responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 7  صفحه : 580

ابن سيرين- محمد

- بن سيرين بصرى، مكنّى به ابو بكر، از اكابر فقها و روات و محدّثين تابعين ميباشد كه با ورع و تقوى موصوف، با صحّت تعبير خواب معروف بود، احاديث بسيارى را از ابو هريرة، عبد اللّه بن عمر، انس بن مالك صحابى و ديگر اصحاب روايت كرده است. پدرش سيرين آزادكرده انس مذكور و مادرش صفيه نيز آزاد كرده ابو بكر خليفه بود. محمد، در بدايت حال با حسن بصرى مصاحب و نسبت بوى محبت تمام داشت، اخيرا آن محبت مبدل به عداوت و ترك مصاحبت شد بحدى كه منافرت ايشان مثل منافرت جرير و فرزدق مشهور و ضرب المثل و جمله: جالس الحسن او ابن سيرين از امثال دايره شد. ابن سيرين بجنازه حسن نيز حاضر نگرديد و خودش نيز در سال دهم هجرت صد روز بعد از وفات حسن درگذشت. گويند كه از يك زن او نوزده پسر و يازده دختر بوجود آمد كه فقط يك پسر عبد اللّه نامى باقى ماند، او هم سى هزار درهم قرض پدر خود را كه در حين مرگ داشته تأديه نمود اينك در اثر آن حسن خدمت بپدر، تركه عبد اللّه در حين موتش ده برابر مبلغ مذكور و معادل سيصد هزار درهم بوده است.

درباره ورع و تقوى ابن سيرين نوادرى در كتب مربوطه منقول است و در سبب اصابت تعبيرات او نيز كه شهرت آفاقى دارد گويند كه او را جمالى بس زيبا و سرشتى نيكو بوده و شغل بزازى داشت، تا زنى بصحبت و معاشرت او راغب شد و درخواست نمود كه اجناس بزازى را بخانه او ببرد تا هركدام را كه موافق ميلش باشد بخرد، بعد از آمدن ابن سيرين، با غنج تمام عرض اندام نمود و خواستار كام گرديد، ابن سيرين شرحى در مذمّت زنا بيان كرد لكن سودى نبخشيد بلكه آتش عشق وى ديگر تيزتر گرديد، عاقبت از روى ناچارى ببهانه‌اى بيرون شد، بدن خود را آلوده بنجاسات كرده و برگشت، چون زن آن هيئت منكره را ديد از خانه‌اش بيرون كرد، او نيز از آن اجناس بزازى صرفنظر نموده و بخانه خود برگشت همچنانكه حضرت يوسف ع بكيد عزيز مصر فريب نخورده و فرار نمود. گويند ابن سيرين بعد از اين داستان در نتيجه آن تقوى و كفّ نفس از آن‌

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 7  صفحه : 580
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست