responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 7  صفحه : 256

از حشرى است كه با اينهمه، گويد كه قبر ابو محجن در كنار آب‌شور از محلّه سرخاب تبريز ظاهر و معيّن است بلى اشتباه اسمى ممكن است.

(تاريخ حشرى و ص 116 ج 2 خيرات حسان)

ابو محدوده يا ابو محذوره‌

- اوس، يا سمرة بن معين، يا معير قرشى جمحى يا جمجمى، مؤذّن حضرت رسالت ص ميباشد كه در شدت صوت و بعد مسافت آن ضرب المثل بود، عمر بن خطّاب بدو ميگفته باك ندارى كه در اذان پوست شكمت منشق و پاره گردد؟ پسرش سليمان نيز بعد از غزوه حنين بشرف اسلام مشرّف و بامر حضرت رسالت ص باذان گفتن در مكّه معظّمه موظّف شد، همان منصب دينى تا زمان ابن قتيبه (متوفى بسال 270 ه ق- ر ع) در خانواده‌اش باقى و اولاد او مؤذّن مسجد الحرام بوده‌اند. در سال پنجاه و نهم هجرت درگذشت و سال وفات خود سمره بدست نيامد.

مخفى نماند اوّلين كسيكه براى آن حضرت اذان گفته بلال بن رباح آزاد كرده ابو بكر است كه در مدينه و مسافرتها مؤذّن آن حضرت بوده و ابن ام مكتوم و ابو محذوره نيز مؤذن آن حضرت بوده‌اند بشرحيكه در كتب مربوطه نگارش داده‌اند. ابو محذورة در اصطلاح رجالى، مابين اوس و اويس و سلمة و سليمان و سمرة و عمرو مردّد و پدرش نيز مابين لوذان و معير و معين (هردو بر وزن منبر) متردّد و مرجع، كتب رجاليّه و كتب مربوطه باصحاب است.

ابو محرز- خلف بن حيان‌

- هلالى بصرى، از مشاهير شعرا و اهل لغت ميباشد كه فتاوى و اقوال او محل استشهاد عامّه بود، بجهت سرخى رويش بلقب احمر شهرت داشت و موافق آنچه در روضات از بغية الوعاة سيوطى نقل كرده راوى ثقه و علّامه وقت خود بعقيده بعضى معلّم اصمعى بوده است. اخفش گويد كه كسى را سراغ ندارم كه نسبت بفنون شعرى داناتر از اصمعى و خلف احمر باشد. ابو الطيّب گويد كه علم و شعر در هيچ سينه‌اى جمع نشده چنانچه در سينه ابن دريد و خلف احمر جمع و ازدحام كرده است كتاب جبال العرب و ديوان شعرى از آثار قلمى او است و در حدود يكصد و هشتادم هجرى قمرى درگذشت. (كف و ص 270 روضات الجنات)

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 7  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست