- بن ابراهيم نديم ابن ماهان، ارهجانىّ الاصل، بغدادىّ الاقامة، ابو محمد الكنية، ابن النديم الشّهرة، (كه پدرش از ندماى خلفا بوده) از افاضل قرن سيّم هجرت ميباشد كه اديب لغوى شاعر متكلّم محدّث، در وقايع عمومى خصوصا اخبار شعرا خبير، در فقه و حديث و كلام نيز بصير بوده و شعر خوب ميگفته است. با آنهمه كمالات متنوعه برخلاف ميل و رضاى خود با مغنىگرى شهرت داشت، روزى در مجلس يحيى بن اكثم قاضى مذاكرات علمى در فقه و حديث و شعر و بعضى از علوم ديگر مطرح شد ابن النديم بتمامى حضار فائق آمد و بيانات او مورد تصديق قاضى شد پس ابن النديم گفت با اينهمه چه شده كه مرا با مغنىگرى مشهور نمايند؟ قاضى جواب اين سئوال را به عطوى كه يكى از حاضرين بوده محول داشت، عطوى رو بابن النديم كرده و گفت آيا در نحو مثل اخفش و فراء، يا در شعر و لغت مانند اصمعى و ابو عبيده، يا در كلام نظير ابو هذيل علاف و نظام بلخى، يا در فقه همسنگ قاضى حاضر هستى؟ در همه آنها جواب منفى شنيد پس گفت بهمين جهت است كه فقط مغنّىگرى مايه اشتهار تو شده زيرا در فنّ غنا متفرّد و بىنظير بوده ولى بپايه اكابر فنون ديگر نمىرسى پس خود ابن النديم نيز خنديده و از مجلس برخاست. لكن قاضى با تصديق كلمات عطوى گفت باز هم اين جواب، خالى از اندك ظلمى نميباشد زيرا كه نظير ابن النديم در زمان خود بسيار كم بوده و مأمون ميگفته است كه اگر ابن النديم در ميان مردم با مغنّىگرى شهره نميشد منصب قضاوت را بدو مفوض ميداشتم كه اولى و احقّ و اصدق و امينتر از تمامى اين قضاة است. از اشعار ابن النديم است:
و آمرة بالبخل قلت لها اقصرى
فذالك شيئى ما اليه سبيل
[1]- ابن النديم- در اصطلاح رجالى، احمد بن ابراهيم بن اسماعيل بن داود بن حمدون، از مشايخ اهل لغت و هم محمد بن اسحق ميباشد و در صورت نبودن قرينه بدويمى منصرف و ما هم بشرححال وى ميپردازيم.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 8 صفحه : 251