کدامیک از شما مرا در این امر یاری میکند تا برادر و وصی و خلیفه من باشد؟» و پس از آنکه همگی سکوت کردند و چیزی بر لب نیاوردند، علی برخاست و عرض کرد: «أنا یا نبیّ اللّه أکون وزیرک علیه؛ من، ای پیامبر خدا یاور تو میباشم». آنگاه پیامبر فرمود: «إنّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوا؛ این- علی- برادر و وصی و خلیفه من است؛ از او فرمانبرداری کنید». [1] زمخشری، الکشّاف، ج 4، ص 219 و 220. [2] شعراء 26: 214. [3] یگانه سیرهنویس مورد اعتماد همگان، (151- 85).
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 174