نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 145
ما، با یک بررسی سردستی، بیش از هفتاد مورد در «تفسیر طبری» یافتیم که آراء تفسیر کلبی را با همین عنوان آورده است و شگفت آنکه در چاپهای اخیر «تفسیر طبری» مقدمهنویس آن، به پیروی از فؤاد سزگین، بدون تحقیق، سخن او را تکرار کرده و افزوده است: «طبری در تفسیر، از کلبی، مقاتل و واقدی چیزی نیاورده؛ زیرا آنان را مورد اعتماد نمیدانست»! [1] در حالی که از هر سه نفر، روایت دارد [2] که محقق مزبور، اگر به ابزار اطلاعاتی که امروزه در دست است مراجعه میکرد، چنین پندار بیاساسی را اظهار نمیداشت! جای سؤال است: این تفسیر کهن- که انباشتهای از علم است- چرا تاکنون به چاپ نرسیده، با آنکه نسخههای فراوانی از آن هنوز در دست است؟! فؤاد سزگین، از نسخههای متعدد خطّی این تفسیر- با ذکر خصوصیات هر یک- یاد میکند که اکنون بیش از 40 نسخه تنها در شهر اسلامبول و چندین نسخه در شهرهای بغداد، کابل، پنگیپور و دمشق وجود دارد. [3] امید است این میراث فرهنگی اصیل همانند دیگر میراثهای جاوید اسلامی به زیور طبع آراسته گردد. برای پی بردن به اهمیت جایگاه تفسیری کلبی به گزارشی که ابن ندیم در این باره در «الفهرست» آورده توجه کنید. وی میگوید: «امیر بصره، سلیمان بن علی- عموی احمد سفاح و منصور دوانیقی- کلبی را از کوفه خواست و در خانهای در بصره جای داد تا قرآن را با تفسیر صحیح بر دانشمندان آن دیار عرضه کند؛ او املا میکرد و آنان مینوشتند تا به آیهای از سوره برائت رسید و آن را بر خلاف آنچه معروف بود تفسیر کرد. آنان از نوشتن دست نگهداشتند و گفتند: ما چنین نمینویسیم. او هم از گفتن زبان فرو بست و گفت: به خدا سوگند چیزی نخواهم گفت تا تفسیر این آیه را آنگونه که خداوند نازل کرده بنویسید. [1] شیخ خلیل المیس، در مقدمه کوتاهی که بر تفسیر طبری نوشته میگوید: «طبری، سعی داشته تا از منابع معتبر نقل کند؛ لذا از کلبی، مقاتل و واقدی چیزی نیاورده؛ زیرا آنان را مورد اعتماد نمیدانست». تفسیر طبری، ج 1، ص 9، انتشارات دار الفکر. [2] از مقاتل بیش از 20 مورد و از واقدی چهار، پنج مورد، به طور سردستی دیده شده است. [3] تاریخ التراث العربی، مجلد اول (علوم قرآنی و حدیث)، ج 1، ص 82- 81.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 145